در درون يک دولت برنامهريزى جهانگردى در سطوح مختلف انجام مىشود. مسئلهها و مشکلاتى که برنامهريزان جهانگردى با آنها روبهرو مىشوند، از نظر سطح فعاليت، متفاوت هستند. بهطور کلي، مسئلههاى گستردهتر در سطح ملى مورد توجه قرار مىگيرند. در حالىکه مسئلههاى محلى و بسيار ويژه در برنامهريزىهاى محلى مورد توجه قرار مىگيرند، براى مثال، در سطح ملي، امکان دارد هدف ارائهٔ يک سياست ملى براى جهانگردى باشد که در آن منطقهها با زمينههاى گستردهاى براى توسعهٔ آينده مورد توجه قرار مىگيرند، در حالىکه در برنامهريزى محلى استانداردهائى ارائه مىشود که در زمينههاى بسيار ويژهٔ محلى يا تفريحگاهى کاربرد دارند. در برخى از موارد براى اعمال کنترل بر فرآيند توسعهٔ جهانگردي، احتمالاً بين سطوح مختلف دولتى نوعى رقابت بهوجود مىآيد و بين هدفهاى جهانگردى (براى برنامهريزي) در سطح ملى و منطقهاى نوعى تعارض مشاهده مىشود اگرچه سازمانهاى متعدد بينالمللى با جهانگردى سروکار دارند، معمولاً فعاليت برنامهريزى منحصربه کشور يا يک جامعهٔ خاص مىشود، زيرا حقوق حکومتى و توانائى دولت در تعيين مسير، تنها در همين سطح امکانپذير است.
|
|
|
|
در برنامهريزى جهانگردي، در سطح ملي، يکى از وظيفههاى اصلى برنامهريزان عبارت است از ارائهٔ سياستهاى ملى و مديريت اين صنعت. با توجه به نيازهاى کشور و جامعهٔ ميزبان، سياست جهانگردى مىتواند در فرآيند توسعهٔ جهانگردى نقشى حياتى ايفاء کند. همچنين، شالودهريزى و ارائهٔ ساختارى براى مديريت اين سياست، يکى از جنبههاى اصلى برنامهريزى در سطح ملى يا کشورى است کارهاى مهم ديگرى که در برنامهريزى ملى (در سطح کشور) مورد توجه قرار مىگيرد، عبارتهستند از: برنامهريزى فيزيکى که در آن جذابيتهاى جهانگردى شناسائى مىشود و مورد توجه قرار مىگيرد، تعيين مناطقى که مستعد توسعهٔ جهانگردى هستند، افزايش خطوط حملونقل يا مسيرهاى حملونقل، ارائهٔ استانداردهائى در زمينههاى مختلف، بهداشت، امنيت و اشتغال و سرانجام تحقيق و تجزيه و تحليل آمار و پيشبيني.
|
|
|
بهطور کلي، از آنجا که برنامهريزى جهانگردى بهسوى يک واقعيت گام برمىدارد، ولى در اين فرآيند سعى مىشود که دولتهاى محلي، در سطوح پائينتر، در اين امر دخالتکننده يعنى دولتهاى ايالتى و استانى در چنين فعاليتى شرکت يمکنند و در سطوح بسيار پائينتر شهردارىها دخالت مىنمايند. بههر حال، يادآورى اين نکته اهميت دارد که بين سطوح مختلف دولتي، روابط بسيار نزديکى وجود دارد. براى مثال، قوانين بهداشتى و ايمنى کارکنان در سطح ملى تدوين و تصويب مىشود، ولى احتمالاً مسئوليت اعمال اين کنترلها به دولتهاى محلى واگذار مىشود. نمونههائى از برنامهريزىهاى محلى بهشرح زير است:
|
|
- تدوين و اعمال سياستهاى مربوط به منطقهبندي، که شامل برنامهريزى براى تعيين مکان، نقشهٔ ساختمان و محوطهسازى مىشود.
|
|
- تدوين و اعمال مقررات مربوط به حفظ محيط زيست.
|
|
- ايجاد تسهيلاتى براى مشارکت همهٔ گروههاى ذىنفع در صنعت جهانگردي.
|
|
- برنامهريزى براى ساختارهاى زيربنائى در محل، مانند تأمين انرژى و تخصيص منابع به بخشهاى مختلف جهانگردي.
|
|
- ايجاد امکانات براى دسترسى افراد به تسهيلاتى که بهوسيلهٔ بخش خصوصى ساخته مىشود.
|
|
- ارائهٔ خدمات لازم به جهانگردان و ساکنان محلي.
|
|
- آموزش و تربيت نيروى انسانى و نيز ارائهٔ ساير خدمات لازم به اين گروه.
|
|
- تأمين مالى براى توسعهٔ صنعت جهانگردي.
|
|
- بازاريابى و تبليغ در منطقه (مقصد مسافر)
|
|
- امور مالياتى و حل مسئله ذىربط.
|
|
در بسيارى از موارد با گذشت زمان، ميزان مشارکت نهادهاى دولتى در فرآيند برنامهريزى تغيير مىکند. براى مثال، هنگامىکه دولت محلى زمينهٔ مربوط به يک برنامهٔ کلان را تعيين مىکند و بهعنوان عامل اصلى وارد عمل مىشود، نقش اصلى آن اعمال کنترل خواهد بود. شهردارىها و نهادهاى ايالتى يا استاني، معماران، مهندسان و ساير مشاوران را استخدام (طبق قرارداد) و بر کارهاى آنها نظارت مىکنند. با پيشرفت طرح، نهاد دولتى بهتدريج خود را از مرحلهٔ اجرائى کارکنان کنار مىکشد و شرکتهاى متعلق به بخش خصوصى را تشويق مىکند که تأمين مالي، استخدام مشاور و سرانجام ساختمانسازى و عمليات اجرائى را بر عهده گيرند.
|
|
|
معمولاً اصطلاح يا عبارت برنامهريزى در مقصد (Destination planning) به برنامهريزى براى مکانى اطلاق مىشود که داراى تسهيلات، جذابيتها، ساختار زيربنا و نيروى کار لازم براى جذب جهانگردان باشد. بنابراين، با توجه به ماهيت توسعهٔ جهانگردى و حوزهٔ موردنظر، امکان دارد مقصد بهصورت منطقهاى (که دربرگيرندهٔ چندين جامعه يا تفريحگاه است) يا بهصورت يک منطقهٔ محدود محلى باشد. در برخى از نوشتهها مقصد را 'حوزهٔ طرح توسعه' مىنامند.
|