بارورى در ايران در دههٔ گذشته در سطح بالائى قرار داشت. ميزان بارورى کل TFR که بيانگر ميانگين نوزادان زندهاى است که يک زن بهطور متوسط تا پايان دوره بارورى به دنيا مىآورد. تا سال ۱۳۴۵ که آستانه شروع برنامههاى کنترل جمعيت در ايران بود بهطور متوسط ۷ فرزند زنده به دنيا آمد و فاصله مواليد حدود سه سال بوده است.
هنگامى که براى نخستين بار موضوع دخالت دولتها در امر تحديد مواليد در مجمع عمومى سازمان ملل در سال ۱۳۴۱ هجرى شمسى (۱۹۶۲ ميلادى) مطرح گرديد و رأىگيرى شد، دولت ايران از جمله کشورهائى بود که در جهت مخالف در اين زمينه رأى داد. از ۹۸ کشورى که در جلسه حضور داشتند تعداد کشورهاى موافق، مخالف و ممتنع به ترتيب ۳۲، ۳۰ و ۳۵ بود (سووى، ۱۳۵۷).
بدينترتيب مشخص مىشود که تا سال ۱۳۴۱ جهتگيرى کلى دولت ايران در زمينه جمعيت طرفدارى از رشد و زاد و ولد بالا بود.
جدول شاخصهاى بارورى در ايران ۱۳۷۵-۱۳۳۵
سال
CBR در هزار
GFR در هزار
TFR
۱۳۳۵
۵۰
۲۲۷
۷/۲
۱۳۴۵
۴۶
۲۲۰
۷
۱۳۵۵
۴۲
۱۹۰
۶/۳
۱۳۶۵
۴۳
۲۰۵
۶/۵
۱۳۷۰
۳۴
۱۵۵
۴/۷
۱۳۷۵
۲۳
۹۳
۳
منبع: طبق برآورد صندوق جمعيت سازمان ملل متحد (UNFRA) که زير نظر سازمان ملل متحد فعاليت مىکند شاخصهاى بارورى در ايران در سال ۲۰۰۱/۱۳۸۰ برابر ارقام ذيل مىباشد.
سال
CBR
TFR
۱۳۸۰،۲۰۰۱
۱۸/۳
۲/۵
عوامل مؤثر بر افزايش بارورى
در سالهاى قبل از انقلاب بر طبق سياستهاى سازمان جهانى در زمينه کنترل جمعيت در کشورهاى در حال توسعه، برنامه تنظيم خانواده در کشور ما براساس (دو فرزند) با اجراء درآمد. پس از پيروزى انقلاب به دلايل تنظيم خانواده بهطور موقت در حاشيه قرار گرفت.
- افزايش ميزان ازدواج در سالهاى بعد از انقلاب طبق آمار ايران ميزان خام ازدواج از ۵ در هزار در قبل از انقلاب اسلامى به ۸ در هزار در سالهاى بعد از انقلاب اسلامى رسيده است و طبق جدول شاخصهاى بارورى در ايران ۱۳۷۵-۱۳۳۵ ميزان مواليه خام از ۴۲ در هزار در سال ۱۳۵۵ به ۴۳ در هزار در سال ۱۳۶۵ رسيده است و ميزان بارورى کل از ۳/۶ فرزند در سال ۱۳۵۵ به ۵/۶ فرزند در سال ۱۳۶۵ رسيده است و اين نشانگر اين مىباشد که ميزان بارورى و زاد و ولد در اوايل دهه ۶۰ به نقطه اوج خود رسيده است.
- کاهش ميزان مرگ و مير کودکان بهدليل پوشش گسترده ارائه خدمات بهويژه واکسيناسيون، بهصورتى که از اين ميزان از ۱۰۰ مورد به ۳۴ مورد به ازاى هر ۱۰۰۰ تولد زنده کاهش يافته است.
- مهاجرت و پناهندگى افراد از کشورهاى همسايه بهويژه افغانستان که مىتوان گفت از رشد حدود ۴ درصدى در سال ۶۵-۱۳۳۵ تقريباً ۲/۳ ناشى از رشد طبيعى جمعيت و ۸/۰ آن مرتبط با مهاجرت پناهندگان و آوارگان مىباشد.
عوامل مؤثر بر کاهش بارورى
- کاهش سريع ميزان مرگ و مير اطفال درست است که بعد از انقلاب اسلامى خود عاملى جهت افزايش رشد جمعيت بود ولى ديرى نپائيد که عاملى جهت کاهش بارورى گشت بهدليل توسعه روستائى و فراهم کردن امکانات اوليه بهداشتى مانند دسترسى به آب آشاميدنى سالم در مناطق محروم و روستاهاى دوردست و پيشگيرى از وقوع بيمارىهاى واگيردار.
- کاهش ازدواجهاى زودرس و بالا رفتن ميانگين سن ازدواج در اولين ازدواج تأثير بسيار زيادى بر بارورى زنان داشته است.
سال
سن زنان در اولين ازواج
۱۳۳۵
۱۸
۱۳۴۵
۱۸/۴
۱۳۵۵
۱۹/۷
۱۳۶۵
۲۰
۱۳۷۵
۲۲
- ميزان اشتغال زنان در سنين بارورى که از ۶/۷ درصد در سال ۶۵ به ۷/۸ درصد در دههٔ هفتاد رسيده است بيانگر ميزان مشارکت آنان در فعاليتهاى اقتصادى و اجتماعى که اين عامل نيز در کاهش بارورى تأثيرگذار بوده است.
- افزايش سطح سود دختران و زنان در کاهش بارورى و کاهش روند رشد جمعيت تأثير مستقيم داشته و دارد.
سال
سواد
ميزان باسوادى در کل کشور (درصد)
ميزان باسوادى مردان (درصد)
ميزان باسوادى زنان (درصد)
۱۳۳۵
۱۴/۹
۱۱/۳
۳/۶
-
۱۳۴۵
۲۹/۴
۲۰/۸
۸/۶
-
۱۳۵۵
۴۷/۴
۳۰/۲
۱۷/۲
-
۱۳۶۵
۶۱/۹
۳۶/۶
۲۵/۳
-
۱۳۷۵
۷۹/۵
۴۳
۳۶/۵
-
- افزايش ميزان شهرنشينى از سال ۱۳۵۵ که ۴۷ درصد بوده است در سال ۱۳۶۵ به ۳/۵۴ درصد و در سال ۱۳۷۵ به ۳/۶۱ درصد رسيد که اين شاخص سير صعودى خود را طى مىنمايد در ايران هم مانند ديگر کشورهاى جهان روند بارورى در مناطق شهرى کمتر از مناطق روستائى است و بدينترتيب افزايش ميزان شهرنشينى عامل مؤثرى در روند نزولى باورى داشته است.