بهداشت از يک سو مسئوليت فردى و از سوى ديگر يک موضوع عمدهٔ بهداشت عمومى است. و بنابراين شامل کوشش مشترک کليهٔ يافت جامعه يعنى افراد، اجتماعات و دولت است که آنرا حفظ کنند و
ارتقاء دهند.
|
|
|
| مسئوليت فرد 'در مراقبت از خود'
|
|
اگرچه اکنون سلامتى يکى از حقوق اساسى انسان شناخته شده ولى اساساً يک مسئوليت فردى است و کالائى نيست که کسى به ديگرى ارزانى دارد. هيچ برنامهٔ دولتى يا اجتماعى خدمات
بهداشتى نمىتواند مردم را سالم سازد و در مقياس وسيع چيزى است که بايد بهوسيلهٔ خود افراد بهدست آيد و نگهدارى شود؛ افرادى که بايد طيف وسيعى از مسئوليت را - که اينک 'مراقبت از
خود' ناميده مىشود، بپذيرند.
|
|
|
يک روند تازه در مراقبتهاى بهداشتي، مراقبت از خود است، که تعريف آن چنين است: 'آن دسته از اقدامات سالمسازى که بهوسيلهٔ خود افراد انجام مىيابند' . مراقبت از خود به فعاليتهائى گفته مىشود که افراد براى ارتقاء سلامتى خود، پيشگيرى از بيمارى در خود، محدود کردن بيمارى خود و حفظ سلامت خود انجام مىدهند. اين اقدامات بدون کمکهاى حرفهاى به اجرا در مىآيند، ولى دانش و مهارت فنى به آگاهى افراد رسانيده مىشود. ويژگى عام مراقبت از خود غير حرفهاى بودن، غير ارادى بودن و غير صنعتى بودن و جايگاه طبيعى آن در زندگى اجتماعى است.
|
|
مراقبت از خود شامل رعايت قواعد سادهٔ رفتارى در رابطه با رژيم غذائي، خواب، ورزش، وزن بدن، مصرف دخانيات و الکل و داروها است. ديگر اقدامات مراقبت از خود شامل توجه به بهداشت فردي، ترويج عادات و شيوهٔ زندگى مفيد براى سلامتي، پذيرفتن چند معاينههاى پزشکى و غربالگري، پذيرش ايمنسازى واجراء ديگر تدابير مربوط به پيشگيرى از بيمارىها، مراجعهٔ زودرس به هنگام بيمارى و قبول درمان، اجراء تدابير مربوط به پشگيرى از عود بيمارى يا انتشار آن به افراد ديگر، مىباشد. بايد برنامهٔ تنظيم خانواده را هم که جزء مسئوليتهاى اساسى فرد است به فهرست بالا افزود.
|
|
تغيير الگوى بيمارىها از انواع حاد به مزمن مراقبت از خود را هم يک ضرورت منطقى و هم يک راهبرد مناسب کرده است. مثلاً با آموختن مراقبت از خود به بيماران (مانند فشار خون و
معاينهٔ ادرار از نظر قند توسط بيمار) از سنگينى بار ادارههاى دولتى بهداشتى تا اندازهاى چشمگير کاسته مىشود. بهعبارت ديگر بايد بهداشت و سلامت توسط خود افراد آغاز شود.
|
|
| مسئوليت جامعه، دولت و بينالملل
|
|
- مسئوليت جامعه:
|
بدون شناخت و مشارکت فعال جوامع - که سلامتى آنها در معرض خطر است - و تنها بهوسيلهٔ ادارههاى خدمات بهداشتي، سلامت مردم هرگز به حد کافى حفاظت نخواهد شد. تا اين اواخر در سراسر جهان، مردم بهعنوان يکى از منابع بهداشت از ياد رفته بودند و تنها بهصورت منبع بيمارىزائى يا قربانى آن و بهدنبال آن بهعنوان يک 'هدف' براى خدمات پيشگيرى و درمانى به آنان مىنگريستند. اين ديدگاه منفى نسبت به نقش مردم در سلامتي، اکنون دگرگون شده، زيرا به اين واقعيت توجه شده که بسيارى چيزها هست که مردم جز از طريق کوشش مشترک در جامعه نمىتوانند انجام دهند. مسئوليت فرد و مسئوليت جامعه مکمل يکديگر هستند و نه خلاف قانون و اخلاق، روند فعلى در راستاى 'غير پزشکى کردن' بهداشت و مداخلهٔ جامعه به روشى معنىدار است. و اين موضوع حاکى از دخالت فعالتر خانوادهها و جوامع در موضوعهاى بهداشتى مانند برنامهريزي، اجراء، بهکارگيري، عمليات و ارزشيابى خدمات بهداشتى است. بهعبارت ديگر اينک تأکيد از مراقبت بهداشتى براى مردم به مراقبت بهوسيلهٔ مردم، تغيير يافته است. مفهوم مراقبتهاى بهداشتى اوليه حول مشارکت مردم در فعاليتهاى مربوط به خود متمرکز است.
|
|
جامعه از سه راه مىتواند در کارهاى بهداشتى مشارکت کند، از اين قرار:
|
|
- جامعه مىتواند با تأمين تسهيلات، نيروى انساني، کمکهاى تدارکاتى و احتمالاً اعتبارى مشارکت کند.
|
|
- جامعه همچنين مىتواند با مداخلهٔ فعال در برنامهريزي، مديريت و ارزشيابى مشارکت کند.
|
|
- يک نوع مشارکت ديگر مردم که به همين اندازه اهميت دارد شراکت و استفاده از خدمات بهداشتى است و اين موضوع بهخصوص در مورد اقدامات مربوط به پيشگيرى و حفاظت در جامعه صادق است، از اين گذشته هيچ الگوى استانداردى را براى مشارکت مردم نمىتوان توصيه کرد چون مشکلات اقتصادى و اجتماعى و همچنين سياسى و فرهنگى در درون جوامع و بين جوامع طيف گستردهاى دارند. و از اينرو انعطافپذيرى روش ضرورى است.
|
|
با وجود اين آنطور که تجربيات گسترده نشان داده مداخلهٔ جامعه آسان بهدست نمىآيد. جوامع سنتى - مانند هند - طبقات اجتماعى (Caste0 و مذهبى کاملاً جداگانه دارند که تعيين نقش مناسب براى هر گروه مانع جدى در برابر تأمين مشارکت کامل جامعه است، و در بخش بهداشت، بيشترين مقاومت در برابر راهنمايان بهداشت شاغل در خدمات بهداشتى اوليه از سوى حرفهٔ پزشکى است تا مردم عادي.
|
|
هنوز مشارکت جامعه بهصورت پند و موعظه و در بسيارى از کشورهاى جهان در انتظار واقعبينى اصيل است. مدتها پيش - هنرى سى جريست (H.Sigcrist) مورخ پزشکى اعلام داشت که 'بايد سلامت مردم منظور نظر خود آنان باشد و بکشوند تا آنرا بهدست آورند و براى آن برنامهريزى کنند. نبرد عليه بيمارى و براى کسب سلامت نبايد تنها عهدهٔ پزشکان گذاشته شود بلکه اين جنگ مردمى است و بايد همهٔ مردم بهطور دائم بسيج شوند.'
|
|
- مسئوليت دولت:
|
مسئوليتهاى مربوط به بهداشت و سلامت در سطح کوشش مردم و جامعه پايان نمىيابد. در همهٔ جوامع متمدن دولت مسئول سلامت و بهزيستى شهروندان شناخته مىشود.
|
|
- مسئوليت بينالمللى:
|
سلامت نوع بشر مستلزم همکارى دولتها، مردم، ملتها و سازمانهاى بينالمللى هم درون و هم بيرون از سازمان ملل در راه رسيدن به اهداف بهداشت است. اين همکارى شامل موضوعهائى مانند مبادلهٔ کارشناسان، تدارک دارو و توزيع آن، ديدارهاى مرزى بهمنظور مبارزه با بيمارىهاى واگير و دستيابى به 'بهداشت براى همه' از طريق مراقبتهاى بهداشتى اوليه است.
|
|
ريشهکن کردن آبله، پيگيرى 'بهداشت براى همه' و بسيج عليه دخانيات و ايدز چند نمونهٔ تازهٔ مسئوليتهاى بينالمللى براى مبارزه با بيمارىها و ارتقاء بهداشت است. امروزه، بيش
از هر زمان ديگر شناخت بينالمللى گستردهترى ازموضعهاى مربوط به بهداشت و 'نابرابرى اجتماعي' در توزيع خدمات بهداشتى وجود دارد. سازمان بهداشت جهانى در تسريع همکارىهاى
بينالمللى براى سلامت يک عامل مهم است و براى حفظ اين تعهد اساسى بهعنوان مدير و هماهنگکنندهٔ اجرائى در کارهاى مربوط به بهداشت بينالمللى اقدام مىکند.
|