|
|
|
برخى از کودکان تنبل نيستند بلکه بعلت کثرت کار و اشتغالى که به آنها ارجاع مىشود از مدرسه و برنامه آن عقب مىمانند يا متهم به تنبلى مىگردند.
|
|
|
کودکان بهنگامى که به سنٌ تميز رسيدند به وضع زندگى خانوادگي، درآمد خانواده، فقر و محروميت والدين آشنا مىشوند و اين سبب مىشود که اشتغال فکرى پيدا کنند. حتى برخى از کودکان در عين خردسالى همه همّ و غمشان متوجه کسب درآمد مىشود که چگونه براى خانواده پول و درآمد پيدا کنند و يا از هزينهشان بکاهند و اين منشاء بسيارى از ابتلاآت و از جمله تنبلى و تنپرورى است.
|
|
|
تحقيق در غرب صورت گرفته و حاصل آن چنين شده است که کمبود غذائى ويتامينها خود پديدآورنده عوارضى هستند که نمونه بيحوصلگي، عدم آمادگى براى فراگيرى دروس و يا تندادن به بيکارى است و اگر اين امر با کينهها و عقدهها همراه گردد عوارض بيشترى را موجب خواهد شد. بدينسان در کمکارى مدرسه عامل تغذيه بسيار مهم است.
|
|
|
احساس محروميت از امکانات، نداشتن وسايل و ابزار لازم براى کار و تلاش، نداشتن مکانى مناسب براى کار و اختيار، محروميت از نور و روشنائى کافي، احساس نادارىها، نگرانى از اوضاع نابسامان خود ممکن است عاملى باشد براى سستي، تنپروري، بيکارى و دل پريشانى و در اين زمينه تنبلى رهآورد آن احساس خواهد بود.
|
|
|
چه بسيارند کودکانى که تنبلند بدانخاطر که به وضع زندگى خانوادگى خود آشنائى دارند و مىدانند در چه موقعيت رفاهآميزى قرار دارند. خود را نيازمند به کار و درس و تلاش نمىبينند چون مىدانند زندگيشان بهر وضعى که باشد راحت مىگذرد. باصطلاح مىدانند نان آنها در روغن است چرا درس بخوانند. دردى و انگيزهاى براى کارشان نيست.
|
|
|
وجود خانهاى کوچک، اطاقى تنها، عدهاى بسيار، سر و صدا و عوامل اشتغال آفرين زياد کى مىگذارند کودکان به کار و زندگى تحصيل خود بپردازند. همه اوقاتشان صرف جوشيدن با ديگر کودکان، لوليدن با آنها، و يارگيرى و کشمکش است. و اين امر خود عامل مهمى براى تنبلى به حساب مىآيد.
|
|
|
همچنين بعلت فقر مواردى ديده مىشود که کودکى حتى در مدرسه سرگرم خريدو فروش است قلم و خودکار و دفتر و وسايل و اسباب خريدوفروش مىکند و طبيعى است که در چنين صورتى نمىتواند به کار و برنامه و درس خود برسد. و اين همه گاه معلوم نيست ريشه فقر داشته باشد گاهى هوشمندى هم در آن دخالت دارد.
|
|
|
عامل غناى بسيار که بدنبال خود سرگرمىها، تفريحات، گشت و گذارها، آمدو شدها، و خور وخوابها را درپى دارد خود ممکن است عامل ديگرى براى تنبلى و تنپرورى باشد و به اين مسأله نيز بايد هشيار بود.
|