|
|
در اصطلاح آمارى هر مجموعهاى از عناصر متمايز يا مجموعهاى از افراد انسانى و گياهى و... که دست کم داراى يک صفت مشترک باشند، 'جامعه يا جمعيت آماري' ناميده مىشود.
|
|
در جمعيتشناسى، تمام يا بخشى از ساکنان يک ناحيه را 'جمعيت' مىگويند. واژهٔ جمعيت ممکن است به هر اجتماعى از افراد انساني، در هر مکان، خواه بهطور مستمر يا موقت، گفته شود ليکن بهعنوان تعريف نهائي، 'جمعيت تجمعى از افراد انسانى است که در منطقهاى معين (روستا، شهر، شهرستان، استان يا کشور) بهطور مستمر و معمولاً به شکل مجموعهاى از خانوارها زندگى مىکنند و پايگاه سياسي، شرايط ملى و قومى واحدى دارند' (ترابى و تقوي، ۱۳۶۲؛ ۷۴۹ و اماني، ۱۳۵۲؛ ۱).
|
|
جمعيتهاى ويژهاى که براى منظورى خاص، در زمانى مشخص و مکانى معين دور هم گردآيند (غوغا، ازدحام و...) لزوماً در جميعتشناسى مورد نظر نيستند. ويژگىهاى مشترک جمعيت ممکن است در يک زمان معين يا در تداوم موقت وجود داشته باشد.
|
|
جمعيت از دو جنبه مورد توجه قرار مىگيرد:
|
|
۱. اجتماعى ـ اقتصادى: بهعنوان مجموعهٔ اعضاء جامعه با روابط اجتماعى و اقتصادى معين.
|
|
۲. زيستى و طبيعى: به مثابهٔ مجموعهٔ افراد زيستى.
|
|
جنبههاى طبيعى و اجتماعى جمعيت شامل افراد فعال، کودکان و پيران که در توليد اجتماعى شرکت ندارند و همچنين کارفرمايان و طبقات بهرهکش مىشود. با دگرگونى شرايط اقتصادى و اجتماعي، ويژگىهاى زيستى جمعيت (بهداشت، تولد، مرگ و نظاير اينها) تغيير اساسى مىيابند. از ديدگاه تاريخي، هر نظام اجتماعى (socicd system) قانون جمعيتى ويژهاى دارد که از نظامهاى ديگر متفاوت است.
|
|
رشد جمعيت بهعوامل زيادى وابسته است: سطح نيروهاى توليدي، شرايط و روابط اجتماعي، نظامهاى اقتصادى و معيشتي، حکومت و قانون، اخلاق، دين و مذهب، افکار و جريانهاى سياسى و سرانجام شرايط طبيعى و جغرافيائي؛ اما هر اندازه مناسبات ميان اين عوامل پيشرفتهتر و پيچيدهتر باشد، همانقدر نقش عمدهٔ رشد جمعيت برعهدهٔ نظام اجتماعى خواهد بود.
|
|
|
- اصلى و فرعى:
|
انواعى از جمعيت را که نسبت به جمعيت کل جامعه يا کشور کوچکتر و محدودتر هستند، 'جمعيت محدود' يا 'جمعيت فرعي' و جمعيت کل جامعه يا کشور را 'جمعيت اصلي' مىنامند. بنابراين، جمعيت فرعى يا محدود جمعيتى است در داخل جمعيت اصلى که به لحاظ ويژگىهاى اقتصادي، اجتماعى و جغرافيائى مورد بررسى قرار مىگيرد و به اعتبار يکى از اين صفتها، نامى بر آن گذاشته مىشود.
|
|
- مقيم و حاضر:
|
تمام کسانى که تابعيت کشورى را دارند و يا اهل منطقهاى هستند، اعم از اينکه هنگام سرشمارى در محل حضور داشته باشند يا نه، جمعيت 'مقيم يا قانوني' (de jure) ناميده مىشوند. معمولاً در سرشمارىها ساکنان دايم و غائبين موقت يک منطقه را به مثابهٔ جمعيت مقيم يا قانونى در نظر مىگيرند و جمعيت مهمان، مسافر، خدمتکار و نظاير آنها را از اين رده حذف مىکنند.
|
|
تمام کسانى را که هنگام سرشمارى در محل حضور داشته باشند و مورد سرشمارى قرار مىگيرند، جمعيت 'واقعى يا حاضر يا سرشمارى شده' (de facto) مىنامند. در سرشمارىها، ساکنان موجود يک منطقه، رهگذران، مهمانان، مسافران و افرادى نظير اينها را جزو جمعيت واقعى محسوب مىدارند.
|
|
- جمعيت کل:
|
سرشمارىهاى عمومى مبناى بررسى خود را روى مفهوم ديگرى از جمعيت بهنام 'جمعيت کل' قرار مىدهند و آن را بهعنوان افراد تمام خانوارهاى معمولى (ساکن و غيرساکن) و دسته جمعي، اعم از ايرانى و خارجي، که اقامتگاه معمولى آنان در زمان سرشمارى در کشور معينى بوده باشد تعريف مىکنند. از اينرو کادر سياسى سفارتخانهها و اعضاى هيئتهاى سياسى و همچنين مسافران خارجى و هتلها، مسافرخانهها و... مورد سرشمارى قرار نمىگيرند اما اعضاى هيئتهاى سياسى و کادر سفارتخانههاى دولتى در خارج از کشور جزو جمعيت کل محسوب مىشوند.
|
|
- باز و بسته:
|
جمعيت باز جمعيتى است که در افزايش يا کاهش آن، علاوه بر مواليد و مرگ و مير، مهاجرت (درون کوچى و برون کوچي) نيز تأثير دارد، يعنى جمعيتى که در آن، مهاجرت (به داخل يا خارج) بهطور آزادانه صورت مىگيرد، 'جمعيت باز' ناميده مىشود.
|
|
جمعيت بسته جمعيتى است که در افزايش يا کاهش آن مهاجرت (درون کوچى و برون کوچي) نفشى ندارد و تغييرات آن فقط از اختلاف زاد و ولد و مرگ و مير ناشى مىشود. به سخن ديگر جمعيتى که در آن، مهاجرتى (به داخل يا خارج) صورت نمىگيرد، 'جمعيت بسته' نام دارد.
|
|
- طبيعى، ثابت، متوقف، متعادل و متناسب:
|
'جمعيت طبيعى' با بدوى جمعيتى است که در انقياد قوانين طبيعى قرار دارد و قادر به مبارزه با مرگ و حيات نيست. به عبارت ديگر، جمعيتى است که مواليد و مرگ و مير آن در حد طبيعى يعنى حداکثر خود قرار دارند.
|
|
هرگاه جمعيت بسته براى مدت نسبتاً طولانى در معرض ميزانهاى ثابت توليد و مرگ قرار گيرد، ميزان افزايش ساليانهٔ اين جمعيت بهسوى مقدار ثابتى ميل مىکند. جمعيتى را که به اين مرحله رسيده باشد 'جمعيت ثابت' مىنامند. بنابراين جمعيت ثابت جمعيتى است که در آن:
|
|
۱. تعداد مواليد و مرگ هر سال به ميزان ثابت تغيير مىکند.
|
۲. تعداد کل جمعيت هر سال به ميزان ثابت دگرگون مىشود.
|
۳. ساختار سنى جمعيت در طول زمان ثابت است (امانى، ۱۳۵۴؛ ۶۷ و امانى، ۱۳۵۵؛ ۹۴).
|
|
جمعيت ثابتى را که در آن ميزان افزايش طبيعى صفر باشد، 'جمعيت متوقف' گويند. جمعيت متوقف جمعيتى است که در آن:
|
|
۱. تعداد مواليد و متوفيات ساليانه ثابت است.
|
۲. تعداد افراد هر گروه سنى و نتيجتاً ساختمان سنى جمعيت ثابت است.
|
۳. ميزان مرگ مساوى ميزان مواليد است (امينزاده، ۱۳۴۹؛ ۱۴۷).
|
۴. ميزان افزايش طبيعى جمعيت برابر صفر است، يعنى تعداد افراد جمعيت در طول زمان ثابت مىماند.
|
|
'جمعيت متعادل يا متوازن' جمعيتى است که در لحظهٔ معينى از زمان داراى حجم ثابت و ميزانهاى مواليد و مرگ و همچنين ميزانهاى درون کوچى و برون کوچى برابر باشد. اين جمعيت را نبايد با جمعيت ثابت اشتباه کرد چرا که در جمعيت متعادل اين وضعيت موقتاً چنين است.
|
|
جمعيتى با حجم مناسب براى تحقق و حفظ برخى از هدفهاى مشخص و مورد قبول اجتماعى را 'جمعيت متناسب' يا 'جمعيت مطلوب' گويند. براى محاسبه و تعيين ميزان متناسب جمعيت، عوامل و ملاکهاى گوناگونى پيشنهاد شده است. جمعيت متناسب معمولاً ميان جمعيت 'حداکثر' و جمعيت 'حداقل' قرار مىگيرد.
|
|
- جمعيت ميانه:
|
جمعيت ميانه معدل حسابى تعداد جمعيت در ابتدا و انتهاى يک سال و يا ابتداى دو سال متوالى است و در محاسبهٔ بسيارى از ميزانهاى جمعيتى بهکار مىرود (اماني، ۱۳۵۵؛ ۷).
|
|
محاسبه جمعيت ميانه:
|
|
|
|
|
|