|
|
شهريور روز از شهريور ماه که روز چهارم ماه است و بهنام امشاسپند تواناى خشترايا (Khashtraya) (شهريور) مىباشد جشن شهريورگان است. اين فرشته مظهر سلطنت آسمانى و قدرت رحمانى است و هميشه خواهان فر و بزرگى و نيرومندى مىباشد، در جهان مادى نگهبان زر و سيم و فلزات ديگر و دستگيرى بينوايان و فرشتهٔ رحم و مروت است. پادشاهان دادگر در تحت حمايت اين فرشتهٔ توانا هستند. صفات پاک شهريور است که ايرانيان قديم اين روز را جشن مىگرفتند و به فقرا احسان و اطعام مىکردند. چون اين جشن به پادشاهان دادگر بستگى دارد که نمايندهٔ سلطنت آسمانى هستند، لذا معمولاً بايد در اين جشن به حضور پادشاه بروند و شادباش بگويند.
|
|
براى جشن شهريورگان از دو راه ديگر مىتوان برترى و فضيلت قائل شد اول اينکه در اين ماه محصولات کشت و زرع جمعآورى مىشود. بهمناسبت نتيجه گرفتن از نعمت کشت و کار و بهدست آمدن محصولات بهخصوص براى کشاورزان بهترين جشن و شادى است. دوم اينکه در اين ماه پائيزه کارى شروع مىشود و چون هر کار نيکى را بايد با شادى آغاز کرد، از اين لحاظ شهريورگان را مىتوان آغاز فصل جديد ديگرى از هنگام کشت و زرع دانست و آنرا مورد احترام قرار داد. بنابراين جشن شهريورگان بهخصوص براى کشاورزان بهترين جشن و شادمانى است و بههمين جهت است که نسبت به آن احترام زياد قائل هستند و با شادى فراوان مراسم آنرا بهجا مىآورند و خداوند بزرگ را ستايش و نيايش مىکنند که براى آنها مائدهٔ زمينى فراهم آورده است. زرتشتيان چون مردمانى شکرگزار و فرمانبر دستورات اهورامزدا هستند، براى هر يک از نعمتهاى خدا ارزش قائل شده و براى هر نعمت از اهورامزدا سپاسگزارى مىکنند.
|
|
|
جشن مهرگان از جشنهاى بسيار بزرگ ايرانيان باستان بوده و داراى فضيلت زيادى است. اين جشن را در قديم متراکانا(Metrakana) مىگفتند. بعدها مهرگان شد اين جشن بزرگ شش روز طول مىکشد، از مهر روز شروع و به رام روز که شش روز مىشود ختم مىگردد.
|
|
ابوريحان بيرونى مىگويد:
|
'گويند مهر اسم خورشيد است و در چنين روزى ظاهر شده و به اين مناسبت اين روز را به او منسوب کردهاند. پادشاهان در اين جشن تاجى به شکل خورشيد که در آن دايرهاى مانند چرخ نصب بود به سر مىگذارند و گويند که در اين روز فريدون بر بيوراسب* دست يافت. چون در چنين روزى فرشتگان از آسمان به يارى فريدون پائين آمدند، لذا در جشن مهرگان بهياد آن روز در سراى پادشاهان، مرد دليرى مىگماشتند و بامدادان به آواز بلند ندا مىداد، اى فرشتگان بهسوى دنيا بشتابيد و جهان را از گزند اهريمنان برهانيد.
|
|
ضمناً در فرهنگها مهرگان بزرگ و مهرگان کوچک نام دو مقام در موسيقى است. دکتر ذبيحاله صفا در مجلهٔ مهر شماره ده سال اول چنين مىگويد: 'در روزهاى مهرگان و نوروز، پارسيان مشک و عنبر و عود هندى به يکديگر مىدادند و طبقات مردم هر کدام به فراخور توانائى و شغل خود براى پادشاه هديه مىآوردند. رسومات جشن مهرگان مانند تشريفات روز اول نوروز است.
|
|
|
بعد از جشن هفتم که مهرگان است، جشن آبانگان شروع مىشود و روز دهم آبان، آبان روز نام دارد که به نام آب و فرشتهٔ آب است. اين عنصر مانند عناصر اصلى ديگر (آتش و خاک و هوا) در آئين قديم مقدس است و آلودن آن گناه مىباشد و براى هر يک از آنها فرشتهٔ مخصوصى تعيين شده است.
|
|
|
نهم آذر که آذر روز نام دارد و به آخشيج مقدس آذر (آتش) و فرشتهٔ ارجمند آن آذر تعلق دارد، جشن آذرگان مىباشد که آذر جشن نيز مىگويند. يکى از نيايشها در خرده اوستا 'آتش نيايش' نام دارد. ايرانيان قديم در اين روز به آتشکدهها مىرفتند و 'آتش نيايش' مىخواندند.
|
|
در صفحه ۲۵۶ ترجمهٔ آثارالباقيه مىنويسد:
|
|
'روز نهم آذر عيدى است که بهمناسبت توافق دو نام آذر جشن مىگويند. و در اين روز به افروختن آتش نياز دارند. اين روز جشن آتش است و بهنام فرشتهاى که به همهٔ آتشها موکل است ناميده شده. زرتشت امر کرده 'در اين روز به آتشکده بروند و در کارهاى جهان با يکديگر مشورت کنند.' آتش در آئين مزديسنى پاک و پاککننده است. و از اين لحاظ مورد احترام مىباشد. آتش بهطور عموم از روزگاران بسيار کهن تا به امروز مورد توجه همهٔ اقوام روى زمين بوده و هر قوم و طايفهاى بهشکلى و بهعنوانى آنرا ستوده، عزيز و ارجمند مىدارد. به ملاحظهٔ اينکه در ميان عناصر، آتش از همه لطيفتر و زيباتر و مفيدتر است مورد توجه ويژهٔ جهانيان شده است.
|
|
|
اين واژه در اوستا، دتهوش (Dat-Husb) يا دزوه (Daz-Vah) مىباشد که بهظمعنى دادار يا آفريننده و آفريدگار که هميشه براى اهورامزدا صفت آورده شده است. واژهٔ دى از مصدر دا آمده که در اوستا و فرس هخامنشى و سانسکريت بهمعنى دادن، آفريدن، ساختن و بخشودن است. در پهلوى داتن (Daten) و در فارسى دادن شده، که از همين ريشه است. داتر(Dater) که در پهلوى داتار و در فارسى دادار يا آفريدگار گوئيم در خود اوستا در آفرينگان گاهنبار فقره يازده صفت دتهوش (دي) از براى تعيين دهمين ماه بهکار رفته است.
|
|
در صفحهٔ ۲۵۶ و ۲۵۷ ترجمه آثارالباقيه راجعبه دى ماه مطالبى به شرح زير نوشته شده است:
|
|
'دى ماه نخستين روز آن خرم روز است و اين روز و ماه هر دو بهنام خداوند است که هرمزد ناميده شده، يعنى حکيم و صاحب رأى و آفريدگار در اين روز عادات ايرانيان چنين بود که پادشاه از تخت پائين مىآمد و جامهٔ سفيد مىپوشيد و در بيابان بر فرشهاى سفيد مىنشست و دربانها و يساولان را که هيبت پادشاه با آنها است به کنار مىراند و هر کس که مىخواست پادشاه را ببيند خواه دارا و خواه نادار بدون هيچگونه حاجب و مانع نزد شاه مىرفت و با او گفتگو مىکرد و در اين روز پادشاه با برزگران مىنشست و در يک سفره با آنها غذا مىخورد و مىگفت من مانند يکى از شماها هستم و با شما بردارم. زيرا دوام و پايدارى دنيا به کارهائى است که با دست شما انجام مىشود و امنيت کشور نيز با پادشاه است. نه پادشاه را از رعيت گريزى است نه رعيت را از پادشاه، پس من که پادشاه هستم با شما برزگران برادر مىباشم و مانند دو برادر مهربان خواهيم بود.'
|
|
|
روز دوم بهمن ماه که بهمن روز نام دارد و متعلق به امشاسپند بهمن است جشن بهمنگان با بهمنجه مىباشد.
|
|
در صفحهٔ ۲۱۰ ترجمهٔ خرده اوستا چنين آمده:
|
|
'در جشن بهمنگان بهمناسبت اينکه امشاسپند بهمن در جهان مادى نگهبان چهارپايان سودمند است از خوردن گوشت پرهيز مىکنند. ايرانيان قديم اين روز را به احترام آن جشن مىگرفتند و شادى مىکردند و خود را براى پيروزى از صفات پسنديده، آن، که راهنماى پيشرفت و سعادت است آماده مىساختند.
|
|
|
پنجم اسفند که اسپندار نام دارد و متعلق به فرشتهٔ مقدس آرمئىتى است سپندار جشن مىباشد. اين فرشته در عالم معنوى مظهر عشق و محبت و تواضع و بردبارى و جانبازى و فداکاري، و در جهان مادى پاسبان و حامى زنان نيک و پارسا است و تمام خوشىهاى روى زمين در دست او مىباشد. در ايران قديم اين روز به احترام فرشتهٔ مقدس سپندارمذ يا آرمئىتى که براى پيروى از صفات پاک او جشن مىگرفتند و شادى مىکردند. صفحهٔ نود و چهار ترجمهٔ فارسى جلد اول يشتها مىنويسد: 'بهقول ابوريحان بيرونى اين جشن به زنان اختصاص داشته و از شوهران خود هديه دريافت مىکردهاند و در واقع اين روز را روز زن مىناميدند. از اينرو به جشن مژدگيران (مزدگيران) معروف شده است. اين جشن را بهمناسبت اينکه نزديک نوروز و فصل بهار است و موقع کشت و کار کشاورزان مىباشد جشن برزگران نيز مىگويند.
|