پنجشنبه, ۱۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 6 February, 2025
مجله ویستا
متون تقلیدی تلویزیون(۳)
در دنياى مباحثاتى که امروزه دربارهٔ تلويزيون صورت مىپذيرد، هر اشارهاى به کيفيّت تقليدى گفتمانهاى اين رسانه با استدلالاتى دربارهٔ پست مدرنيسم فرهنگى که تلويزيون را برجستهترين نمونهٔ آن مىشناسند، مواجه خواهد شد (J.Collins, 1992) برخى محققان فهرستى ازويژگىهاى پست مدرن گفتمانهاى تلويزيونى تهيه کردهاند که گذشته از ساير اثرات آنها، ضد تقليد تشخيص داده شدهاند. از جملهٔ اين ويژگىها، مىتوان به طعن و کنايه (irony)، وابستگى متقابل به ساير انواع متون (intertextuality)، التقاط (eclecticism)، موقعيّتهاى ذهنى چندگانه (Multi - Subject Positions) و 'فرا آگاهي' (hyperconsciousncess) اشاره کرد. واژهٔ آخرى عبارت است از نوعى خودافشاسازى يا خودتشريحى که در رسانهها رواج يافته است: |
برنامههائى که در آنها به ماهيّت رسانهها در قالب يک محصول توليدى اعتراف و دربارهٔ آن بحث و اظهارنظر مىشود. برنامههاى تلويزيون فرآيندهاى توليدى خويش را تشريح مىکند يا اصلاً دربارهٔ خود بهعنوان پديدههاى رسانهاى ساخته مىشوند و درنتيجه آنچه را که اولسون (Olson-۱۹۸۷)، 'فراتلويزيون' (meta - television) مىنامند پديد مىآورند. نيز براساس استدلال پست مدرنيستي، تلويزيون در حال تقسيم به اشکال، انواع و ساختارهاى گوناگون است؛ تلويزيون حائز يک کليّت واحد نيست: اين رسانه را نمىتوان يکجا جمع کرد. از اين منظر، معنا يا در حال فوران و گريز از هر نوع فهم و تأويل است، و يا طبق ديدگاه بودريلار (۱۹۸۳) حذف، متفرق، يا غايب است. گذشته از اين، بودريلار اصل 'شباهتآفريني' (Simulacra) را نيز مطرح ساخته است: اين اصل حاکى از آن است که تلويزيون و ساير رسانهها ديگر منعکسکنندهٔ واقعيّت بيرون نيستند. رسانهها هيچ رابطهاى با علم واقعيّت برون ندارند، بلکه فقط در حال شباهتآفرينى محض هستند. استدلال بوديلار آن است که تلويزيون به اين طريق و ساير طرق وجه تقليدگرى واقعيّت را که براى آن برشمردهاند، نقض مىکند. |
آثار فراوانى دربارهٔ اين موضوعات منتشر گرديده و در اينجا در قالب بحث خويش چند اشارهٔ گذرا بدانها خواهيم کرد. اولاً دربارهٔ واژگونى مرسوم سنّتها و اختلاط و تبديل انواع برنامهها (ژانرها) عرضه داشت. به اعتقاد کاگى (Caughie) (۱۹۹۱)، بخش اعظم اين نوآورىها در تقليد از شبکههاى تلويزيونى خصوصى آمريکا و نه تلويزيون دولتى در کشورهاى اروپائى رواج يافتهاند. اين واقعيّت از آن رو است که منطق بازار حکم مىکند براى جذب هرچه بيشتر تودهٔ مخاطبان متنوع، محصولات تلويزيونى ار تنوع هرچه بيشترى برخوردار باشند: در رقابت فشرده براى کسب موقعيّت برتر در بازار مخاطبان، تکرارى بودن صورت و قالب برنامههاى تلويزيونى با تنوع فزاينده آنها جبران مىشود. بنابراين ويژگى تقليدى تلويزيون در اين حين از بين نمىرود، اما نشانگان و رموزش در انطباق با شرايط جديد تحوّل مىيابند. |
ثانياً، تحليلهاى جامعهشناختى مشتاقانهاى ملهم از وجوه زيبائىشناختى تلويزيون در همين زمينه صورت پذيرفتهاند. اَبِرکرامبى و همکاران (Abercrombie-۱۹۹۲) در برابر مدعيات پُست مدرني، صريحاً اعلام مىدارند که واقعگرائى (آنان واژهٔ سنتى مربوط به مفهوم را ترجيح مىدهند) در هيئت يک قالب فرهنگى همچنان زنده و پويا است ــگرچه در شرايط کنونى از تغيير و تحوّل مصون نمانده استــ زيرا حداقل اقبال گستردهاى در جامعهٔ مخاطبان هنوز نسبت به آن ابراز داشته مىشود. اين محققان سه شاخص اصلى را براى واقعگرائى (آنان واژهٔ سنتى مربوطه به اين مفهوم را ترجيح مىدهند) در هيئت يک قالب فرهنگى همچنان زنده و پويا است ــگرچه در شرايط کنونى از تغيير و تحوّل مصون نمانده استــ زيرا حداقل اقبال گستردهاى در جامعهٔ مخاطبان هنوز نسبت به آن ابراز داشته مىشود، اين محققان سه شاخص اصلى را براى واقعگرائى برمىشمردند (۱۹۹۲:۱۱۹): گشودن پنجرهاى بهروى جهان پيرامون، استفاده از يک قالب روائى که بين رويدادها و شخصيّتهاى درون آنها ارتباط منطقى برقرار مىسازد و پنهان نگاه داشتن نقش و حضور نويسنده و فرآيند توليد متن. چنانچه اين شاخصها را فىالمثل در مورد برنامههاى امروزين بهکار بگيريم، منطق بنيادين آن برنامهها همچنان مطابق همان شاخصها رخ خواهند نمود، هرچند که سنتهاى ديرين توليدى در حال طى سير تکاملى بوده و هستند. |
وجه تقليدى تلويزيون هنوز پابرجا است اما در اثر تحوّلات اخير دگرگونىهائى در آن رخ داده است. اينک وظيفهٔ پژوهشگران، کشف تحوّلات جديد گفتمانى تلويزيون در نمايش واقعيّت است. بدون شک، انديشهٔ پست مدرن، چندمعنائى بودن متون تلويزيونى و ناپايدارى معانى نهفته در آنها را مورد تأکيد يا حتى مبالغه قرار مىدهد. اما، توضيح يا آشکارسازى معناى درون متن بر اين اساس اهميّت خود را از دست نمىدهد. طبق نظر هارتلى (Hartley-۱۹۹۲) پذيرفتن ناپايدارى معنائى ما را بدانجا سوق مىدهد که بپذيريم انباشتى از معنا در متون تلويزيونى وجود دارد ــاين متون از لحاظ معنائى فوران مىکنند و مرزهاى مهار معنا را در مىنوردندــ و در عين حال، مواجههاى يا رقابتى (از جانب تلويزيون و از جانب نخبگان صاحب قدرت) براى مهار و هدايت جريانهاى ايدئولوژيکى جامعه در کار است؛ نخبگان اين هدف خويش را با تدابير مختلف از جمله حذف و انحصار، به حاشيه راندن و طرح رسوائىهاى اجتماعى پى مىگيرند و سرانجام، در مورد تمام آنچه که دربارهٔ تنوع و التقاط در تلويزيون گفته و نوشته شده، هنوز بايد منتظر باشيم تا ببينيم تلويزيونهاى غالب در کشورهاى مختلف ظرفيت بالقوهٔ خود را براى ايجاد تنوع تا چه حد به فعل درمىآورند. اغلب نقطهنظرات موجود، موضوعات و ديدگاههاى ارائه شده، و انواع بيان فرهنگى مطرح شده در عصر پُست مدرن آزادى و فراخى بيشترى نسبت به عصر پيشين ندارند. تلويزيون هنوز تعهد خود را براى تحکيم مبانى مردمسالارى برآورده نساخته است. |
همچنین مشاهده کنید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست