|
در آغاز اين فصل چهار پيشنهاد براى مشارکت در اوقات فراغت ارائه گرديد. بر روى هم مشارکت در فعاليت اوقات فراغت مربوط به تجزيهٔ شخص در مورد نابرابرى در فعاليت اوقات فراغت، مرتبط با تقسيمات طبقاتى جامعه، جنسيت، قوميت، سن، شرايط خانوادگى و توانائىهاى شخص افراد بود. با اين همه خواننده بايد براى درک مفاهيم مشارکت در اوقات فراغت موراد ديگرى را در نظر گيرد. اين موارد به شکل خلاصه عبارتند از:
|
|
۱. تقسيمات اجتماعى فقط گزينهها را محدود نمىسازند، بلکه در عين حال فرصتهائى براى اوقات فراغت فراهم مىآورند.
|
|
۲. افراد حق انتخاب دارند و نمونههاى فراوان از فعاليت وجود دارد که با تجزيه و تحليل کلى محدوديتها و فرصتها در اوقات فراغت مغايرت دارد.
|
|
۳. محدوديتها و فرصتهاى اوقات فراغت ثابت نيست. بلکه به مرور زمان تغيير مىکند.
|
|
۴. تقسيمات اجتماعى طبقه، سن، جنسيت و قوميت برگزينش فرصتها و اوقات فراغت تأثير طبقه يا جنسيت يا نژاد يا سن با توجه به انواع مختلف فعاليت متفاوت است.
|
|
|
افراد خودشان فعاليت اوقات فراغت را برمىگزينند، ليکن اين گزينش را عوامل گوناگونى محدود مىکند. همچنين کار مفيدى است که تقسيمات اجتماعى را نه فقط عواملى محدود کننده، بلکه همچنين عواملى قادرکننده بهحساب آوريم. براى نمونه، در بريتانيا آسيائى بودن دسترسى به طيفى از فعاليتهاى فرهنگى که غير آسيائىها قادر به انجام آنها نيستند را امکانپذير مىسازد. به همين سان، ماهيت و الزامات شغلى شخص ممکن است از لحاظ زمانى محدوديتهائى را در اوقات فراغت فراهم آورد، ولى تجربهٔ استخدام، و برهمکنش اجتماعى با همکاران ممکن است فرصتهائى براى اوقات فراغت فراهم نمايد که در نبود اين تماس اجتماعى در دسترس نخواهد بود. به همين شکل داشتن فرزندان خردسال (وابسته) شمارى از تماسهاى اجتماعى را امکانپذير مىسازد که براى زوجهاى بدون فرزند حاصل نمىشود.
|
|
| موارد استثنائى 'قاعده' يا 'قانون'
|
|
خواننده ممکن است با اشاره به افراد بهخصوصى که بهنظر مىرسد فعاليت اوقات فراغت آنان را با قاعدهٔ کلى برخورد دارد، توضيح فعاليت اوقات فراغت مبتنى بر تقسيمات اجتماعى را رد نمايد. مادران داراى بچههاى خردسالى هستند که در مسابقات دوى ماراتون شرکت مىجويند، رقاصههاى بالهٔ سياهپوست وجود دارند، افرادى با زمينهٔ تعلق به طبقهٔ کارگرى وجود دارند که به شکار با قرقره مىپردازند، مردان و زنان جوانى پيدا مىشوند که طاسبازى مىکنند و مردان مسنترى هستند که راگبى بازى مىکنند، هستند کارگران ساختمانى که بتهون را به بيتلها ترجيح مىدهند و استادان دانشگاهى پيدا مىشوند که در کنسرت موسيقى پاپ شرکت مىکنند. همهٔ اينها نشان از آن دارد که افراد، انسانهاى سادهلوح و مصرفکنندگان غيرفعال نيستند، آنها قطعاً انتخاب مىکنند، سليقههائى دارند و غالباً محدوديتهاى فراوان فعاليت اوقات فراغت را برطرف مىسازند. از اين بابت قدرت و منابع در اختيار افرادى خاصّ نقشى ايفاء مىکند ولى باعث کماهميت جلوه دادن توضيح کلى مشارکت در اوقات فراغت مبتنى بر عامل کليدى تقسيمات اجتماعى در جامعه نمىشود.
|
|
|
توضيح کنونى 'اوقات فراغت' و ايجاد ' صنعت اوقات فراغت' تابع دگوگونىهاى جمعيتي، اقتصادى و اجتماعى است انگارههاى استخدام تغيير مىکند (مانند تعداد بيکاران، سن بازنشستگى و اشتغال به حرفههاى مختلف)، به همان صورت که ماهيت کار دگرگون مىگردد ساختار و بُعد خانوادهها دگرگون مىشود (مانند ميانگين تعداد کودکان وابسته به پدر و مادر، افزايش ميزان خانوادههاى داراى يکى از دو عضو پدر يا مادر، افزايش ميزان طلاق، و افزايش کسانى که براى بار دوم ازدواج کردهاند). در بريتانيا فقط يک چهارم خانوادهها به شکل سنتى از شوهر، زن و فرزندان تشکيل شدهاند. شمار جمعيت 'پيران' رو به افزايش است، تعداد مادرانى که کار مىکنند افزايش يافته، تغييراتى در ايجاد شيرخوارگاه براى کودکان پيشدبستانى پديد آمده، شمار افراد صاحبخانه فزونى يافته، شبکههاى حمل و نقل عمومى کاستى گرفته و ديگرگونىهائى در زير - فرهنگ جوانى پديد آمده است. برآمد چنين دگرگونىهائى اين است که محدوديتها و فرصتهاى اوقات فراغت به مرور زمان هم براى افراد و هم به صورت کلىتر براى گروههاى اجتماعى ويژهاى تغيير مىيابد. در صورتىکه بخواهيم سياستهاى مرتبط با اوقات فراغت حالت واقعگرايانه پيدا کند بايد اين سياستها نسبت به تغييرات وضع زندگى افراد حساس باشد.
|
|
| طبقات اجتماعى با همديگر ارتباط مشترک دارند
|
|
در تجزيه و تحليل اثر قوميت بر اوقات فراغت بايد دانست که چگونه جنسيت با تقسيم اجتماعى برخورد دارد. براى نمونه شيوهٔ زندگى اوقات فراغت زنان آسيائىتبار بهشدت با اوقات فراغت مردان آسيائىتبار مغايرت دارد. به همين سان اختلافات بين اوقات با اوقات زنان طبقات کارگر و متوسط ممکن است به همان اندازه شديد باشد که ديگرگونى اوقات فراغت مردان و زنان. در مقياس کلىتر اختلافات مربوط به طبقه و قوميت نيز با هرگونه ملاحظات مربوط به نفوذ خانواده بر اوقات فراغت ارتباط دارد. همچنين شواهدى در دست است که نشان مىدهد زيرفرهنگهاى مختلف جوانى (براى نمونهمادها، پانکها، راکرها، اسکينهدها، راستاها، موشاها و راورها) طى چند دههٔ گذشته تحت کنترل طبقهٔ اجتماعى و نژادى و نيز تحت تأثير مشخصههاى آشکارترى همچون موسيقي، سبک و کد لباس قرار داشته است. بعضى از فرضيهپردازان استدلال مىکنند که چون ما در جامعهٔ سرمايهدارىئى زندگى مىکنيم که در آن بعضى از گروههاى اجتماعى بر ابزارهاى توليد مسلط يا صاحب آنها هستند، طبقهٔ اجتماعى عامل کليدى تقسيمات اجتماعى بهشمار مىآيد. پارهٔ ديگر چنين استدلال مىکنند که از اين روى که ما در جامعهاى پدرسالار زندگى مىکنيم، قدرت و منابع بهطور نابرابر بين زنان و مردان توزيع شده است. عدهٔ ديگرى برآن هستند که نوعى ساختار نژادپرستى بر جامعه حاکم است که بهطور مؤثر بهضرر پارهاى از گروههاى نژادى در امر استخدام، آموزش و اوقات فراغت عمل مىکند. هر يک از اين عوامل، توضيحاتى در مورد نابرابرى در فعاليت اوقات فراغت فراهم مىآورد و دقيقترين تجزيه و تحليلها نشان مىدهد که ردهٔ اجتماعي، جنسيت و نژاد به راههاى گوناگون مسيرهائى متقاطع دارند.
|
|
| فعاليتهاى اوقات فراغت متفاوت است
|
|
ماهيت و ابعاد فعاليتهاى اوقات فراغت متنوع است. به همينسان، ماهيت و ابعاد قيد و بندها و فرصتها با توجه به نوع فعاليت اوقات فراغت تقاوت دارد. بررسى نشان مىدهد که ويژگىهاى اجتماعى - اقتصادى شرکتکنندگان نمونه در ورزشها با ويژگىهاى افرادى که در هنرها مشارکت دارند تفاوت زيادى دارد. پارهاى از فعاليتهاى اوقات فراغت همچون تماشاى تلويزيون، باغباني، بازى کردن با فرزندان يا مسافرتهاى روزانه تحت تأثير محدوديتهاى زمانى و برداشت افراد از ارزش نسبى اينگونه فعاليتها قرار دارد. ولى ساير فعاليتهاى سازمانى رسمىتر طيف مختلفى از قيد و بندهائى دارند که با برخوردارى از تجهيزات، مهارتها، وقت، پول و داشتن اتومبيل ارتباط دارد. بنابراين درک اينکه شرکتکنندگان در گزينش اوقات فراغت با چه امکانات يا محدوديتهائى روبهرو هستند، موضوعى است که به اختلاف بين فعاليتهاى مختلف اوقات فراغت حساس است.
|