|
| کبيسهگيرى در گاهشمارى رسمى ايران
|
|
همانگونه که قانون گاهشمارى رسمى کشور نشان مىدهد، متأسفانه از روش کبيسهگيرى سخنى بهميان نيامده است و پذيرفتن سال شمسى حقيقى بهعنوان سال نشاندهندهٔ بىتوجهى به سال تقويمى يا سال عرفى (سال ۳۶۵ روزى عادى و ۳۶۶ روزى کبيسه) و لزوم در دستداشتن قاعدهٔ تعيين سالهاى عادى و کبيسه است. از همينرو اندکى بعد کميسيونى در وزارت فرهنگ، بهمنظور بررسى قانون گاهشمارى رسمي، تشکيل شد. اين کميسيون به اين نکته توجه کرد که قانون موردنظر ترتيب تعديل سال شمسى را تعيين نکرده است.
|
|
براى حل اين مشکل دکتر رياضى تعديل گرگورى (يعنى کبيسههاى چهارساله) را پيشنهاد کرد. عدهاى با اين تصور که تعديل جلالى بهصورت اعمال هشت کبيسه در ۳۳ سال بوده است اين دورهٔ ۳۳ ساله را پيشنهاد کردند. غلامحسين رهنما با ذکر ميزان خطاى تعديل گرگورى و تعديل به اصطلاح 'جلالي' فوقالذکر در هر دههزار سال، خود تعديل هر چهارسال يکبار يک کبيسه و حذف چهار روز در هر پانصدسال را پيشنهاد کرد. پيشنهاد او را کميسيون تأييد کرد و قرار شد که اين تعديل، با نام 'تعديل پهلوي' بهصورت يک مادهٔ قانونى بهنام 'متمم قانون ماههاى شمسي' به تصويب برسد. اما، هنگام تصويب قانون گاهشمارى رسمي، در ۱۱ فروردين ۱۳۰۴ ش، پژوهش کارشناسانه صورت نگرفت و تکليف کبيسهها روشن نشد، و زمانىکه مسئولان متوجه اين کاستى شدند با شتابزدگى و بىدقتى عجيبي، که حکايت از بىاطلاعى از گاهشمارى ايرانى و تاريخ آن داشت، کبيسهٔ عجيب 'پهلوي' را که فاقد هرگونه ارزش نجومى و محاسباتى است، تأييد کردند، که البته بهصورت مادهٔ قانونى متمم قانون ماههاى شمسى درنيامد.
|
|
عبداللهي، تقىزاده را 'يکى از تدوينکنندگان گاهشمارى هجرى شمسي' مىداند. گرکانى معتقد است کهتصويب قانون فروردين ۱۳۰۴ ش را تقىزاده پيشنهاد کرد. با اطلاعات تقىزاده دربارهٔ تاريخ گاهشمارى ايرانى (از جمله گاهشمارى جلالي) از اطلاعات اعضاء کميسيون فوقالذکر بيشتر بوده است. اما او معتقد بوده است که 'نوسان تاريخ جلالى نه تنها قاعدهاى براى تعيين سالهاى کبيسه وضع نکردهاند، بلکه شايد اصلاً توجهى به پيشآمدن کبيسههاى پنجساله مطابق دورهٔ گردش خاص نداشتهاند.' ، و تا بدانجا پيش رفته است که گفته است 'حتى با اندازهٔ جديدى که از طول سال شمسى حقيقى بهدست آمده است، امکان آن نيست که قاعدهٔ ساده و قابل تطبيق در مدت درازى براى تعيين روزهاى کبيسه وضع شود، چه طول سال به ميزان ۰۰۰۰۰۶۱۴/۰ روز در هر قرن پيوسته در حال کاهش است' . طبيعى است که اگر چنين کسي، يا کسى با دانشى کمتر از او، مسئوليت اصلاح گاهشمارى را بهعهده گرفته باشد نتواند تکليف کبيسهها را روشن کند و در واقع حاصل تلاش او و همکاران تصويب قانونى باشد که در مهمترين موضوع گاهشماري، يعنى قاعدهٔ کبيسهگيري، ساکت، و در واقع دچار کاستى عظيمى است که گاهشمارى را در تسرّى به گذشته و آينده فلج مىکند.
|
|
بدينسان تقويم رسمى کشور فاقد ارزش خاص محاسباتى شد. اعضاء کميسيون وزارت فرهنگ دربارهٔ سالنامهٔ رسمى کشور ظاهراً از کبيسههاى جلالي، حتى پيشنهادهاى زيجايلخاني، زيج سمناني، و قطبالدين شيرازى نيز بىاطلاع بودهاند وگرنه کبيسهبندى جلالى را هشت کبيسه در ۳۳ سال نمىدانستند و به کبيسهگيرى گرگورى متوسل نمىشدند و کبيسهگيرى مضحک 'پهلوي' را نمىپذيرفتند. بىاطلاعى و بىدقتى غيرمسئولانهٔ عدهاى موجب شده است که هنوز 'تکليف و ترتيب تعديل سال شمسي' روشن نباشد و هرکس از ظن خود يار گاهشمارى هجرى خورشيدى شود؛ عدهاى بهطول سال خورشيدى حقيقى متمسک شوند و ارزش راستين گاهشمارى ايرانى را، با نفى روش کبيسهگيري، از آن بستانند و بر لزوم محاسبهٔ سال به سال تکيه کنند و لزوم استخراج سال به سال تقويم را جار بزنند، و عدهاى که طول سال خورشيدى متوسط را مىپذيرند قواعد غيردقيقى را عرضه کنند که اگر در چند مورد نتيجهٔ درست مىدهند در چندين مورد نتيجهٔ آنها نادرست است.
|
|
اگر در گاهشمارى جلالى صرفاً بر لحظهٔ عبور مرکز خورشيد از نقطهٔ اعتدال بهارى بهعنوان آغاز سال، و لزوم توجه به سال خورشيدى حقيقى تأکيد شده باشد و از روش کبيسهگيرى سخنى بهميان نيامده باشد (آنگونه که در مورد گاهشمارى هجرى خورشيدى اتفاق افتاده است)، در آنصورت سخن گفتن از توانائى و دقت گاەشمارى جلالى (و گاهشمارى هجرى خورشيدي) چندان معنائى ندارد. بهراستى آن اصل اساسى گاهشمارى جلالى 'که در طول قرنهاى متمادى همواره مورد اعجاب و شگفتى منجمان و مستشرقان بوده و از اکتشافات مهم نجومى منجمان ايرانى نزديک به هزار سال پيش است' چيست؟
|
|
معتقد هستيم که اين اصل اساسي، يعنى قاعدهٔ کبيسهگيري، يا وجود داشته يا امکان دستيابى به آن بوده است، اما متأسفانه بىتوجهى نسبت به آن 'دشوارىهائى را براى مردم و بهويژه کسانى که با موضوع گاهشمارى در ارتباط بيشترى هستند بهوجود آورده است' .
|
|
دانشمندانى که به امر ملکشاه سلجوقى مأمور اصلاح گاهشمارى شدند مىتوانستند به روش دقيقترين براى کبيسهيابى دست يابند. سخنگفتن از کبيسههاى پنجساله، و پيشنهادهاى گوناگون عرضه شده در زيجها براى سالهاى کبيسهٔ جلالى نشان مىدهد که گروه دانشمندان دست به کارى جدّى زده بودهاند. آنچه در زيجهاى بعدى آمده بازتاب تلاشهاى آنان و دستاوردهاى احتمالى آنان بوده است. اما يا آنان بهراستى نتوانستهاند به قاعدهاى دقيق دست يابند، يا يافتهٔ آنان دچار تحريف شده يا از ميدان ديد جستوجوگران پنهان مانده است.
|
|
اما در زمان تصويب قانون تقويم رسمى کشور (فروردين ۱۳۰۴/ آوريل ۱۹۲۵) طول سال متوسط خورشيدى معلوم بوده است (چنانکه تقىزاده آن را در کتاب خود آورده است)، و نمىتوان قصور ناشى از عدم احساس مسئوليت کسانى را که به گاهشمارى هجرى خورشيدى رسميت بخشيدند، ناديده گرفت.
|
|
در قانون سالنامهٔ رسمى کشور، و در منابع ديگرى که از معتقدان بهطول سال خورشيدى حقيقى در دست است، از 'سال شمسى حقيقي' و بعضاً 'طول متوسط شمسى حقيقي' نام برده مىشود، غافل از آنکه در زمان تصويب آن قانون طول سال خورشيدى متوسط معلوم بوده است. متأسفانه بهسبب بىدقتى صورتگرفته در قانون، معتقدان به طول سال خورشيدى حقيقى تا آنجا که توانستهاند مانع سامانگرفتن گاهشمارى هجرى خورشيدى شدهاند.
|
|
از اينرو از مسئولان فرهنگى ذىربط کشور انتظار مىرود که تکليف شيوهٔ کبيسهگيرى رسمى کشور را، از مجارى قانوني، روشن کنند. با وضعيت کنوني، گاهشمارى ايرانى جز بهصورت يک گاهشمارى نجومي، که آغاز و پايان آن آغاز و پايان سال خورشيدى حقيقى است (به ناگزير با محاسبهٔ موردى يک سال خاص را عادى يا کبيسه مىداند و دربارهٔ گذشته و آينده قضاوت نمىکند) نيست.
|
|
در واقع مىتوان گاهشمارى هجرى خورشيدى با وضع کنونى را همانند گاهشمارى هجرى مهى متکى به رؤيت هلال دانست. همانگونه که تا رؤيت هلال صورت نگيرد نمىتوان حکم به پايان يک ماه قمرى و آغاز ماه ديگر کرد، در مورد گاهشمارى متکى به سال خورشيدى حقيقى نيز چنين است. اگر گاهشمارى هجرى مهى متکى بر طول سال متوسط مهي، با طول ماه قراردادى و روش کبيسهگيرى خاص خود از گاهشمارى مهى متکى به رؤيت هلال فراتر مىرود و قادر به بيان حکم در مورد سالهاى گذشته و آينده است گاهشمارى هجرى خورشيدى نيز بايد با روش کبيسهگيرى خاص خود بتواند هم نسبت به گذشته و آينده حکم کند هم در بازى تطبيق تقاويم داخل شود، و اين امر با به رسميت شناختن روش کبيسهگيرى خاص گاهشمارى هجرى خورشيدي، برپايهٔ بررسى و تصميمگيرى محققانه و کارشناسانه امکانپذير است.
|