|
|
|
مسأله حسادت کودکان را امرى ناچيز بحساب نياوريد. حسادت مىتواند موجد عوارض کوچک و بزرگ بسيارى باشد. طفلى که بعلت حسادت ذهن و فکرى مشغول دارد گاهى آنچنان مأيوس مىشود که دست از کار و تلاش کشيده و سرگرم انديشه درباره سرنوشت خود و کيفيت عمل و تصميمگيرى درباره حسادت مىشود.
|
|
|
گاهى ممکن است کودک تنبل و تنپرور شود بدانخاطر که احساس کند والدين او را به واقع دوست ندارند و يا او مورد علاقه والدينش نيست. کودکانى که از اين بابت کمبود داشته باشند فکرى به خود مشغول دارند و اين امر آنها را از فعاليت طبيعى خود باز مىدارد، طرز فکرشان اين مىشود که چرا کار کنند و براى که کار کنند...
|
|
|
تنبلى در مواردى حاکى از نوعى انتقامگيرى است. گاهى او تنبلى مىکند تا بنظر خود از والدين که خواسته او را برآورده نکردهاند انتقام بگيرد و اين امر در کودکان خردسال بيشتر است. و زمانى ممکن است انتقال متوجه خودشان باشد مثلاً بخاطر گناهى که مرتکب شدهاند. و اين را وسيلهاى براى کينهتوزى قرار مىدهند.
|
|
|
کودکان ترسو ممکن است در مواردى بيشتر کار و تلاش کنند تا مورد تنبيه قرار نگيرند و زمانى هم ممکن است ترسشان شديد باشد و چندان او را بخود مشغول دارد که دست از کار و تلاش بکشند و همه فکر و ذهن آنان متوجه آن امر باشد و طبيعى است که راه غلبه بر تنبلى جبران ترس است.
|
|
|
بهمين گونه است مسأله اضطراب. با اين تفاوت که اضطراب ترسى است با ريشههاى ناپيدا. سبب مىشود که قرار و آرام سلب شود. نتواند بنشيند، بايستد و يا قرار و استقرار پيدا کند و يا تمرکز فکرى داشته باشد.
|
|
|
گاهى کودکى راجع به امرى و مسألهاى حساسيت پيدا مىکند و آن امر ذهن او را مشغول داشته، هيجانش را به جوش مىآورد. طبيعى است مادامى که او در حساسيت و هيجان باشد دچار حالت شکنندگى است و در امر کار و تلاش راکد است.
|
|
|
مقايسه کردن کودک و به رخ کشيدن نقاط ضعف او اگرچه در مواردى ممکن است سبب حرکت و تلاشى جديد گردد. ولى گاهى براى کودکان حساس بويژه آنها که امکان رشد و پيشرفت ندارند ممکن است سبب ناراحتى و نوميدى و سرخوردگى گردد و از کار و تلاش عادى بازشان دارد.
|
|
|
کودکانى که از والدين خود بطور مداوم سرکوفت مىشنوند و سرزنش و تحقير بسيار مىبيند گاهى از اين وضع به جان آمده و بدنبال سياهى مىروند که ديگر رنگى بالاتر از آن نباشد. کار و تلاش خود را رها مىکنند تا هرچه شد بشود و اين خود مىتواند عاملى براى تنبلى باشد.
|
|
|
کودکانى که بدلايل عاطفى لوس و ناز پرورده بار آمدهاند در مواردى ممکن است از تنبلى و تنپرورى سردرآورند. |
|
|
برخى از کودکان ممکن است در محيط خانواده خود بهرعلتى پذيرفته نشده و احساس زائدبودن کنند مثل کودکى که بعلت جنسيت مورد قبول نيست و در خانواده کنار ناپدرى يا نامادرى است و خود را سربار احساس مىکند همه فکر و علقه او متوجه اين امر است که خود را جا بيندازد و از کار و تلاش باز مىماند.
|