|
|
تاريخ شهر مرند به چند قرن قبل از ميلاد مسيح مىرسد. در دايرهالمعارف بزرگ اسلامى آمده است که مرند مرکز سکونت اقوامى مهم در دورهٔ کلده و آشور بود. بطلميوس جغرافىدان يونانى که حدود دو قرن قبل از ميلاد مىزيست ، از اين شهر به نام ماندگارنا نام مىبرد. به روايت تاريخنويسان ، کلمه مرند در زبان ارمنى به معناى دفن يا دفينه است و گويند مرند مدفن حضرت نوح پيغمبر بوده است. به عقيده ويليامز جکسون ، مرند پايتخت شهرستان واسپورگان در دورهٔ ساسانيان بود و بقاياى آتشکدهاى در تپهٔ خاکسترى مرند دليل آن است.
در سفرنامه ويليامز جکسون (امريکايي) دربارهٔ وجه تسميهٔ مرند آمده است که بناى اين شهر به امر دختر ترسايى به نام ماريا گذاشته شد. وى کليساى بزرگى در اين محل بنا کرد که اکنون مسجد جامع شهر است؛ به همين دليل نام اين شهر ماريانا خوانده شد که بعدها به مريند ، مروند ، مارايانه و سپس به مرند تغيير يافت. در روايت ديگرى وجه تسميهٔ شهر مرند را تغيير يافته کلمه «مادوند» و «مارند» يعنى محل زندگى مادها ذکر کردهاند. آثار کليساى قديمى اين شهر هنوز پابرجاست و صليبهايى بزرگ و کوچک به شکلى زيبا دور تا دور قسمت فوقانى آن را پوشاندهاند. به روايتى ديگر مرند يا مارند يا مادوند زمانى پايتخت حکومت مادها بود.
شواهد تاريخى نشان مىدهد که مرند در روزگار قيام بابک خرمدين جزو قلمروى او بود و محمد روادى حکمران مرند از بابک اطاعت مىکرد.
|
|
پس از دورهٔ رواديان ، ديگر نامى از مرند برده نمىشود ، ولى وقايع عمومى منطقه نشان مىدهد که اين ناحيه تا حدود نخجوان ، ايروان ، تفليس ، شيروان ، شماخى ، خوى و وان محل نبرد حکومتهاى آذربايجان ، گرجستان و ارمنستان از يک سو و فرستادگان خلفا از سوى ديگر بود.
با برقرارى نظام ايلخانى پس از حملات مغول ، سلاطين ايلخانى بر مراغه ، تبريز و سلطانيه حکومت راندند. در دورهٔ تيموريان و پس از آن مرند مانند ساير شهرها دچار غارت و جنگ و ويرانى شد. در دوران صفويه به خصوص در زمان شاه اسماعيل اول که ايرانيان در جنگ چالدران شکست خوردند ، تمامى آذربايجان به تصرف عثمانىها درآمد و مرند هم مانند ساير شهرها از اين قاعده مستثنى نبود. حتى به دليل موقعيت سوقالجيشى ، بيشتر از ساير نقاط مورد تاخت و تاز قرار گرفت.
|
|
در زمان شاه عباس ، حکومت مرند به اميرى به نام سلطان جمشيد خان دنبلى داده شد و اين شهر مرکزيت حکومتى پيدا کرد. در سال ۱۰۱۶ هجرى شاهعباس براى نبرد با عثمانيان مرند را پايگاه خود قرار داد.
در دورهٔ قاجاريه به دليل رونق فعاليتهاى صنعتى ، بازرگانى و معدنى ماوراء ارس و داد و ستد بين تبريز و خوى با باکو و تفليس و مهاجرت و مسافرت مردم آذربايجان به روسيه همچنين لزوم مبادلات پستى و راه کاروانى ، بر شهرت و آبادانى مرند افزوده شد. در دورهٔ انقلاب مشروطيت شجاع نظام مرندى در مرند ، زنوز ، علمدار و گرگر به مخالفت با مشروطيت و طرفدارى از استبداد برخاست. در اين زمان راه مرند راه بازرگانى ايران به اروپا و روسيه بود و براى تبريز از لحاظ تأمين آذوقه و مايحتاج زندگى اهميت اساسى داشت. اين راه بارها توسط افراد شجاع نظام مرندى مسدود شد؛ اما سرانجام اين مرد با يک بمب پستى که توسط مشروطهخواه معروف «حيدر عمو اوغلي» از تبريز فرستاده شد ، به هلاکت رسيد. آزاديخواهان و مجاهدان مرند همواره يار و ياور ستارخان در انقلاب مشروطه بودند.
|
|
|
ميانه يکى از شهرهاى تاريخى و کهن آذربايجان و ايران است. بنا به نوشتهٔ دياکونوف در تاريخ ماد ، سال ۷۲۰ قبل از ميلاد در آذربايجان و کردستان امروزى ، سرزمين ماننا قرار داشت و مرکز آن در نزديکى درياچه اروميه بود. در مرزهاى اين سرزمين نواحى نيمه مستقلى وجود داشتند که تابع ماننا بودند. مانند زيکرتو ، (در ناحيه ميانه و اردبيل کنوني) ، آندريا (در بخش سفلاى درهٔ قزل اوزن) و سرزمين ديوک يا ديااکو ، (به احتمال قوى ، در بخش علياى درهٔ قزل اوزن).
ميانه پايگاه نيروهاى سلاطين و محل کسب فرامين آنها بود. اوچ تپه که امروز يکى از دهستانهاى اين شهر است در زمان نادرشاه افشار قرارگاه لشگريان او بود. نادر در لشگرکشىهاى خود بر عليه عثمانى بيشتر در اين محل اقامت مىکرد.
در زمان احمدشاه قاجار و رضاه شاه ، ميانه يکى از مراکز حکومتى خاندان فيروز ميرزا فرمانفرماييان بود.
|
|
|
هريس يکى از قديمىترين مناطق آذربايجان شرقى است. در وقفنامهٔ رُبع رشيدى نام بسيارى از آبادىهاى آذربايجان آمده است و نشان مىدهد که پارهاى از آنها (نظير هريس) در قرنهاى هفتم و هشتم هجرى قصبههايى آباد و بزرگ بودهاند. چند بناى تاريخى مهم از دوران فرمانروايى ايلخانان و جانشينان آنان در اين بخش به جا مانده است که عبارتاند از بقعهٔ شيخ اسحاق (در روستاى خانقاه خانمرود) ، گورستان مينق ، گورستان هيق ، گورستان گوور ، مسجد سنگى جمالآباد و مسجد اسنق (مربوط به قرن هشتم هجري). هريس يکى از قديمىترين مراکز صنعت فرش در آذربايجان و ايران است و فرشهاى «مرزبلند آن شهرت جهانى دارند.»
|