دوشنبه, ۱۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 3 February, 2025
مجله ویستا
داستان دو برادر
دو برادر بودند که در کودکى پدر و مادر خود را از دست داده بودند و سالها بود که کار کرده بودند و پولى بهدست آورده بودند. |
يک روز نشستند و پولهاى خود را تقسيم کردند. يکى از آنها با پول خود دکانى باز کرد و مشغول کسب و کار شد، و ديگرى پولهاى خود را خرج عروسى کرد و دخترى را به زنى گرفت. روزها بهدنبال شبها سپرى شد. روزى برادر زندار برادر بىزن خود را سرزنش کرد و به او گفت: - چرا عروسى نمىکنى تا از اين سرگردانىها رهائى يابي؟ |
برادر بىزن گفت: - من اولاً شوق جوانى خودم را پاى زن هدر نمىدهم، ثانياً زن وفا وعده و پيمان درستى ندارد. |
برادر زندار گفت: - زن لذت دنيا است. زن داريم تا زن. |
برادر بىزن گفت: - زنى که خود دارى چگونه زنى است؟ |
برادر زندار گفت: - زن من از بهترين زنها است. روزها که از خانه مىخواهم بيرون بيايم بىتابى مىکند. |
برادر بىزن گفت: - از تو خواهش مىکنم بيا و زنت را امتحان بکن ... |
- من حاضرم. |
- برو يک هفته خودت را به مريضى و بىحالى بزن و پس از آن وانمود کن که مرگت بهزودى فرا مىرسد. آن وقت به زنت بگو که بيايد دنبال من، تا سفارش زن و اموال خود را به من کني، وقتى زنت آمد دنبال من، صورت خود را خاکآلود مىکني، و وقتىکه من و زنت برگشتيم، نفس در سينه حبس مىکنى تا خيال کنيم که مردهاي، اما گوشهايت را باز کن و بشنو من چه مىگويم و زنت چه جواب مىدهد. |
برادر زندار رفت و همانطور که قرار شده بود عمل کردند. يک روز زن برادر زندار آمد دنبال برادر بىزن که: - بيا شوهرم مىخواهد وصيت بکند. |
آمدند ديدند برادر زندار مرده است. برادر بىزن به زن برادر خود گفت: - چرا مرا زودتر خبر نکردي، تا برادر مرد آمدى پيش من؟ |
زن بنا کرد هاىهاى گريه کردن، موهاى خود را کشيدن، خودش را به زمين زدن. برادر بىزن گفت: حالا زياد ناراحت نباش، من خودم تو را به زنى مىگيرم. هم از شوهرت جوانتر هستم هم پولدارتر. |
زن گفت: قربانت گردم خيلى ميل دارم با تو زندگى کنم، اما سه ماه پيش به پسر فلانى قول دادهام و نمىتوانم زير قولم بزنم. |
برادر زندار همينکه اين حرفها را از دهن زنش شنيد، بلند شد با چوب و چماق افتاد به جانش، تا مىتوانست کتکش زد و سپس زنش را برد و طلاق داد و با بردارش مشغول زندگى شد. |
- داستان دو برادر |
- فرهنگ عاميانهٔ عشاير بويراحمد و کهکيلويه |
- تأليف: دکتر منوچهر لمعه |
- انتشارات اشرفى - چاپ اول ۱۳۴۹ |
(فرهنگ افسانههاى مردم ايران - جلد پنجم (د)، على اشرف درويشيان، رضا خندان (مهابادي)). |
همچنین مشاهده کنید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست