در شرح حال به کاهش حدت بينائى و سرعت کاهش آن توجه نمائيد و در صورت وجود سابقه چکشکاري، تراشکارى يا انفجار، به جسم خارجى در چشم مشکوک شويد، معاينهٔ فيزيکى شامل حدت بينائي، مارکوس گان، حرکات چشم، حس پوست اطراف چشم، لمس لبهٔ کاسه چشم از نظر شکستگي، بررسى از نظر انوفتالمي، معاينه با اسليت لامپ (جسم خارجى و سائيدگى قرنيه، پارگى و جسم خارجى ملتحمه، عمق و شفافيت اتاق قدامي، واکنش مردمک به نور و مقايسه با چشم مقابل) و افتالموسکوپى مستقيم و غيرمستقيم مىباشد. اين معاينه حتى در چشم بهظاهر سالم بايد انجام شود.
اقدامات فورى
در پارگى آشکار کره چشم بدون دستکارى بيشتر و بدون مصرف آنتىبيوتيک موضعى يا داروى سيکلوپلژيک فرد را جهت عمل جراحى آماده نمائيد. بر چشم شيلد بگذاريد. آنتىبيوتيک وسيعالطيف وريدى و در صورت لزوم، ضد درد، ضد استفراغ و تتابولين بدهيد. مصرف غذا و مايعات خوراکى را محدود نمائيد. در موقع بيهوشى از شلکنندههاى عضلانى دپولاريزان استفاده ننمائيد (خطر خروج محتويات چشم). داروها و رنگهاى موضعى بايد استريل باشند.
خراشيدگى و پارگى پلک
در خراشيدگىها و پارگىهائى که لبه پلک درگير نشده است، درمان مشابه ساير نقاط بدن مىباشد. در پلک بافت کنده شده ر ا مىتوان بهعلت خونگيرى خوب در محل دوخت. در پارگىهاى کامل که لبهٔ پلک درگير است با نخ سيلک يا نايلون ۶ صفر ابتدا لبه پلک را در محل غدد ميبومين و مژهها کنار هم مىآوريم، ولى گره نمىزنيم، تارس را بخيه منقطع قابل جذب مىزنيم، حال نخهاى لبه پلک را گره مىزنيم، سپس پوست را منقطع بخيه کرده، با استفاده از پماد آنتىبيوتيک، پانسمان مىکنيم. ترميم فوق بايد با حداقل دبريدمان باشد. در موارد ادم شديد پس از تميز کردن و تجويز آنتىبيوتيک ترميم را به زمان رفع تورم موکول مىکنيم. در پارگى کانتوس داخلى جهت ترميم کاناليکولهاى اشکى ترميم اوليه ارجح است که ممکن است نيازمند لولهگذارى در اين کاناليکولها باشد. نزديک کردن ساده انتهاهاى قطع شده کاناليکولها اغلب کافى است چرا که لولهگذارى ممکن است آسيب را تشديد کند.
اجسام خارجى سطحى و خراش قرنيه
هر دو اين حالات مىتواند باعث درد و تحريک چشم بهويژه در حرکت چشم و پلک زدن شود. نقص اپىتليوم و نشت مايع زلاليه (تست سايدل؛ Seidel's test) را با فلورسئين مىتوان کشف کرد. خراش عمودى بر قرنيه نشانه جسم خارجى روى ملتحمه پلکى فوقانى است. جسم خارجى سطحى را پس از مصرف قطره بىحسي، در زير اسليت لامپ با نوک سوزن ظريف استريل (و نه با سوآپ پنبهاي) خارج مىکنيم.حلقههاى فلزى اطراف ذرات مس و آهن را نيز بايد خارج کرد ولى ذرات شيشه و کربن عمقى را مىتوان در قرنيه باقى گذاشت. جهت خارج کردن ذرات عمقى و نيز ترميم محل نشت زلاليه، فرد را به اتاق عمل مىبريم. پس از خارج کردن جسم خارجى همانند خراشهاى قرنيه، از آنتىبيوتيک موضعى و پانسمان فشارى استفاده مىکنيم و هر روز از نظر عفونت ثانوى معاينه مىکنيم. در آسيب قرنيه مصرف مکرر بىحسکنندههاى موضعى (بهعلت تأخير ترميم و اسکار قرنيه) و مصرف استروئيد ممنوع است. بازماندن چشمها حين بىهوشى عمومى از عوامل شايع سائيدگى قرنيه است.
آسيبهاى نافذ و لهشدگى چشم
تروماى بلانت مىتواند باعث پارگى کره چشم و فتق محتويات کاسه چشم به داخل سينوسهاى مجاور
(شکستگى blow out) شود. بهخاطر اينکه شايعترين محل تروماى بلانت قسمت تحتانى خارجى کره چشم است، شايعترين محل پارگى کره چشم قسمت فوقانى داخل ليموبس مىباشد. تروماى بلانت بهخاطر شيوع بيشتر کندگى شبکيه در آن، پيشآگهى بدترى نسبت به تروماى نافذ دارد.
تروماى نافذ باعث کاهش شديد بينائى (مگر در ذرات کوچک و پرسرعت چکشکاري، که درد و کاهش ديد خفيف است)، کموزيس هموراژيک، پارگى ملتحمه، کم عمق شدن اتاق قدامي، جابهجائى مردمک، هايفما، خونريزى زجاجيه و فشار داخل چشمى پائين، طبيعى يا بهندرت کمى بالا مىشود. ساير آسيبهاى ناشى از تروما عبارتند از اختلالات حرکتي، خونريزى زير ملتحمه، ادم قرنيه، التهاب عنبيه، گلوکوم زاويه بسته، پارگى عنبيه، ايريدودياليز، فلج تطابق، دررفتگى عدسي، کاتاراکت (حتى تا چند روز يا چند هفته بعد)، خونريزى زجاجيه و شبکيه (ادم برلين؛ Berlin's edema)، سوراخ شبکيه، پارگى کوروئيد و لهشدگى عصب بينائى.
از نظر درمان، بهجز در پارگى کره چشم بقيه موارد جراحى فورى لازم ندارد. عنبيه و جسم مژگانى خارج شده از کره چشم را برحسب اينکه کمتر از ۲۴ ساعت يا بيشتر از ۲۴ ساعت بدون حفاظ بوده، بهترتيب به داخل چشم برمىگردانيم يا از لبه زخم، بريده جهت کشت مىفرستيم. زخم صلبيه قدامى را مىدوزيم ولى زخم محل خروج تروماى نافذ در صلبيه خلفى را به حال خود رها مىکنيم. غشاءهاى فيبروواسکولار زجاجيه که عامل جداشدگى شبکيه هستند را مىتوان با ويترکتومى خارج کرد (پيشآگهى جداشدگى تروماتيک شبکيه ضعيف است). در موارد اندوفتالميت، ويترکتومى ديرهنگام (۱۴-۱۰ روز بعد) ارجح است. در چشم کاملاً تخريب شده ممکن است، خارج کردن کل چشم (Enucleation) يا خارج کردن کل چشم بهجز صلبيه
(Evisceration) لازم شود. عارضه بسيار نادر و احتمالاً خودايمنى افتالمى سمپاتيک که در چشم مقابل رخ مىدهد، در هر آسيب نافذ چشم بهويژه در آسيب يووهآ، امکانپذير است.
اجسام خارجى داخل چشم
در شرح حال ناراحتى چشم و تارى ديد همراه با سابقه چکشکارى به فکر آن باشيد. علاوه بر معاينات چشمپزشکي، CT اسکن کاسه چشم نيز درخواست نمائيد (MRI ممنوع است). ذرات آهن (عامل سيدروز) و مس (عامل شالکوز) بايد خارج شوند. بعضى آلياژها، شيشه يا چينى بهتر است در محل خود باقى بماند. در عمل جراحي، اجسام ناحيه قدام عدسى از راه ليمبوس و اجسام پشت عدسى از راه پارس پلانا خارج مىشود. ناحيه آسيبديده شبکيه، جهت پيشگيرى از جداشدگى شبکيه با دياترمي، فوتوکواگولاسيون ليزرى درمان مىشود.