|
|
|
تکنولوژى آموزشى درطى تکامل خود از چهار مرحله گذر کرده و اکنون وارد مرحلهٔ پنجم شده است. گرچه ممکن است کشورهاى مختلف الزاماً از اين مراحل گذر نکنند ولى بيشتر کشورها اين مراحل را تجربه کردهاند و هر فرد مىتواند در کشور خود نمونهاى از اين مراحل را بياورد.
|
|
|
| مرحلهٔ اول - ابزار و وسايل
|
|
در سالهاى ۱۹۰۰ کارخانههاى سازندهٔ ابزار شروع به ساختن انواع پروژکتورها کردند. گرچه در ابتدا هدف آنها اين نبود که از پروژکتورها در مدارس استفاده شود ولى کمکم اين ابزار در مدارس رسوخ کردند. ابزارها قادر بودند تصاويرى را برروى پرده نمايش دهند و گاه همزمان صدا را نيز با تصوير توليد مىکردند. از آنجا که ساختن اين ابزار بيشتر هدف تجارى داشت، پس موادى که بهوسيله اين ابزار نمايش داده مىشدند نيز بيشتر هدف سرگرم کردن را داشتند و موارد مورد نياز مدارس توليد نمىشدند. فيلمهايى که در مدارس نمايش داده مىشدند فيلمهاى مستندى بودند که در رابطه با نحوهٔ زندگى مردم دنيا حقايقى ارائه مىدادند. در اين سالها افراد متخصصى که با اين ابزار کار مىکردند و در رشته موجود بودند مهندسين الکترونيک و تکنسينها بودند. هيچگونه تحقيقى هم در رابطه با کارآيى ابزار صورت نمىگرفت. بيشتر اوقات دستگاهها بهعلت نداشتن سرويس بهموقع، قطعات، يا فردى که بتواند با آنها کار کند بلااستفاده مىماندند. خيلى زود مدارس پى بردند که صرفاً مجهز بودن به ابزارهايى چون انواع پروژکتورها، يا ضبط صوت و گرامافون نمىتواند پاسخگوى نيازهاى آنها و مشکلگشاى معضلات آموزشى باشد.
|
|
|
|
|
|
در اين مرحله صاحبان صنايع که مىديدند بازار تازهاى براى فروش توليدات سختافزار (ابزار) خود يافتهاند، بههيچ وجه حاضر به ازدست دادن آن نبودند. پس افراد ديگر را بکار گرفته و شروع به توليد نرمافزارهاى (مواد) موردنياز مدارس کردند. کلاسها پر جنبوجوش شدند، فيلمبردارها و فيلمسازها و عکاسها وارد ميدان گرديدند و شروع به توليد مواد کردند. از اين به بعد فيلمهاى مخصوص براى آموزش در مدارس ساخته شد و کتابها و نقشههاى ويژهٔ کودکان منتشر گرديد.
|
|
پژوهشهايى که در اين دوره از تکامل تکنولوژى آموزشى انجام مىگرفت؛ دربارهٔ تأثير رنگ بر آموزش، اندازهٔ تصوير و همچنين تأثير مشخصات تصوير براى جلب توجه بيشتر بود. اما بزودى متوجه شدند که بيشتر اوقات تفاوت قابل ملاحظهاى بين آموزش سنتى و آموزشى که ازطريق ارائه مواد گرانقيمت صورت مىگرفت وجود ندارد، بلکه عناصر ديگرى مثل معلم و شاگرد نيز در آموزش و يادگيرى دخالت دارند.
|
|
| مرحلهٔ سوم - نظامهاى درسى
|
|
در مرحلهٔ سوم توجه به نظامهاى درسى جلب شد. برنامهريزان متوجه شدند که فقط داشتن ابزار و مواد براى افزايش کارايى مدارس کافى نيست بلکه معلمين بايد ابزار و مواد را بهعنوان جزيى از برنامهٔ کار بپذيرند. و براى موفق بودن در امر آموزش بايد بين کليهٔ عناصرى که بهنحوى در آموزش دخالت دارند هماهنگى صورت گيرد. اين مرحله از سال ۱۹۵۰ بهبعد در غرب مطرح شده است.
|
|
در اين دوره از نظريه عمومى سيستمها استفاده شد. متوجه شدند که تمام اجزايى که در فرايند آموزش يادگيرى دخالت دارند بر يکديگر تأثير مىگذارند و به همين جهت در دستيابى يا عدم دستيابى به هدف، مؤثرند.پس بهتر است هدفها ازقبل تعيين شوند تا بتوان کليه اجزا را در فرايند ويژه بکار گرفت. توجه به نيازهاى دقيق يادگيرندگان و تعيين دقيق اهداف، از امورى بود که در اين دوره به آن پرداخته شد. در اين دوره وسايل و مواد، همه درخدمت نظام بزرگترى که نظام درسى بود قرارگرفتند. و متخصصين به کل يادگيرى و آموزش مدرسهاى بهعنوان يک نظام نگريستند. به همين علت بود که افراد متخصص، در اين دوره افرادى بودند که سيستمهاى آموزشى (و بيشتر انفرادي) را طراحى مىکردند. در اين دوره طراحى منظم تدريس (Instructional system design) (آموزشي) يا تکنولوژى آموزشى (Instructional Technology) (تدريس) مورد توجه قرار گرفت. بازآموزى معلمين، توليد مواد جديد، افزودن فضاهاى آموزشي، بالابردن امکانات کتابخانهها و آزمايشگاهها، همه جزء مواردى بود که مديران در رابطه با نگرش سيستميک به امر آموزش طالب انجام آن بودند.
|
|
با همهٔ توجهاتى که به امر آموزش افراد نشان داده مىشد، متخصصان دريافتند که متغيرهاى ديگرى بر يادگيرى دانشآموزان اثر مىگذارد که الزاماً جزء سيستم آموزشى مدرسه نيستند و طراحان سيستمهاى درسى به آنها بىتوجه بودهاند. مثلاً اثر خانوادهها بر آموزش کودکان پيش از مدرسه بيش از اثرى است که آموزشهاى منظم بر اين کودکان دارند. يا تعداد کتابهاى موجود در يک خانه بر قدرت خواندن کودک اثر مىگذارد. آنها اقرار داشتند که نظامهاى درسى تحولى بنيانى در بالابردن کيفيت آموزش و يادگيرى بهوجود آورده است ولى سيستم يا دورهٔ سوم را نيز پاسخگوى نيازهاى واقعى يادگيرنده نمىدانستند.
|
|
| مرحلهٔ چهارم - نظامهاى آموزشى
|
|
در مرحلهٔ چهارم تکنولوژى آموزشي، آموزش افراد با توجه به نيازهاى آنها در رابطه با جامعهٔ خاص خود آنها مطرح است. در اين مرحله مواد آموزشى نوشتاري، ديداري، شنيدارى و ديدارى - شنيدارى به مطالعه جامعهاى که در آن رشد کرده است و با توجه به نيازهاى جامعه تهيه مىشود. يعنى هم به فرديّت شخص و نيازهاى او توجه مىشود و هم به نيازهاى جامعه. يادگيرى فرد هم نياز خود او را مرتفع مىسازد و هم در رابطه با مفيد بودن او براى جامعه باشد. در اين مرحله علاوه بر کليه افرادى که در مراحل اول، دوم و سوم تکنولوژى آموزشى کار مىکردند برنامهريزان اقتصادي، جامعهشناسان، روانشناسان، تحليلکنندگان نظام (System analysts) (سيستم آناليستها) بهعنوان افراد متخصص بکار گرفته مىشوند. گرچه براى يادگيرى و آموزش يادگيرنده برنامهريزى مىشود اما اين برنامهريزى هم براساس نيازهاى اوست و هم براساس نيازهاى جامعه. امکانات معمولاً در محل در اختيار يادگيرنده قرار مىگيرد ولى او خود مسؤول يادگيرى خود است. آموزش منظم فقط بهصورت آموزش رسمى مدرسهاى نيست بلکه در سطح جامعه انجام مىگيرد.
|
|
پژوهشهاى اين دوره از تکامل مفهوم تکنولوژى آموزشي، خواستار پاسخگويى به سؤالهايى است از قبيل چه کسى به چه گونهاى از آموزش نياز دارد و اين تصميم بايد از طرف چه کسى گرفته شود.
|
|
| مرحله پنجم - نظامهاى اجتماعى
|
|
در مرحله پنجم، مفهوم تکنولوژى آموزشى بيشتر بهعنوان فلسفهاى است حاکم بر کل آموزشى که در يک کشور براى رسيدن به هدفهاى رشد و توسعه انجام مىگيرد در اين مرحله تکنولوژى آموزشى مخصوص افراد يا سازمان خاصى نيست بلکه حيطهٔ عمل هر فرد يا سازمانى را که براى رشد و توسعه کشورش کار مىکند دربر مىگيرد.
|
|
در اين مرحله مفهوم تکنولوژى آموزشى هماهنگ کردن فعاليتهاى همه سازمانهاى اجرايى و آموزشى بخش دولتى و خصوصى براى انجام فعاليتهاى آموزشى است که آن سازمانها را به هدفهاى توسعه و رشد خود نزديک مىکند. در اين مرحله ديگر فقط متخصصين خاص يا مسؤولين معينى در اين رابطه به پژوهش و فعاليت نمىپردازند بلکه تکنولوژى آموزشى در حيطه عمل هر فرد يا سازمانى است که براى رسيدن به هدفهاى رشد مملکت خود کار مىکند. پس در اين مرحله تکنولوژى آموزشى بايد بهعنوان يکى از عوامل در برنامهريزى هر کشور وارد شود و کليه نهادها و سازمانها براى اجراى برنامههاى آموزشى خود آن را مورد توجه قرار دهند.
|
|
گرچه ممکن است کشورهاى مختلف الزاماً از اين مراحل گذر نکرده باشند ولى بيشتر کشورها با اين مراحل روبرو بودهاند و هر فرد مىتواند در کشور خود نمونهاى از عبور از اين مرحله را بهعنوان شاهد ارائه دهد.
|