اشکال ازدواج به همان اندازهٔ نظامهاى خانوادگى متنوع است. درباره اشکال ازدواج قبل از همه مىتوان از شيوهٔ ازدواج 'تکهمسري' (Monogamy) نام برد که براساس ازدواج يک مرد و زن در همهٔ جوامع به شمار مىرود. اين شکل ازدواج که امروزه در تمام جوامع از اکثريت قاطعى برخوردار است يکى از مظاهر و ويژگىهاى جوامع صنعتى و پيشرفته است و يکى از مهمترين دلايل آن دين مسيح است که چندزنى را منع نموده است.
|
|
|
|
ازدواج چندهمسرى (Polygamy) بر دو نوع است: چندزنى (Polygyny) و چند شوهري.
|
|
|
که عبارت از ازدواج يک زن با چند مرد است. بهقدرى کمياب است که تنها در ميان بعضى از اقوام و قبائل دورافتاده مانند 'نپال' ، 'تبت' ، 'سيلان' و 'جزاير مارکينز' به ندرت ديده مىشود. به اين معنى که گاهى زنى با چند برادر ازدواج مىکند و همه آنان را پدر فرزندان خود مىداند و گاهى نيز چند مرد بيگانه زن مشترک مىگيرند و يکى از آنان پدر فرزندان به شمار مىرود.
|
|
طبق قاعدهاى که مردمشناسان کشف کردهاند. هرجا چند زنى وجود داشته همراه با رسم دخترکشى بوده است. در نزد اعراب جاهلى نيز چندشوهرى وجود داشته و زن مىتوانسته چند شوهر اختيار کند. در اين صورت زن در خانه خود ساکن بود و روزهاى هفته را بين شوهران تقسيم مىکرد و با افزايش بيرقهاى (پرچم) الوان، نوبت شوهران براى زندگى کردن با زن و فرزند رعايت مىگرديد. مشکل بزرگ در اين نوع ازدواج علاوه بر 'نسب' فرزندان، مسئوليت تعليم و تربيت و مخارج آنها بود که در 'نپال' و 'تبت' معمولاً فرزند ارشد متعلق به بزرگترين شوهر و بقيه به همين ترتيب از يکى از شوهران مادر، نسب مىبردند. در حالىکه در ميان اعراب جاهلى نسب طفل از لحاظ شباهت تعيين مىگرديد. يعنى از شوهران آنکه به طفل شبيهتر بود پدر طفل مىشد و اگر در اين مورد اختلافى پيش مىآمد. طفل به نام مادر ناميده مىشد. اصطلاح معروف 'ولد امّي' يعنى فرزند مادر او است از همينجا منشاء گرفته است.
|
|
|
ازدواج چندزنى يعنى ازدواج يک مرد با چند زن که به مراتب شايعتر از شکل چند شوهرى است. برخى علت چندزنى را در جوامع قبيلهاي، گلهدارى و يا کشاورزى ناشى از نياز به نيروى کار زنان دانستهاند. اما چندزنى در گروههاى ديگر اجتماعى بهويژه طبقات بالاى جامعه که داراى وضع مالى خوبى بودهاند رايج بوده است که هدف آن علاوه بر تمتع از زنان، داشتن اولاد زياد و تحکيم موقعيت اجتماعى بوده است و امروز هم در کشورهاى اسلامى وجود دارد.
|
|
|
جامعهشناسان و انسانشناسان که در فرهنگ جوامع ابتدائى پژوهش کردهاند از چندين شيوهٔ همسريابى نام بردهاند که هنوز هم به بعضى از صور آن برمىخوريم.
|
|
۱. شايد کهنترين راه تحصيل همسر، اسارت و يغمابرى يا خريدارى و مبادله و معاوضه بوده است. امروزه نيز برخى آداب و رسومى که خصوصاً در جوامع روستائى و برخى ايلات و قبائل، طايفهها و گروهها وجود دارد يادآور دورهاى است که زنان خريد و فروش مىشدند. چنانکه مثلاً در ميان ايلات ترکمن صحرا زن و دختر به هنگام ازدواج خريد و فروش مىشوند و قيمت زن از دختران بيشتر است دليل آن هم اين است که زنان از نظر اقتصادى يعنى قالىبافى و ... بهتر هستند.
|
|
ازدواج از طريق مبادله و معاوضه نيز در ميان بسيارى از قبائل و گروههائى که روابط دوستانه دارند، متداول است که يا براى تحکيم اين روابط متقابلاً دخترها و پسرهاى آنها را به ازدواج هم در مىآورند يا بهخاطر ندادن و نگرفتن 'شيربهاء' است که بايستى از طرف پسر به خانواده دختر پرداخت شود چنانکه در ميان کردهاى شمال خراسان و نقاط ديگر ايران وجود دارد.
|
|
۲. صورت ديگر همسربرى در گذشته، گريز دادن دختر بهوسيلهٔ پسر بوده است که انعکاس آن هنوز هم در روستاهاى شهرهاى شمال خراسان (ناحيه قوچان، شيروان، فاروج و بجنورد) و هم در ميان کردهاى غرب کشور گاهى مشاهده مىشود. طول مدت فرار در شمال خراسان ممکن است از يک هفته تا يک ماه و گاهى بيشتر طول بکشد و سرانجام با وساطت اطرافيان و بزرگان روستا (ريش سفيدان)، عروس و داماد را به روستا برمىگردانند و مسئله خاتمه مىيابد. اما در ميان کردهاى غرب کشور، طول مدت فرار دختر و پسر بسيار زياد است و ممکن است ده تا پانزده و گاهى بيست سال هم طول بکشد و مجبور هستند براى آنکه کشته نشوند، به آن طرف مرز و به داخل خاک کشور عراق بروند. دليل اينگونه همسربرى يا نداشتن شيربهاء و مخارج سنگين عروسى از طرف داماد است يا رضايت ندادن خانوادهها به ازدواج دختر و پسر است.
|
|
۳. شيوه ديگر، ازدواج با خواهر زن پس از فوت زن است. که در زبان عبرى 'سرورات' (Sororat) ناميده مىشود و در جوامع غيريهود نيز ديده مىشود. الزام ديگر ازدواج اجبارى يکى از برادران شوهر با زن برادر پس از فوت شوهر او است که به آن هم در زبان عبرى 'لويرات' (Levirat) گويند.
|
|
۴. شيوه ديگر ازدواج درونگروهى يا 'درون همسري' (Endogamy) است که اجباراً در درون گروهى که شخص به آن تعلق دارد انجام مىگيرد. مثلاً درون 'کاست' يا طبقه و گروه شغلى و مانند آن.
|
|
ازدواج دختر عمو و پسر عمو و دختردائى و پسر دائى و پسر عمه و امثالهم از اين گونه هستند.
|
|
۵. شيوه ديگر، ازدواج 'برون گروهي' يا 'برون همسري' (Exogamy) يا 'بيگانه همسري' است. ازدواجى است که اجباراً بايد در خارج گروه خويشاوندى انجام گيرد. مانند آنچه در ميان 'کلان' ها وجود دارد و يا ازدواجهائى که امروز در بين جوانان صورت مىگيرد. ازدواج برون همسرى به سرعت رو به افزايش است و جوانان کوشش مىکنند کمتر با اقوام و خويشان نزديک ازدواج نمايند.
|