براى تدوين برنامه جهت احياء، بهرهبردارى، و ادارهٔ صحيح مرتع، ابتدا بايد آن مرتع را خوب بشناسيم و براى اينکار بايد از پوشش گياهى خاک، وضعيت اقليمى منطقه و استعدادهاى نهفته در آن اطلاعات لازم را در دست داشته باشيم. چه بسيار مراتعى که استعداد کافى براى رويش گياهانى با بهرهدهى مناسب دارند ولى آن گياهان بهدلايل گوناگون از جمله چراى مفرط و نبودن مديريت صحيح از بين رفته يا در حال نابودى هستند و چه بسا گياهانى که پيش از اين در منطقه نبودهاند ولى اگر وارد شوند بتوانند سازگارى مناسب و باردهى خوبى را از خود نشان دهند.
|
|
مطالعات بومشناسى و جغرافياى گياهى مىتواند اينگونه استعدادها را بشناساند.
|
|
روشهائى که براى بررسى پوشش گياه توصيه شده است عبارت است از:
|
|
- مطالعهٔ استاتيک (ايستائىشناسي) رُستنىها که ضمن آن ترکيب گياهي، نحوهٔ زندگى و اهميت هر يک از گونهها مطالعه مىشود.
|
|
- مطالعهٔ ديناميک (جنبشي) رستنىها که در آن رشد فصلى گونهها و پيشروى و پسروى گياهان بر اثر عوامل مختلف بررسى مىشود.
|
|
|
| روشهاى جامعهشناسى و تيپ پوشش گياهى
|
|
در اين روشها که بيشتر جنبهٔ دانشگاهى و علمى دارند و جنبهٔ تجربى آنها کمتر است، به تعريف و تفسير رُستنىها مىپردازند. گياهان که بهطور طبيعى در اجتماعات نباتى گروهبندى مىشوند از بعضى از گونهها مشخص مىشوند، سير تکاملى آنها هميشه بهسوى دستهاى از رستنىها است که در حدّ اعلاء قرار دارند يعنى توجه به حد کليماکس است. اين روشها در مناطق کوچک با آب و هواى معتدل نتايج جالب توجهى را ارائه مىدهند ولى براى بررسى مناطق وسيع بهويژه با آب و هواى خشک، مناسب نيستند.
|
|
| روشهاى آمارى و نمونهبردارى از پوشش گياهى
|
|
در اين روشها از مربات دائمى و خطوط ترانسکت جهت مطالعه استفاده مىشود و بيشتر براى مقاصد علمى بهکار مىروند و جنبهٔ اکولوژيکى و گياهشناختى آنها کمتر است.
|
|
روش جامعهشناسى گياهى درک تفسير و توضيح رُستنىها و روش آمارى بررسى نسبتاً آشکار رشد، باردهي، توليد و تحول پوشش گياهى را ممکن مىکند. ترکيب هر دو روش مىتواند سودمند باشد، اين روش ترکيبى را نمىتوان در آن دسته از اراضى به اجراء در آورد که در فصول مختلف سال و نيز در سالهاى متمادى نياز به مطالعات مکرر روى سطوح انتخابى دارند.
|
|
|
تهيهٔ نقشهٔ جغرافيائى گياهى براى مناطق وسيع مستلزم آن است که کليهٔ نقاط منطقه مطالعه شده باشند. هر نقشهٔ جغرافيائى گياهى بايد حاوى اطلاعاتى راجع به هر منطقه، اشکوب، بيوکليما، ــچه اکولوژيک و چه فلورستيکــ باشد.
|
|
از نظر اکولوژيک بهتر است که ميزان حداکثر و حداقل بارندگىها، دماى زمستان و تابستان (سردترين و گرمترين ماه سال) و حتىالامکان ميزان رطوبت جو، و همچنين حدود ارتفاعات جغرافيائى و در صورت امکان عوامل زمينشناسى و خاکشناسى در هر منطقه آورده شود.
|
|
از نظر رُستنىها، گونههاى گياهى بايد تحت عنوان درخت، درختچه، پيچک، بوته گندميان چند ساله، ساير گياهان چندساله، پيازداران و گياهان يکساله ردهبندى و تعداد هر يک از گونهها با قيد عنوان زياد، متوسط، کم و نادر مشخص شوند. گروههاى اصلى رُستنىها و گونههاى غالب در هر گروه مانند جنگل، مرتع و استپ مشخص شوند و در صورتىکه فراوانى يک گونه مربوط به عامل ويژهاى مانند نوع خاک، ميزان رطوبت يا تأثير انسان باشد ذکر شود.
|