|
| قالىبافى، استان آذربايجان شرقى
|
|
يکى از صنايع دستى مهم استان آذربايجان شرقى که فرآوردههاى آن از نظر صادرات اهميت بسيار دارد و نيروى انسانى عظيمى را به خود اختصاص داده، قالىبافى است. اين صنعت در سراسر استان به صورت کارگاهى (در مناطق شهرى) و تک بافى (در نقاط روستايى) رواج دارد و هر ساله مقدار قابل توجهى از انواع قالى و قاليچه در طرح و نقشهاى متنوع و بافتهاى گوناگون به بازارهاى داخلى و خارجى عرضه مىشود.
|
|
|
صداى ضربات يکنواخت برخورد شانه بر تار و پود قالى، موسيقى زندگى ترکمن است. قالى با همه چيز ترکمن عجين است با رنج و شادى با زندگى و مرگ.
|
|
نقوش قالى ترکمن هندسى است و متن فرش ترکمنى از نقشهاى هندسى منظم و مکرر پوشيده شده است. عناصر سازنده قالى ترکمن عبارتند از: گلهاى بزرگ و کوچک در صفحه مرکزى، حاشيههاى موازى که در رديفهاى منظم قرار گرفتهاند، طرحهايى از اشکال گياهى و عناصرى از تمغاها (علامت باستانى طايفه)، نمادهائى از پرندگان شکارى محافظ قبيله (توتم) که مورد احترام است، و گل، نشان و علامت خاص هر طايفه مانند گل «سالور»، گل «تکه»، گل «يموت»، گل «ساريق» و گل «چودوز».
|
|
قالى چنان با لحظات زندگى ترکمن عجين است که فرشهاى درون يک اوى يا خانه، تاريخچهٔ خانواده به حساب مىآيد. به اوى که پا مىگذارى «انيسي» و «کاپونق» نوعى قاليچه ورود ميهمان را گرامى مىدارند. تمام قالىهاى زيرانداز جهاز زن خانواده است. بر «نمازليق» (جانماز) نماز مىگذارند و به آن قطعه فرش کوچک که در کنارى افکنده شده و کودک بر آن مىخزد «سالاچيق» مىگويند. به هنگام جشن بر نمدهاى کف اوى «خال» (فرش بزرگ) را مىافکنند. «توربا و چووال»، غرجين (خورجين) کمدها و اشکافهاى خانهاند که براى نگاهدارى آذوقه و وسايل از آنها استفاده مىشود. کيفهاى متعددى از قالى و گليم، هريک کاربردى دارند و اين همه را بر دار قالى خوابيده (ابزارى بسيار ابتدائى) که از چند قطعه چوب قابل حمل و نقل ساخته مىشود، مىبافند. رمز و کنايهاى که بر فرش ترکمن نقش شده، از زندگى مادى و معنوى او نشأت گرفته است. صدها گل بزرگ و کوچک، بهار استپ را به ياد مىآورند. نقش شاخ قوچ که به کرات و بر هر بافتهاى ديده مىشود، نماد خير و برکت و پاسدار حيات مادى جامعه رمهدار است و نقش ساده شدهٔ برنده شکارى يادآور توتم فراموش نشده طايفه و اشکال حيوانات جادويى، طلسمهايى است که براى رماندن ارواح شيطانى و حفاظت ساکنين خانه و انتخاب گل طايفهاى ديگر به جاى طايفه خودى تاريخ شکست و مقهور شدن و از دست دادن استقلال و پذيرش سلطه طايفه ديگر را بازگو مىکند و اين همه فرهنگ ترکمن است که همچون کتيبهاى بر فرش نقش شده است.
|
|
|
قالىبافى از جمله صنايع دستى رايج در استان هرمزگان است. اين صنعت به ويژه در شهرستان حاجىآباد رونق دارد. عشاير اسکانيافتهٔ افشارى و رايينى به توليد و تهيهٔ انواع قالى، قاليچه، رويهٔ پشتى و چنته اشتغال دارند. اندازهٔ فرشهاى منطقه اکثراً داراى ابعاد ۲×۳ متر مىباشد.
|
|
|
در ميان فرشهاى کردستان، قالى بيجار به استحکام، لطافت و نرمى مشهور است. از جمله نقشهايى که در فرشهاى بيجار ديده مىشود، نقشهٔ درختان ميوه و برگ خرما و گلهاى رنگارنگ است. اين فرشها سابقاً با پشم بافته مىشد، اما امروزه براى بافت آن از پنبه نيز استفاده مىشود. فرشهاى عشاير کرد که بيشتر با پشمهاى قهوهاى و بلوطى رنگ و گاهى با پشم شتر بافته مىشود نيز معروفيت دارند. سنندج نيز مرکز قالىبافى است. از طرح قالىهاى قديمى اين شهرستان، انواع بتهجقهها را مىتوان نام برد. از جمله جقه چارکى، جقه دو گرهاي, جقه توپى و نقشهاى ديگرى به نام گل ميرزاعلى، گل و بلبل و غيره. امروزه به علت نبودن رنگهاى طبيعى، بافت آنها مشکل است. نقشههاى فعلى قالىبافى در سنندج سه ترنج، کلاه فرنگى و ماهى دَرهم است.
|
|
علاوه بر صنايع دستى که مورد اشاره قرار گرفت، در سطح استان کردستان صنايع دستى ديگرى نيز وجود دارد که در ارتباط مستقيم با شيوه زيست، آداب و رسوم، موقعيت طبيعى و اقليمى و شيوه معيشت مردم منطقه است. از جمله اين صنايع دستى مىتوان به اين موارد اشاره کرد:
|
|
جولايى، گيوهبافى، دبابى، نازککارى چوب، خراطى، دستبافى، سوزندوزى، قلابدوزى، پولکدوزى، منجوقدوزى و ساخت زينتآلات محلى و دوجى، پيپ، عصا و چوب سيگار، کلاه کردى (عرقچين)، پستک (نيم تنه) و لباده.
|
|
هر يک از صنايع دستى استان به عنوان سوغاتى ارزشمند نيز محسوب مىشوند که توسط مسافران نيز خريدارى مىشود. همچنين محصولات باغى و دامى و نان برنجى از سوغاتىهاى خوب استان کردستان است.
|
|
| قالىبافى، استان چهارمحال و بختيارى
|
|
در ميان صنايع دستى عشاير بختيارى قالىبافى از اهميت زيادى برخوردار است. برخى از زنان بختيارى نوعى قالى به نام «بىبىباف» مىبافند که از کيفيت بالايى برخوردار است. طرح و چشمانداز آن به لچک و ترنج معروف است. هم اکنون نوعى قاليچه با کرکهاى بلند و پرزدار از نوع پست به نام خرسک بافته مىشود که به دليل نامرغوب بودن، خريدار و بازار مهمى ندارد و عمدتاً مصرف درون خانوارى دارد.
|
|
اکثر قالىهايى که به نام بختيارى معروف شدهاند، در منطقهٔ چهارمحال بافته مىشود. مهمترين کانونهاى بافت قالى شهر کرد، چالشتر، شوراب، روستاهاى فارسان، باباحيدر، چلگرد و فرخشهر است که طرحها و نقوش قالىهاى توليد شدهٔ آنها به ويژه در بخش اردل با رنگ طبيعى پشم (خودرنگ) بافته مىشود و به علت دقت و اصالت رنگ قابل توجه است.
|
|
قالىهايى نيز توسط عشاير يلمه که به عرب معروفند و در بروجن ساکناند بافته مىشود. در قالىهاى يلمهاى حدود ۹ رنگ به کار مىرود که از رنگهاى آبى، سرمهاى، لاکى، سبز، نخودى، بنفش، نيم رنگ (کمرنگتر از لاکى)، سفيد و سياه تشکيل شدهاند. قاليچههاى عشاير يلمه صادراتى است و عمدتاً از استان خارج و راهى کشورهاى ديگر مىگردد. عشاير عرب نصرآبادىاند که گروهى از آنها حدود ۵ ماه در منطقهٔ سبزکوه به چراى دامهاى خود مىپردازند و سپس به نصرآباد جرقويه کوچ مىکنند.
|
|
|
يکى از صنايع دستى مهم استان خراسان «قالىبافي» است. پيشينهٔ قالىبافى در اين استان را مىتوان به دو دورهٔ متمايز تقسيم کرد:
|
|
- دورهٔ صفويه که قالىهاى اين دوره اغلب داراى نقشهاى هراتى با زمينهٔ لاجوردى و يا لاکى سير و با حاشيهٔ باريک به رنگ زرد روشن مىباشند.
|
|
- دورهٔ ديگر راهاندازى کارگاههاى قالىبافى توسط بازرگانان تبريزى در نيمهٔ دوم قرن سيزدهم است. به اين دليل، امروزه در صنعت فرش مشهد دونوع گره وجود دارد که عبارتاند از : گره فارسى (محلى) و گره ترکى (تبريزى).
|
|
مهمترين مرکز قالىبافى در استان خراسان، مشهد است. زمينهٔ قالىهاى مشهدى داراى رنگ لاکى با نقش ترنج و لچک و حاشيهٔ لاجوردى است. بيرجند، طبس، کاشمر، سبزوار و نيشابور از نظر قالىبافى به ترتيب در مراحل بعدى قرار مىگيرند.
|
|
در ميان عشاير خراسان، قالىبافى از رونق فراوانى برخوردار است. قاليچههاى بلوچى در ميان چادرنشينان اطراف تربت حيدريه، کاشمر، سرخس و تربت جام رايج است. همچنين در ميان عشاير کُرد که در شمال خراسان سکونت دارند، بافت قاليچههاى ترکمنى رواج دارد.
|
|
|
اين صنعت، از روزگار قديم در استان قزوين صنعتى شکوفا بوده است. در قزوين و روستاهاى اطراف آن، بيشتر بافتن فرش رواج دارد و در روستاها و ميان ايلهاى ساکن استان قزوين غالباً بافتن کناره، قاليچه، گليم و جاجيم رواج دارد. پشم و خامهٔ فرشهاى بافته شده معمولاً با رنگهاى گياهى که رنگهايى بادواماند، رنگرزى مىشوند. در بافت فرشهايى که در شهر بافته مىشوند، نقشهٔ خاصى رعايت نمىشود و بيشتر نقشههاى مرغوبى را که متداول و مشترىپسندند، به کار مىبرند که طرحهاى شاهعباسى و لچک و ترنج از آن جمله هستند.
|
|
|
صنعت قالىبافى اصفهان در دورهٔ صفويه به اوج اشتهار رسيده بود. قالىبافى در حال حاضر، از صنايع رايج و ارزندهٔ اصفهان است و انواع قالى و قاليچه در کارگاههاى آن با نقشههاى قديم و جديد به بازار عرضه مىشود.
|
|
تار و پود قالى را از نخ و ابريشم مىتابند. اين «تار و پود» هر قدر تابيدهتر و لطيفتر باشد، قالى نيز مرغوبتر است. رنگهاى مورد استفاده در قالىهاى دستباف که از انواع گياهان طبيعى گرفته مىشود و نوع پشم نيز در مرغوبيت قالى مؤثر است.
|
|
مرحلهٔ مهم و اساسى در قالىبافى، طرح و نقشه و انتخاب رنگهاست. مجموعهٔ اين عوامل در فرشهاى ايرانى باعث شهرت آن در جهان شده است.
|
|
مواد اوليهٔ قالى دستباف عبارت است از خامه، نخ، ابريشم و رنگ. ابريشم به ظرافت قالى مىافزايد و به آن جلاى خاصى مىدهد. در صنعت قالىبافى اصفهان ابريشم نيز مصرف مىشود.
|
|
| قالىبافى، استان كهكلويهوبويراحمد
|
|
بافتن قالى از جملهٔ کارهاى هنرى و يکى از منابع درآمدزاى خانوادهٔ عشايرى کهگيلويه و بويراحمد است. اين کار بيشتر توسط زنان صورت مىگيرد و آنان در کنار بافت قالى، کارهاى هنرى سوزندوزى و بافت پارچههاى سنتى را نيز به شکل زيبايى انجام مىدهند.
|
|
|
قالى کرمان از قديم به عنوان نفيسترين و ظريفترين قالى ايران و دنيا شهرت داشته که در سالهاى اخير تا حدودى از اهميت و کيفيت آن کاسته شده است.
|
|
کرمان پشم بسيار مرغوبى براى قالىبافى دارد. نوع آن شبيه پشم خراسان است و از پشم کرمانشاه قدرى سبکتر و ظريفتر مىباشد. ولى چربى پشم کرمان بيش از چربى پشمى است که در نواحى شمال به دست مىآيد. مراکز اصلى تهيه پشم کرمان عبارتاند از بم و رفسنجان.
|
|
شهرت قالى کرمان به درآميزى رنگ و طرح آن است. در تمايز و تشخيص قالى دو عامل طرح و رنگ بسيار مؤثر است و طرح و رنگ قالى کرمان يکى از نفيسترين، زيباترين و خوشسبکترين بافتههاى جهان به شمار مىآيد.
|
|
علاوه بر قالى، قاليچه، گليم، جاجيم و ديگر صنايع دستبافت که جزء سوغاتىهاى اين منطقه محسوب مىشوند، پستهٔ کرمان و رفسنجان و ساير شهرهاى استان به عنوان اصلىترين سوغاتى آن است که نه تنها از شهرت ملى، بلکه از شهرت جهانى نيز برخوردار هستند.
|