|
|
نکتهٔ واضح آن است که اگر به مزرعهاى کود ندهيم آن مزرعه نمىتواند راندمان و بازدهى مناسبى داشته باشد. در چنين مزرعهاى گياهان رشد مناسب نمىکنند و اکثراً کوتاه و به حالت بيمار و ضعيف در خواهند آمد و مسلماً محصول چنين مزرعهاى در حد مطلوب نخواهد بود. اين موضوع را مىتوان در مورد جنگلى که مواد غذائى کافى در اختيار نداشته باشد نيز تعميم داد يعنى توليدات جنگل هم با کمشدن کود (مواد غذائي) کم خواهند شد البته نکتهٔ قابل ذکر و اساسى در مورد جنگل آن است که در جنگل در اثر روند تجزيه مواد غذائى حاصل از ريخته شدن لاشبرگها در کف جنگل مواد غذائى (کود) لازم به صورت هوموس قابل جذب در اختيار درختان قرار مىگيرد وفقط در صورتى که روند تجزيه و يا زنجيرهٔ غذائى جنگل دجار اخلال گردد درختان مواجه با کمبود و مشکل خواهند شد.
|
|
در يک جنگل سالم و مناسب در هر واحد از خاک در حدود ۷۰۰۰ جانور خاکزى و در حدود ۵۰۰ ميليون باکترى زندگى مىکنند، اين تعداد بسيار زياد اما ناديدنى موجودات زنده بهطور دائم و مستمر در خاک وجود دارند و وظيفهٔ عمدهٔ اين موجودات آن است که برگها، سوزنىها، شکوفهها، مخروطها، سرشاخهها و .... را که از درختان به زمين ريخته مىشوند ريز و خُرد و در نهايت تجزيه نمايند که در اثر اين فعل و انفعالات و ماحصل اين تجزيه، مواد غذائى آزاد شدهاى هستند که مىتوانند مجدداً مورد تغذيه گياهان و درختان جنگل قرار گيرند. از طرفى موجودات زندهٔ مذکور که مستقيماً درخاک جنگل وجود دارند با حرکات و چرخشهاى مداوم خود موجب تهويهٔ خاک مىشوند. بهعنوان مثال مىتوان گفت که در خاک يک هکتار از يک جنگل سالم در حدود ۲۰۰۰ کيلوگرم از نوعى کرم حلقوى زندگى مىکنند و کاملاً مشخّص و واضح است که چنين کرمهائى بهتر و اساسىتر مىتوانند زمين و خاک جنگل را بههم زنند و مخلوط نمايند تا اينکه چنين بههمخوردگى و مخلوط کردن توسط شخم زدن و توسط ماشينآلات انجام پذيرد. بدينجهت زمينهاى جنگلى سالم نسبت به بهترين زمينهاى کشاورزى از نظر هوموس و تهويه برترى دارند.
|
|
موجودات زنده در خاکهاى جنگلى زمانى مىتوانند در جهت رشد و نمو جنگل فعاليتهاى با ارزش و سازندهاى داشته باشند که از موقعيّت سالم و خوب برخوردار باشند. اين موجودات احتياج به رطوبت متعادل و يکنواخت دارند و ضرورى است که از گزند تابش مستقيم نور خورشيد و باد حفظ شوند و همچنين نيازمند تغذيهاى مناسب و مشتمل بر مجموعهاى از مواد غذائى هستند و در صورتى که فقط مثلاً لاشبرگهاى درختان سوزنىبرگ در اختيار اين موجودات قرار گيرد و رعايت اختلاط مواد غذائى مختلف نشود خاک جنگل و در نهايت حيات اين موجودات براى ادامهٔ زندگى مواجه با مشکل خواهد شد.
|
|
همانگونه که مىدانيم ميزان راندمان رشد يک جنگل وابستگى کامل به موجودات زندهٔ موجود در خاک آن دارد. در صورتى که اين موجودات به اندازهٔ کافى وجود داشته باشند و بتوانند وظيقهاى را که عهدهدار هستند بهخوبى انجام دهند در اين صورت داراى جنگلى با رويش و رشد مناسب خواهيم بود. نکتهٔ قابل توجه آن است که ما بهعنوان جنگلبان و حاميان جنگل ضرورت دارد که وجود بهاندازهٔ موجودات زنده را کنترل کنيم و ارتباط ميزان برداشت چوب و همچنين استفادهٔ بيش ازحد از لاشبرگها و سرشاخهها را در نظر داشته باشيم و در تداوم وجود زنجيرهٔ غذائى مناسب درجنگل همت بگماريم درچنين وضعيتى مىتوانيم اميدوار باشيم که خاک جنگل محيطى مناسب جهت توليد چوب خواهد بود والاّ با کم شدن موجودات زنده مواجه با کمبود مواد غذائى در خاک جنگل مىشويم و همانند زمينهاى کشاورزى بدون کود (هوموس) با خاک و زمينى فقير با بازدهى کم و ناچيز و حتى زمينى مرده روبرو خواهيم شد.
|