جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

الگوهای ارزشیابی


از انجا که اساساً ترويج کشاورزى نوعى فعاليت آموزشى در محدودهٔ آموزش‌هاى غيررسمى در سطح جامعه است، از ميان الگوهاى مختلف بايد به آن دسته که خاص مطالعهٔ عملکرد روند آموزشى اجتماعى است مراجعه کرد.
لانگست معتقد است که اولين مرحلهٔ الگوى ارزشيابي، معرفى شرايط و ويژگى‌ها و مسائل عمومى است که ارزشيابى را الزامى مى‌نمايد. لذا در هر فرصتى بايد تمام جنبه‌هاى مربوط با فرآيند مورد مطالعه به‌خوبى معرفى شوند. دومين مرحله، تشخيص نظريات و فرضيات و ارزش‌هائى که به‌عنوان حقيقى فرض شده‌اند و مى‌توانند هدايت‌کنندهٔ فرآيند ارزشيابى باشند. سومين مرحلهٔ ارزشيابي، بيان صريح چيزى است که مورد مطالعه قرار مى‌گيرد. چهارمين مرحله، شکل دادن به مفروضات، معرفى متغيرها و مشخص کردن واحدهاى تحليل است. پنجمين مرحله، معرفى فرد ارزشياب، زمان و محل جمع‌آورى اطلاعات مورد نظر است و بايد دربارهٔ روش‌هاى نمونه‌گيرى از جمعيت يا جامعهٔ آمارى اطلاعات کافى ارائه شود. ششمين مرحله، روش تحليل اطلاعات جمع‌آورى شده است. مراحل بعدى ارزشيابى نيز به‌ ترتيب عبارت است از تجزيه و تحليل اطلاعات، طرح تدوين گزارش از اطلاعات گردآمده و برنامهٔ اجرائى طرح ارزشيابى.
لانگست، به نقل از استافل‌بيم، سطوح ارزشيابى برنامه‌هاى مربوط به تلاش‌هاى اجتماعى (ترويج) را به‌شرح زير ذکر مى‌کند:
۱- محتواسنجى.
۲- نهاده‌سنجى.
۳- روش‌سنجى.
۴- ستاده سنجى.
او همچنين معتقد است که اين سطوح از ارزشيابى بدون ترديد به هم مرتبط هستند و يک ارزشيابى صحيح نمى‌ةواند فارغ از توجه به هر چهار مرحله که بايد در طرح يا الگوى ارزشيابى مرتبط باشد اجراء گردد.
محتوا زمانى مورد توجه قرار مى‌گيرد که الگوئى براى ارزشيابى برنامهٔ تحرکات اجتماعى طرح شده و در زمينه‌هاى مختلف باشد. اين سطح از ارزشيابى اغلب بر نوع ساختار اجتماعى متمرکز مى‌شود که شامل ماهيت ساختي، قدرت و نحوهٔ ارتباط آن برنامهٔ علمى است.
نهاده‌سنجى منبع نياز تدارکاتى را مطالعه مى‌کند که معمولاً شامل نيروى اسناني، تسهيلات، وسايل و از اين قبيل باشد. نهاده‌سنجى در تهيهٔ برنامه‌هاى جديد يا برآوردى از برنامهٔ جارى مورد استفاده قرار مى‌گيرد.
روش‌سنجى يکى از وقت‌گيرترين و پرهزينه‌ترين سطوح ارزشيابى است. انجام آن نيز احتمالاً مشکلتر است و لذا در اغلب موارد ارزشياب‌ها از آن غلفت مى‌کنند. روش‌سنجى در جريان بررسى اجراء و مراحل و روش برنامهٔ مورد استفاده قرار مى‌گيرد. از آنجا که روش ممکن است متغير مهمى بين داده‌ها و ستاده‌ها باشد، بايد در کل برنامهٔ ارزشيابى واقع شود و ناديده انگاشتن روش‌سنجى ممکن است به نادرستى نتايج ارزشيابى بى‌انجامد.
ستاده‌سنجي، يکى از حساسترين سطوخ ارزشيابى و در پى آن است که تا چه حد اهداف برنامه تأمين شده‌اند. اين سطح ارزشيابى مى‌تواند ضعيف يا قوت را در متن نهاده و روش‌هاى يک برنامه مشخص کند. ستاده‌سنجي، در تعيين نوع تغييراتى که بايد در متن نهاده‌ها و روش‌ها داده شود تأثير مى‌گذارد
کلود بنت- Claude Bennet، در مجموعهٔ مطالبى که با عنوان به‌سمت سلسله مراتب است مى‌گويد ارزشيابى ترويج خود يک هدف غائى نيست و فقط زمانى با ارزش است که در اخذ تصميم دربارهٔ تداوم، اولويت‌ها و معرفى‌هاى برنامه مفيد واقع شود؛ او هفت معيار را در سلسله مراتب ارزشيابى به اين شرح مطرح مى‌کند. 'نهاده' ، 'فعاليت' ، 'مشارکت مردم' ، 'واکنش' ، 'تغيير در علم، بينش، مهارت‌ها و علائق' ، 'تغيير عملي' و 'نتايج نهائى' .
او اعتقاد دارد که نهاده‌ها، يعنى منابعى که ترويج آنها را به‌کار مى‌برد، تلاش برانگيز هستند و اين تلاش مداخله و مشارکت مردمى را در پى دارد که له يا عليه برنامه‌ها واکنش نشان مى‌دهند، مردمى که در برنامهٔ ترويجى مشارکت مى‌کنند ممکن است اطلاعات، نظريات و يا مهارت‌ها يا آمال خويش را تغيير دهد؛ تغيير عملى نيز زمانى واقع مى‌شود که مردم تغييرات پيش‌گفته را در کار و زندگى خويش به‌کار گيرند و آنچه در پايان عايد مى‌شود همان نتايج نهائى است.
ديويد لوگسدون نيز در توضيح الگوها يا مدل‌هاى ارزشيابي، به مدل تجربي، مدل پيمايش مهارت‌ها و نظرات موضوعى فراگرفته و مدل 'فرآيند گروه' اشاره مى‌کند. او در توضيح 'مدل تجربي' (که با گزينش تصادفى واحدهاى آموزشى از بين جمعيت گثيرى از داوطلبان و نقش آنها در برنامه و نيز گزينش گروه شاهد انجام مى‌شود و در آن آزمون‌هاى آمارى خاصى به‌کار مى‌رود) مى‌گويد که چون نتايج مطالعه قابل تعميم به جمعيت بزرگى است که نمونهٔ مورد مطالعه از آن استخراج شده است، يافته‌ها ممکن است به مجموعهٔ اطلاعات مربوط به زمينهٔ مورد مطالعه بى‌افزايد.
در مورد 'مدل پيمايش مهارت‌ها و نظرات موضوعى فراگرفته' ، آزمون‌هاى مشخصى از مهارت‌هاى تحصيل شده ممکن است قبل و بعد از برنامه و به همين ترتيب به‌طور دوره‌اى ارائه شود تا درجه و حد تحصيل مهارت‌ها مشخص شود و بالاخره مدل 'فرآيند گروه' و حتى برنامه را به هم نزديک مى‌کند. ترکيبات اساسى اين مدل ارزشيابى يک سرى از مباحث گروهى است که در آن تعدادى از مخاطبان و مجريان گرد هم مى‌آيند و دربارهٔ اهداف برنامه، فرآيند، منابع، مشکلات و پيشنهادهائى براى رشد و توسعه فعاليت گفت و گو مى‌کنند.
فروتکي، سه مرحله را که در همهٔ انواع ارزشيابى مطرح کرده است به ترتيب: 'مشاهده يا جمع‌آورى اطلاعات' ، 'کاربرد معيار يا ميزان براى مطالعهٔ اطلاعات جمع‌آورى شده' و 'نتيجه‌گيرى براى اخذ تصميم' ، مى‌داند.
ژوزف ماتيوس، در مطالبى که با عنوان جاى ارزشيابى در ترويج به دو مرحله از فرآيند ارزشيابى اشاره مى‌کند. مرحلهٔ اول، مطالعه ترتيب و روش اجراء کار ترويج که آن را ارزشيابى روش‌هاى اجرائى مى‌نامد و مرحلهٔ دوم، مطالعهٔ نتايج يا دست‌آوردها از قبيل: تغييرات فراهم‌شده در اطلاعات، ادراکات، بينش‌ها، نظريات، مهارت‌ها و توانائى‌هاى مردمى است که تحت‌تأثير برنامه‌هاى آموزشى ترويج واقع شده‌اند.
از ديدگاه ولپي، مراحل زير به‌عنوان مراحل طرح برنامهٔ ارزشيابى ذکر شده‌اند:
۱- تجزيه و تحليل موقعيت شروع يک برنامهٔ کمک فنى (ترويجي)، مشتمل بر:
- تشريح وضع ابتدائى و اصلى از نظر فني، اجتماعى و اقتصادى.
- فعاليت‌هائى که بايد توسعه يابند، روش‌هائى که بايد به‌کار برده شوند و اصولى که بايد از آنها متابعت کرد.
۲- تجزيه و تحليل تبليغات آموزشى و مشورتى مورد استفاده مشتمل بر:
- مضمون فني، اقتصادى و اجتماعى آن.
- روش‌هاى آموزشى به‌کار رفته.
۳- تجزيه و تحليل هدف‌هائى که کسب کرده‌اند از جمله:
- تغييرات آموزشى و تبليغاتى و روش‌ها.
- تغييرات فنى.
- تغييرات اقتصادى.
۴- منابع کسب اطلاعات جهت ارزشيابى.
۵- تجزيه و تحليل و بررسى.
چنانچه ملاحظه مى‌شود در مورد مراحل مختلف ارزشيابي، بين ديدگاه‌هاى صاحب‌نظران ارزشيابى برنامه‌هاى ترويجى تشابه قابل توجهى وجود دارد که مى‌توان با استفاده از همين قرابت الگوى خاصى را براى ارزيابى تدوين کرد.


همچنین مشاهده کنید