چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

سر برمزن از هستی تا راه نگردد گم


سر برمزن از هستی تا راه نگردد گم    در بادیه مردان محوست تو را جم جم
در عالم پرآتش در محو سر اندرکش    در عالم هستی بین نیلین سر چون قاقم
زیر فلک ناری در حلقه بیداری    هر چند که سر داری نه سر هلدت نی دم
هر رنج که دیده‌ست او در رنج شدیدست او    محو است که عید است او باقی دهل و لم لم
سرگشتگی حالم تو فهم کن از قالم    کای هیزم از آن آتش برخوان که و ان منکم
کی روید از این صحرا جز لقمه پرصفرا    کی تازد بر بالا این مرکب پشمین سم
ور پرد چون کرکس خاکش بکشد واپس    هر چیز به اصل خود بازآید می دانم
رو آر گر انسانی در جوهر پنهانی    کو آب حیات آمد در قالب همچون خم
شمس الحق تبریزی ما بیضه مرغ تو    در زیر پرت جوشان تا آید وقت قم


همچنین مشاهده کنید