پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا
دگر از بهر من زد دار عبرت سرو بالائی
|
همچنین مشاهده کنید
- چون من کجاست بوالعجبی در بسیط خاک
- دگر از بهر من زد دار عبرت سرو بالائی
- بیرون شدم از بزمت ای شمع صراحی گردنان
- کسی هم بوده کز شوخی بزور یک نظر کردن
- شعلهی حسن تو بالاتر ازین میباید
- هرگز از زلف کجت بیپیچ و تابی نیستم
- به دعوی آمده ترکی که صید خود کندم
- چو دلگشای رقیبان شوی به لطف نهانی
- به عزت نامزد شد هرکه نامد مدتی سویت
- دل میشود هر روز خون تا او ز دل بیرون شود
- دانسته باش ای دل کزان نامهربانت میبرم
- آن که شد تا حشر لازم صبر در هجران او
- منم کز دل وداع کشور امن دامان کردم
- اگر خواهی دعای من کنی بر مدعای من
- دلم آزاد از دامش نمیگردد چه دامست این
- یارب چه مهر خوبان حسن از جهان برافتد
- شده خلقت چو گریبان کش دلهای همه
- در عین وصل جز من راضی به مرگ خود کیست
- گرچه دیدم بر عذار عصمتت خال گناه
- آزردهام به شکوه دل دلستان خود