در اين دوره نيز دنبالهٔ ترجمهٔ علوم به فارسى و تصنيف علوم بالاصاله به اين زبان رها نمىشود در ايران و هندوستان دانشمندان به نوشتن کتابهاى علمى و فنون مختلف سرگرمند کتب تفسير و اخبار و کلام و فقه و حکمت و اخلاق به زبان سادهٔ فارسى فراوان است خاصه آنچه به نشر و ترويج مذهب شيعه مساعدت کند بيشتر است.
|
|
نثرهاى علمى اين دوره آنچه مربوط به نشر دعوت و بيان اصول عقايد شيعه است، بسيار ساده و عوام فهم و کاملاً در زير تأثير صرف و نحو عربى است و بيش از هر کس، مجلسى پدر و پسر مخصوصاً مجلسى دوم در اين راه خدمت کرده است و به وحدت ملى ايران از حيث اخلاق و تربيت و افکار و فرهنگ بانهايت عشق و خلوص، مثل بزرگترين رجال و سياست مساعدت و يارى نموده است.
|
|
|
کتبى ديده شده است که به شيوهٔ علمى قديم و سبک موجز و پخته و عباراتپردازى درست فارسى و استعمال فعلهاى قديم هر يک بهجاى خود تحرير شده است که يکى از آنها کتاب صناعت ميرابوالقاسم فندرسکى است که تا اندازهاى به شيوهٔ باباافضل چيز نوشته است. و به بهترين نثر محکم از شمار نثرهاى علمي، مکاتيب يا رسالاتى است که علماء شيعه و سنى در رد يکديگر نوشتهاند، و از آن جمله است دو مکتوب يکى از علماء ماوراءالنهر که در رکاب عبدالمؤمنخان اوزبک در عصر شاه عباس اول به محاصرهٔ مشهد آمده بودند، و شهر را محاصره کرده و در پاسخ نامهاى که سادات و اشراف مشهد به خان نوشته بودند علماى نامبرده اين نامه را مىنويسند ـ ديگر نامهاى است در جواب نامهٔ علماء ماوراءالنهر که ملامحمد مشکک رستمدارى مجاور مشهد رضوى از داخل حصار در رد استدلالات علماى سنى نوشته و بيرون فرستاده است.
|
|
اين نامه و نامهٔ علماء ماوراءالنهر در تاريخ عالمآراى عباسى ضمن سال دوم جلوس شاه عباس ضبط شده و خواندنى است، چه گذشته از پختگى و روانى عبارات و حسن استدلال و قدرت احتجاج، قوت قلب و تصلب عقيده و استوارى ايمان مردمى را مىرساند که در شرف اسارت و قتلعاماند و معذلک به اين شجاعت و دلاورى از خود دفاع مىکنند، و عقيدهٔ خود را به ثبوت مىرسانند و با دشمنى کينهتوز چون ملاهاى متعصب سنى و خان اوزبک که باقرار خود مال و جان و ناموس شيعه را مباح و حلال مىپندارند، اينطور مباحثه و مجادله مىنمايند.
|
|
من نامهٔ مولانا محمد مشکک را يکى از بزرگترين مفاخر عهد صفويه بلکه از مفاخر تاريخى و علمى و ادبى ايران مىشمارم، و خواندان آن نامه را به دوستان ايران توصيه مىکنم.
|