|
مردمشناس، براى تحقق هدفهاى خود، بايد در جامعه موردنظر نفوذ کند و خود را بهعنوان عضوى از آن جامعه بهحساب آورد؛ از اينرو بايد فرد يا افراد مورد اعتماد آن جامعه او را به اعضاء آن معرفى کنند.
|
|
موقعيت شخص معرف، براى مردمشناس از اهميت خاصى برخوردار است؛ مثلاً در جوامع ايلى که سلسله مراتب خانوادگى و يا خانخانى وجود دارد ديدگاه مردم و رضايت آنها از افراد اين خانوادهها ممکن است براى مردمشناس ناشناخته باشد، زيرا در اين قبيل جوامع معمولاً مالکين و قدرتمندان از محبوبيت لازم برخوردار نيستند (اگرچه مردم از آنها اطاعت مىکنند) بنابراين معرف مردمشناس گروه يا جامعه يا قبيله بايد مردمى باشد تا معرفى محقق يا محققين زمينهٔ آغاز يک کار تحقيقى قابل قبول را فراهم سازد.
|
|
علاوه بر اين مردمشناس بايد با انتخاب روشهاى رفتارى بهجا و مناسب خود را پذيرفتنى سازد؛ و اين کارها بيشتر با مشارکت و حضور در مراسم، جشنها، اعياد عزادارىها، کشاورزى و غيره تحقق مىپذيرد. بديهى است اعمال مشارکتى محقق نبايد با يادداشت کردن، پرسيدن، کنجکاوىهاى نابهجا ارزشگذارى اعمال و رسوم همراه باشد. او بايد فقط ببيند و مانند ديگران عمل کند. محقق پس از پايان مراسم، وقتى به محل استراحت خود بر مىگردد و آنچه را که ديده و يا شنيده است يادداشت مىکند. به اين ترتيب محقق مردمشناس بايد از دقت حافظه و قدرت تجزيه و تحليل امور برخوردار باشد.
|
|
مرحله ديگر از تحقيق تهيهٔ طرح کلى از خصوصيات فيزيکى و ساختمانى منطقه زيست جامعهٔ مورد مطالعه است. بدين ترتيب که جايگاه جغرافيائي، شکل خانهها و مشخصات اجزاء آنها، محلهها، گذربندىها، جاهاى عمومى (معابد، مساجد، گورستانها حمام مراکز داد و ستد) مشخص شود و محلههاى مختلف، از آنرو که محل زندگى قشرها و طبقات مختلف جامعه است، طبقهبندى گردد. انجام دادن اين امور فيزيکى و فنى خود موجب ارتباطات بيشتر با اعضاء جامعه مورد مطالعه خواهد شد.
|
|
|
از جمعيت، مسکن، دامها و وسايل کار و معيشتى مردم در تهيه اين آمار گردآورى و تنظيم نمونهها و ذکر مشخصات هر يک از عناصر و اشياء فوق ضرورى است.
|
|
|
مرفولوژى منطقه، که شامل مشخص ساختن جاى مساکن، دامها، اشياء، انبارها ترکيب جامعه در روى زمين است. مرفولوژى هم در انسانشناسى کاربرد دارد و هم در جامعهشناسى و جمعيتشناسى.
|
|
بسنيه در مورد مرفولوژى ساختمانى بر آن است که: 'رابطهاى ميان ساخت اجتماعى و صورت مادى و ثابت جامعه که از ويژگىهاى سازمان جوامع است ديده مىشود' ، براى روشن شدن اهميت اين امر، منطقه مسکونى مردم جزاير تروبرياند را که بهوسيله مالينفسکى مورد مطالعه قرار گرفته است از نظر مىگذارنيم:
|
|
|
|
|
مطالعه اين تصوير قشربندى جامعه تروبرياند را مشخص مىسازد، و به مرفولوژى و چگونگى پيدايش مناطق مسکونى و انبارهائى که امتيازات و اختيارات آنها بيشتر است. توجه دارد. بر اين اساس مناطق مسکونى به دو بخش زير متمايز شده: يکى مربوط به رئيس قبيله و ديگرى متعلق به افراد عادى و عمومى.
|
|
رئيس قبيله مىتواند زنان متعدد داشته باشد و از امکانات و قدرت اقتصادى کافى برخوردار گردد، و حال آنکه افراد عادى از چنين حقوق و امتيازاتى برخوردار نيستند.
|
|
|
ساخت خانواده و تغييراتى که در تاريخ زندگى قبائل در آن پيدا شده است با تنظيم شجرهالنسب (دودماننامه) مشخص مىشود. از اين راه مىتوان به تجزيه و تحليل نظام همسرگزينى و دگرگونىهاى آن پرداخت، بهويژه که تنظيم نمودارها مىتواند خصوصيات دموگرافيک جامعه مورد تحقيق را در برداشته باشد.
|
|
|
چنانچه موضوع مورد تحقيق، يک منطقه محدود و کم جمعيت باشد نمونهگيرى در تحقيق ضرورى نيست. اما اگر قصد مردمشناسى مطالعه يک ايل يا طبقه خاصى باشد که گستردگى کمى و کيفى دارد، نمونهگيرى لازم است. در آن صورت بايد نمونههائى را برگزيد که همه خصوصيات کلى جامعه موردنظر را دارا باشد.
|
|
نمونهگيرى در مردمشناسى با آنچه که در جامعهشناسى انجام داده مىشود. متفاوت است به اين ترتيب که در جامعهشناسى گزينش نمونهها تصادفى است و حال آنکه در مردمشناس نمونهها دانسته، گزينش مىگردند. نمونهها بايد حتىالمقدور، نامتناجس باشند زيرا از اين راه مىتوان به گوناگونى فرهنگها و علل آن پى برد.
|