|
|
|
اتيولوژى هموفيلوس آنفلونزا کوکوباسيل گرم منفى کوچک و پلىمورفيکى است که غالباً فقط با فنوسافرانين رنگ ضعيفى به خود مىگيرد و به همين علت ممکن است به آسانى ناديده گرفته شود. براساس پلىساکاريد کپسولي، آنها را به ۶ دسته (از a تا f) طبقهبندى کردهاند. هموفيلوس آنفلونزاى تيپ Hib) b) و سوشهاى فاقد کپسول (موسوم به سوشهاى غير قابل طبقهبندي؛ NTHi (nontypable H. influenzae) بيشترين پاتوژنهاى جدا شده در اين گروه هستند.
|
|
|
پاتوژنز هموفيلوس آنفلونزا جزء فلور طبيعى اوروفارنکس بهشمار مىرود و از طريق تهاجم و انتشار خونى به نقاط ديگر مثل مننژ، استخوان، و مفاصل بيمارىهاى سيستميک را بهوجود مىآورد. پلىساکاريد کپسولى تيپ b نقش سد ضدٌ فاگوسيتى را بازى مىکند. سوشهاى NTHi از طريق تهاجم موضعى به سطوح مخاطى ايجاد بيمارى مىنمايند. ميزان بروز بيمارى مهاجم توسط سوشهاى غير قابل طبقهبندى پائين ولى رو به افزايش است.
|
|
|
اپيدميولوژى هموفيلوس آنفلونزا از طريق ريزقطرههاى تنفسى يا تماس مستقيم با ترشحات يا اشياء آلوده انتشار مىيابد. سوشهاى NTHi تا حدود ۷۵ درصد از بالغين سالم را کلونيزه مىکنند. از سال ۱۹۹۱، واکسنهاى پلىساکاريد کپسولى تيپ b که با پروتئينهاى ناقل کونژوگه شدهاند، به ميزان زيادى از مننژيتهاى ناشى از Hib در ميان اطفال کاستهاند. ميزان کلونيزاسيون نازوفارنکس توسط سوشهاى Hib نيز متشابهاً کاهش يافته است.
|
|
|
تظاهرات بالينى هموفيلوس آنفلونزا دومين عامل پنومونى کسب شده در جامعه بهويژه در افراد مسن، بيماران داراى بيمارىهاى مزمن ريوى يا با سابقه مصرف بلندمدت سيگار، و بيماران مبتلا به عفونت HIV مىباشد. بيش از ۸۰ درصد از موارد جدا شده از پنومونىها را سوشهاى NTHi تشکيل مىدهند. عفونتهاى مامائى ناشى از NTHi شديد هستند و ازمنابع مهم باکتريمى در نوزادان محسوب مىشوند. NTHi باعث سينوزيت در بالغين و اطفال و با شيوع کمتر آمپيم، اپىگلوتيت بالغين، پريکارديت، سلوليت، آرتريت سپتيک، استئوميليت، اندوکارديت، کولهسيستيت، عفونت داخلى شکمي، عفونت ادراري، ماستوئيديت، عفونت گرافت آئورت، و باکتريمى بدون کانون مشخص مىشود. Hib پاتوژنياست که عمدتاً اطفال را گرفتار مىسازد و باعث مننژيت، اپىگلوتيت، سلوليت و پنومونى مىشود.
|
|
|
قابل اعتمادترين روش تشخيص عفونت ناشى از هموفيلوس آنفلونزا کشت است. تستهاى آگلوتيناسيون، ايمونوالکتروفورز، و اليزا براى يافتن آنتىژن در نمونههاى بالينى مفيد هستند.
|
|
|
درمان ابتدائى مننژيت ناشى از Hib در بالغين بايستى شامل سفترياکسون (۲ گرم وريدى هر ۱۲ ساعت) يا سفوتاکسيم (۲ گرم وريدى هر ۱۲ ساعت) يا سفوتاکسيم (۲ گرم وريدى هر ۶-۴ ساعت) به مدت ۲-۱ هفته باشد؛ دوزهاى روزانه اطفال mg/kg ۱۰۰-۷۵ سفترياکسون (تقسيم در دو دوز، هر ۱۲ ساعت)، و ۲۰۰mg/kg سفوتاکسيم (تقسيم در ۴ روز، هر ۶ ساعت) است. يک رژيم جايگزين، آمپىسيلين (روزانه mg/kg ۳۰۰-۲۰۰، منقسم در ۴ دوز) به همراه کلرامفنيکل (روزانه 100-75 mg/kg، منقسم در ۴ روز) مىباشد. تجويز زودهنگام گلوکوکورتيکوئيدها (روزانه ۶/۰ mg/kg دگزامتازون وريدى بهمدت ۲ روز) مانع از کاهش شنوائى در اطفال مبتلا به مننژيت ناشى از Hib مىشود. عفونتهاى مهاجم غير از مننژيت با همان رژيمها درمان مىگيرند. تقريباً ۲۵ درصد از سوشهاى NTHi بتالاکتاماز توليد مىکنند و به آمپىسيلين مقاوم هستند. عفونتهاى ناشى از سوشهاى مقاوم به آمپىسيلين را مىتوان باکوتريموکسازول، آموکسىسيلين / کلاوولانيک اسيد، انواع سفالوسپورينهاى وسيعالطيف، کلاريترومايسين، و آزيترومايسين درمان نمود. فلوروکينولونها تأثير بهسزائى به هموفيلوس آنفلونزا دارند ولى در حال حاضر براى درمان کودکان و زنان باردار توصيه نمىشود. افراد غير واکسينه شدهاى که در منزل و مدرسه با کودکان مبتلا به عفونت ناشى از Hib تماس داشتهاند بايستى تحت پروفيلاکسى با ريفامپين (روزانه ۲۰mg/kg و حداکثر ۶۰۰ ميلىگرم، بهمدت ۴ روز) قرار بگيرند. همه کودکان بايستى واکسن کونژوگه Hib را دريافت نمايند.
|