|
|
|
اپيدميولوژى اين ارگانيسم از علل شايع عفونت مجارى فوقانى و تحتانى تنفس و مهمترين پاتوژن گروه مايکوپلاسما مىباشد. ابتلاء به عفونت از طريق آئروسلها صورت مىگيرد و دوره کمون آن ۳-۲ هفته است. در جمعيتهاى نزديک به هم (مثل مدارس و پادگانها) اپيدمى ممکن است اتفاق بيفتد اما اکثر موارد بهصورت اسپوراديک يا در خانوادهها ديده مىشود.
|
|
|
تظاهرات بالينى شايعترين سندرم بالينى تراکئوبرونشيت حاد يا تحت حاد بههمراه علائم مجارى فوقانى تنفسى است. پنومونى بهطور شايع اتفاق مىافتد. علائم بهطور کلى شامل سردرد، بىحالي، تب [(103-102 درجه فارنهايت) ۴/۳۹-۹/۳۸ درجه سانتىگراد]، گلودرد، و سرفه خشک و ناگهانى است که بعداً با خلط همراه مىشود. تظاهرات خارج ريوى غير معمول است اما گاهى تنها علامتى مىباشد که نشان مىدهد عفونت تنفسى ناشى از مايکوپلاسما است. اين تظاهرات شامل اوتيت مديا، ميرنژيت بولوز (Bullous Myringitis)، راشهاى ماکولر پاپولر، اريتم مولتىفرم، و گاهى سدرم استيون - جانسون مىباشد. اختلالات قلبى مثل ميوکارديت و پريکارديت ممکن است ايجاد شود. عوارض عصبى که با مايکوپلاسما همراه بودهاند شامل مننگوآنسفاليت، آتاکسى مخچهاي، سندرم گيلنباره، ميليت عرضي، و نورپاتى محيطى است. آرترالژى غير معمول نيست و آرتريت ممکن است در بيماران مبتلا به هيپوگاما گلوبولينمى ديده شود. در بيماران مبتلا به آنمى سلول داسىشکل عفونت ناشى از مايکوپلاسما پنومونيه مىتواند شديد باشد که احتمالاً بهخاطر فقدان عملکرد طحال است.
|
|
|
تشخيص يافتههاى باليني، راديولوژيک، و آزمايشگاهى در عفونتهاى ناشى از مايکوپلاسما پنومونيه براى تشخيص کافى نيستند. شمارش لکوسيتها تا حدى افزايش مىيابد. در CXR ممکن است ارتشاحهاى بينابينى يا رتيکولوندولر بهويژه در لوبهاى تحتانى ديده شود. البته يافتههاى راديوگرافيک بيشتر از آن چيزى است که از سمع ريه انتظار مىرود. چون مايکوپلاسما پنومونيه ديواره سلولى ندارد، در رنگآميزى گرم خلط ديده نمىشود. تشخيص قطعى طى عفونت حاد مشکل است زيرا اکثر ازمايشگاههاى بالينى قادر به جدا ساختن ارگانيسم نيستند. آنتىبادىهاى اختصاصى را مىتوان از طريق اليزا، ايمونوفلورسانس غير مستقيم يا فيکاسيون کمپلامان بهدست آورد اما چون اين آنتىبادىها دير تشکيل مىشوند، تأثيرى در کمک به بيمار ندارند. بررسى نمونههاى سرمى فاز حاد و نقاهت که به فاصله ۴-۲ هفته از يکديگر گرفته مىشوند، ويژگى و حساسيت تست را بالا مىبرد. اگلوتينينهاى سرد غير اختصاصى هستند اما در بيش از نيمى از بيماران مبتلا به پنومونى ناشى از مايکوپلاسما پنومونيه، طى ۱۰-۷ روز اول ايجاد مىشود. يک تيتر آگلوتينين سرد ۱ بر ۳۲ يا بالاتر در بيمارى که علامتدار است، به تشخيص پنومونى مايکوپلاسمائى کمک مىکند.
|
|
|
از آنجائى که اکثر عفونتهاى مايکوپلاسمائى را نمىتوان بهطور اختصاصى تشخيص داد، بايستى يکى از دو سندرم زير را درمان نمود: URI يا پنومونى کسب شده در اجتماع. URIها نياز به درمان ضدٌ ميکروبى ندارند. در پنومونىهاى کسب شده در اجتماع بايد از آنتىبيوتيکهائى استفاده نمود که بر عليه باکترىهاى شايع و آتيپيک باشند. رژيمهاى توصيه شده براى پنومونى کسب شده در اجتماع شامل يک سفالوسپورين نسل سوم (مثل سفترياکسون، روزانه ۱ گرم وريدي) به همراه اريترومايسين (۵۰۰ ميلىگرم وريدى يا خوراکى هر ۶ ساعت) مىباشد. داروهاى جديدترى را که مىتوان بهصورت تنها به کار برد، شامل کلاريترومايسين (۵۰۰ ميلىگرم خوراکي) و لووفلوکساسين (روزانه ۵۰۰ ميلىگرم خوراکي) هستند. پنومونى ناشى از مايکوپلاسما پنومونيه معمولاً خود محدودشونده است اما درمان مناسب آنتى«يوتيکى دوره آن را کوتاهتر مىکند. پنومونى ثابت شده ناشى از مايکوپلاسما پنومونيه به ۲۱-۱۴ روز درمان نياز دارد.
|