|
|
|
دورهٔ نهفتگى سياهسرفه از کمتر از يکهفته تا بيش از سههفته متفاوت مىباشد.
|
|
|
بهدنبال پشتسر گذاشتن دورهٔ نهفتگى ۱ تا ۳ هفتهاي، علايم مقدماتى آبريزش بيني، اشکريزش، عفونت خفيف ملتحمه، کسالت و تب خفيف آغاز مىشود و درعرض حدود يکهفته،
سرفههاى خشک با حملههاى تکرارى حدود ۳۰ بار در روز، نيز عارض مىگردد. اين بيماري، بهطور معمول بهمدت ۱ تا ۲ ماه يا بيشتر، طول مىکشد (و بيهوده نيست که چينىها آن را 'سرفهٔ
صدروزه' ناميدهاند)، ولى سرانجام بهبود مىيابد، اما گاهى ممکن است منجر به عوارضى مانند عفونت ثانويهٔ گوش مياني، پنومونى و داغهاى فيزيکى ناشى از حملههاى شديد سرفه گردد
و حتى پنومونى حاصله منجر به مرگ بيماران شود. درضمن عوارضى مانند خونريزى زيرملتحمه و صليبهٔ چشم، پتشى ناحيهٔ صورت و تنه، خونريزى بيني، خونريزى داخل جمجمه، آمفيزم زيرپوستي،
پنوموتوراکس، فتق نافى و ناحيهٔ کشالهٔ ران و بيرونزدگى مقعد نيز عوارض شناختهشده بيمارى مىباشند. شايان ذکر است که خودنمايى بالينى و سير طبيعى اين بيمارى تحت تأثير عواملى
مانند سن، ايمنسازى يا ابتلاء قبلي، وجود پادتنهايى که طى ايمنسازى انفعالى به بدن، راه يافتهاند و حتى ميزان تماس عوامل ميزبانى ژنتيک و اکتسابى و ژنوتايپ ارگانيسمهاى
مولد بيمارى مىباشد. درواقع همين عوامل هستند که پيشآگهى بيمارى را نيز تعيين مىکنند، بهطورى که کودکان بزرگتر و بزرگسالان، از پيشآگهى خوبى برخوردارند، درحالى که
احتمال بروز مرگ در شيرخواران، درحد بالايى مىباشد و از اينها گذشته، پيگيرى طولانى مدت، نشاندهندهٔ تأثير قطع موقت تنفس (آپنه) و تشنج بر هوش و ذکاوت بعدى کودکان مىباشد.
درمجموع، بيشتر مرگهاى ناشى از اين بيمارى در محيط خارج بيمارستان، رخ مىدهد.
|
|
|
- وضعيت جهانى و منطقهاى بيمارى:
|
جزء بيمارىهاى بومى (آندميک) است که صرفنظر از عامل نژاد، شرايط اقليمى يا حتى موقعيت جغرافيايي، در تمام نقاط جهان و بخصوص نزد کودکان کمسن، شايع است و در سالهاى اخير، با کاهش پوشش سطح ايمنى ناشى از واکسيناسيون، در بعضى از کشورها مانند انگلستان، ژاپن و سوئد، بر ميزان بروز آن افزوده شده است.
|
|
- وضعيت بيمارى در ايران:
|
هرچند ميزان موارد گزارششده به سازمان جهانى بهداشت، طى سالهاى ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۶ بهترتيب ۱۵، ۴۵، ۸۰ و ۵۰ مورد و سطح پوشش واکسيناسيون عليه اين بيمارى در کشورمان را ۱۰۰% ذکر
کردهاند، ولى باتوجه به اينکه بيشتر اين بيماران بهطور سرپايى تحت درمان، قرار مىگيرند و بهنحو دقيقى ثبت و گزارش نمىگردند بدون شک، ميزان موارد کشورى بهمراتب بيش از اين
ارقام مىباشد.
|
|
|
همهگيرىهاى اين بيماري، تناوب ۳ تا ۵ ساله دارد که ناشى از آثار تجمعى افراد حساس، در جامعه مىباشد. درضمن الگوى فصلى خاصى در عصر قبل از کشف واکسنها براى اين بيمارى ذکر
نشده است، ولى درحال حاضر در بعضى از کشورهاى پيشرفته با پوشش ايمنسازى مطلوب، موارد بيمارى بيشتر در فصول تابستان و پائيز رخ مىدهند، درحالى که در برخى از کشورها، مانند
هندوستان، در فصول زمستان و بهار از شيوع بيشترى برخوردار است.
|
|
| تأثير سن، جنس، شغل و موقعيت اجتماعى
|
|
در دوران قبل از کشف واکسن، يکى از معضلهاى مصيبتبار کودکان ۱ تا ۵ ساله بهحساب مىآمد، ولى امروزه در بزرگسالان نيز مواردى يافت مىشود که ممکن است ناشى از تأثير موقعيت
کمتر از ۱۲ سالهٔ واکسن باشد و درمجموع، هرچند بيمارى در تمامى سنين عارض مىشود، ولى در کودکان غيرايمن، از شيوع بيشترى برخوردار است و بهدلايل نامعلومى ميزان حمله، موارد مرگ
و عوارض آن در دختران بيشتر مىباشد.
|
|
|
هرچند بيمارى در کشورهاى با وضعيت اقتصادى نامطلوب، از شيوع بيشتر برخوردار است، ولى عامل مساعدکنندهٔ خاصى براى آن ذکر نشده است.
|
|
| حساسيت و مقاومت در مقابل بيمارى
|
|
افرادى که پيش از اين مبتلا نشده يا واکسن سياهسرفه دريافت ننمودهاند، همگى حساس هستند و حتى شواهدى از ايمنى انفعالى انتقاليافته ازطريق جفت به شيرخواران نيز دردست
نمىباشد، ولى کسانى که مبتلا شدهاند، ايمنى طولانى مدتى را کسب مىنمايند، بهطورى که احتمال ابتلاى مجدد، بهحداقل مىرسد.
|
|
|
برحسب ميزان و نحوهٔ تماس افراد سالم و بيمار، دوره و شدت بيمارى و اينکه آيا فرد بيمار تحت درمان مؤثرى قرار گرفته است يا نه، ميزان حملههاى ثانويه را بين ۵۰ تا ۱۰۰% گزارش
نمودهاند، بهطورى که در اعضاء غيرايمن خانواده، ۸۰ تا %۹۰ مىباشد.
|
|
| منابع و مخازن، نحوهٔ انتقال و دورهٔ قابليت سرايت
|
|
بهنظر مىرسد که انسان تنها مخزن بردتلاپرتوسيس باشد، ولى همانطور که پيش از اين نيز اشاره شد، بردتلاپاراپرتوسيس، مانند ساير بردتلاها در حيوانها نيز بيمارىزا مىباشد. درضمن انتقال عفونت، اثر تماس مستقيم با ترشحهاى دستگاه تنفس افراد آلوده، ازطريق هوا و بهاحتمالى بهوسيله ريزقطرههاى آب دهان صورت مىگيرد و در بيشتر موارد بهوسيله کودکان بزرگتر خانواده يا والدين آنها به خانهها انتقال مىيابد. هرچند طى همهگيرىهاى سياهسرفه، عدهاى دچار حالت حاملى بدون علامت مىگردند، ولى با توجه به اينکه دچار سرفه نمىباشند، بهنظر نمىرسد نقش بااهميتى در انتقال عفونت داشته باشند. همچنين وجود حالت حاملى مزمن نيز بهاثبات نرسيده است، ولى افراد بزرگسال مبتلا به شکلهاى غيرمعمول بيمارى نيز بهعنوان منبع مهم بيمارى کودکان مطرح مىباشند.
|
|
اين بيماري، در مرحلهٔ مقدماتى و شروع آبريزش از بينى و درواقع، قبل از شروع حملههاى سرفه، بشدت مسرى است و سپس بتدريج درعرض سههفته از شدت قابليت سرايت آن کاسته مىگردد،
ولى درصورتى که بيماران با اريترومايسين يا داروهاى مؤثر ديگر، تحت درمان قرار گرفته باشند، دورهٔ قابليت سرايت از حدود يک ماه به کمتر از يک هفته کاسته مىشود. شايان ذکر است
درصورتى که فاصلهٔ فرد بيمار و افراد سالم، کمتر از حدود ۵/۱ متر باشد، احتمال انتقال به حداکثر ميزان خود مىرسد.
|