حفرهٔ بينى توسط تيغهٔ بينى به دو حفرهٔ کوچکتر راست و چپ تقسيم مىشود هر يک از اين حفرات داراى يک دهانهٔ قدامى (پرّههاى بيني)، يک دهانهٔ خلفى (کوآنا) و تعدادى برجستگىهاى استخوانى به نام کونکا يا توربين است که از ديوارههاى طرفى به درون حفره برآمدهاند.
در خلف حفرهٔ بيني، نازوفارنکس قرار گرفته است. سينوسهاى پارانازال شامل بخشهاى زير هستند: سينوسهاى ماگزيلارى و اتموئيد در هر دو طرف، سينوس فرونتال و سينوس اسفنوئيد.
مخاط حفرهٔ بينى از اپىتليوم ستونى مطبق کاذب و مژکدار (مخاط تنفسي) تشکيل شده است. بهجز ناحيهٔ کونکاى فوقانى و ديوارهٔ خارجى و سپتوم مجاور آن که از اپىتليوم تخصصى غير مژکدار (مخاط بويائي) پوشيده شدهاند، سينوسها نيز با مخاط تنفسى پوشيده مىشوند و ملانوسيتها به تمام منطقه انتشار يافتهاند. در اوايل زندگى سينوسها با مخاط تنفسى پوشيده مىشود ولى با افزايش سن متاپلازى سنگفرشى رخ مىدهد. در نتيجه در اولين دههٔ زندگى ۶۰% از مخاط تنفسى جاى خود را به اپىتليوم سنگفرشى مىدهد. در ابتدا اين اپىتليوم سنگفرشى غيرشاخى است ولى بعد از ۵۰ سالگى بيشتر شاخى مىشود.
پاتولوژى
شايعترين تومور حفرهٔ بينى و سينوسهاى پارانازال، کارسينوم سلول سنگفرشى است. شايعترين محل بروز تومور، دهانهٔ سينوس ماگزيلارى است. استسيونوروبلاستوما نئوپلاسم بدخيم ناشايعى است که از مخالط بويائى واقع در قسمت فوقانى حفرهٔ بينى منشاء مىگيرد. اين تومور به راحتى سينوسهاى اتموئيد را مورد تهاجم قرار مىدهد و ممکن است اوربيت را نيز درگير کند. در نازوفارنکس، کارسينومهاى سلول سنگفرشى که ۸۰% از آنها غيرشاخى هستند نيز بهطور شايع ديده مىشوند. لنفواپىتليوما که نوعى کارسينوم سنگفرشى غيرشاخى محسوب مىشود، تمايز نيافته و فاقد تکامل سنگفرشى يا غددى است و يک جزء لنفوسيتى نيز به همراه دارد. اين تومور کاملاً حساس به پرتو است.
نازوفارنکس از نظر لنفاوى بسيار غنى است و تومورهاى اين ناحيه ممکن است به غدد لنفاوى زنجيرهٔ ژوگولار فوقانى و ميانى در دو طرف يا به غدد لنفاوى مثلث خلفى درناژ شوند. متاستاز به غدد لنفاوى ممکن است در ۸۰% از بيماران مبتلا به سرطان نازوفارنکس ديده شود و در ۵% از مبتلايان، اولين تظاهر بالينى تومور گردنى است. برخالف ساير مناطق سر و گردن، تومورهاى نازوفارنکس ممکن است بدون آنکه غدد لنفاوى زنجيرهٔ ژوگولار را درگير کرده باشند، به مثلث خلفى متاستاز دهند.
مشخصات بالينى
تومورهاى حفرهٔ بيني، سينوسهاى پارانازال و نازوفارنکس در اغلب موارد در هنگام مراجعه به مراحل پيشرفته رسيدهاند. علايم اوليه نظير انسداد بيني، ترشح از بينى و احتقان سينوس، به قدرى در بيماران خوشخيم شايع هستند که معمولاً تا زمان پيشرفت بيمارى ناديده گرفته مىشوند. خونريزى نيز ممکن است رخ دهد. تهاجم به استخوان و درگيرى اعضاء مجاور نيز يافتهٔ شايعى است.
درمان
براى مشخص شدن وسعت بيمارى بايد CT اسکن انجام شود، با اين حال گاهى از اوقات افتراق دادن تومور از مخاط ادماتو در يک سينوس مشکل است. MRI مىتواند در اين موارد کمککننده باشد.
درمان عمده در کارسينوم نازوفارنکس پرتودرمانى است. تومورهاى تمايزنيافته، بهتر از انواع تمايز يافته پاسخ مىدهند و درمان در بيماران جوانتر، با موفقيت بيشترى همراه است.
با اينکه در مراحل ابتدائى بيمارى ممکن است از جراحى يا پرتودرمانى در درمان استفاده شود، در مراحل پيشرفته بهتر است از درمان ترکيبى استفاده شود. از آنجا که احتمال بروز متاستازهاى گردن در سرطانهاى سينوسهاى پارانازال پائين است، تشريح گردن يا پرتوتابى بهصورت پروفيلاکتيک غيرضرورى است.