|
| نقش شاپور، داراب (ساسانيان)
|
|
نقش شاپور در شش کيلومترى جنوب شرقى داراب و در دل کوه پهنا واقع شده و در سال ۲۶۰ ميلادى توسط هنرمندان دورهٔ ساسانى حجارى شده است. در زير اين نقش چشمهاى از آب شيرين مىجوشد که يک استخر طبيعى ايجاد کرده است.
|
|
| نقش شاپور، كازرون (ساسانيان)
|
|
نقش شاپور از بقاياى شهرى آباد بر جاى مانده است. در خرابههاى شهر شاپور، کم و بيش شالودههاى بعضى عمارات نيز ديده مىشود. خرابههاى شهر در مکانى به نام «تنگ چوگان» در چند کيلومترى شهر کازرون قرار دارد. نقشهايى بر ديوارهٔ کوه از سنگ تراشيده شده که به «نقش شاپور» معروف هستند. از تنگ چوگان رودخانهاى مىگذرد و روى ديوارهٔ کوه در دو طرف رودخانه نقشهايى حجارى شده که دامنهٔ آن رو به شمال است.
|
|
نقش اول : دو سوار رو به روى يکديگر ايستادهاند که بر اثر مرور زمان، حجارى آن صدمه ديده است. نقش انسان تنومندى نيز که دست خود را پشتسر گذاشته، در زير پاى اسبها ديده مىشود. شخصى ديگر رو به روى سوار دوم زانو زده و دست خود را به عنوان تقاضاى بخشش جلو آورده است.
|
|
نقش دوم : گويا شکل شاپور است که سوار بر اسب با موهاى مجعد و کلاه کيانى ديده مىشود. بالاى سر شاپور شکل ملائکهاى ديده مىشود که شيپور در دست دارد. در دو طرف حجارىها، نقش دو ايوان و در هر ايوان سه نفر حجارى شدهاند. ظاهراً در نقش دوم، شاپور اشخاصى را که حامل هدايايى هستند به حضور پذيرفته است.
|
|
نقش سوم : گويا باز هم خود شاپور است با دو پهلوان که سوار و مسلح هستند. در دست يکى از آنها حلقهاى است که مىخواهد به ديگرى بدهد. نقش اسبها به طرزى کمنظير حجارى شده است.
|
|
نقش چهارم : در اين نقش، گويا مجلس بزمى حجارى شده و شاپور در وسط جمع ديده مىشود. اين نقش، فرسوده شده و از شکاف سنگهاى آن علف روئيده است.
|
|
در اطراف اين حجارىها، نقوش تعداد زيادى سوار و پياده ديده مىشود که هر يک چيزى در دست دارند و به حضور پادشاه مىرسند. در ميان حجارىها، نقشهايى از شتر، فيل، ارابه، نيزه و شمشير ديده مىشود.
|
|
کندهکارىهاى اين نقشها روى صخره انجام شده است و شباهت بسيار به حجارى دوره هخامنشيان دارد. ويژگىهاى حجارى دوره ساسانى نظير دقت در جزئيات لباس، اندام پيکرهها و تزئينات به خوبى در اين آثار ديده مىشود. مجموعهٔ نقشهاى تنگ چوگان داراى شش دسته نقش گوناگون هستند.
|
|
- سه نقش از شش نقش برجسته را صحنهٔ پيروزى شاپور اول بر والرين امپراتور روم تشکيل مىدهند. اندازهٔ اين نقشها متفاوتاند و در يکى از آنها که بزرگترين صحنهٔ اين پيروزى را نشان مىدهد، زير پاى اسب شاپور، پيکرى بر زمين افتاده است که بيانگر شکست دشمن است.
|
|
- نقش برجستهٔ بهرام دوم که صحنهٔ پيروزى بهرام دوم (۲۹۳-۲۷۷ ميلادي) را بر باديهنشينان عرب نشان مىدهد.
|
|
- نقش برجستهاى که مراسم اعطاى سلطنت از سوى اهورا مزدا به بهرام اول را نشان مىدهد.
|
|
- نقش برجستهاى که پيروزى شاپور اول ذوالاکتاف را بر دشمنان نشان مىدهد.
|
|
| نقش گودرز دوم اشكانى، هرسين
|
|
در جهت شرقى نقش برجستهٔ ميتريدات، بر روى همان صخره، نقش يکى از جانشينان او يعنى گودرز دوم (۵۱-۴۶ م.) کندهکارى شده است. در اين نقش پيروزى گودرز دوم بر رقيبش مهرداد نشان داده مىشود. مهرداد يکى از شاهزادگان پارتى بود که در دربار «کلاوديوس» - امپراطور روم - پرورش يافت و به تشويق امپراطور براى تصاحب تاج و تخت به ايران لشکر کشيد، ولى مغلوب گودرز دوم شد. اين نقش دو سوار مسلح به نيزه را نشان مىدهد. در دست فرشته حلقه گل پيروزى ديده مىشود. در پشت سر گودرز نقش يکى از نزديکانش ديده مىشود. کتيبهاى به خط يونانى قديم، نام اين دو پادشاه را در برداشته است. امروز جز نام گودرز که هنوز به آشکارا خوانده مىشود، بقيهٔ کتيبه محو شده است.
|
|
| نقش ميتريدات اشكانى، هرسين
|
|
در زير کتيبهٔ هخامنشى بيستون، کهنترين نقش برجستهٔ پارتى که تا امروز شناخته شده، برجاى مانده است. اين نقش در سال ۱۰۰ قبل از ميلاد کندهکارى شده است و به نظر مىرسد که شاه اشکانى با انتخاب اين مکان قصد داشت خود را از اعقاب هخامنشى قلمداد کند.
|
|
اين نقش از نظر هنرى فاقد هر گونه حرکت و از لحاظ تکنيک هنرى کودکانه و نوپاست. در اينجا نيز چون جاهاى ديگر، هنر پارتى از چهرهسازى بىاطلاع است. نام کسانى که در نقش ديده مىشوند به خط يونانى نوشته شده است.
|
|
| نقش ولگش (ولخش) پارتى، هرسين
|
|
در دامنهٔ کوه بيستون، در حدود ۴۰۰ مترى شرق نقش گودرز، تختهسنگ بزرگى قرار دارد که در روى آن نقشهايى کنده شده است. تختهسنگ چهار ضلعى منظمى به بلندى ۲۵۰ سانتىمتر است که گرداگرد آن به ۶ متر مىرسد. در سه جانب آن نقشهايى با برجستگى کم حجارى شده است. نقش وسط مردى است به بلندى ۱۸۰ سانتيمتر با ريش توپى و سبيلى تابدار و گيسوانى بلند که موهاى بلندش را تزئين کرده و نيمتنهاى ساده را با کمربندى بر ميان بسته است که پنج حلقهٔ کمربند آن به خوبى ديده مىشود. از حلقهٔ ميانى دو رشته روبان آويزان است. در دست چپ، جامى به بلندى ۱۳ و دهانهٔ ۱۷ سانتىمتر قرار دارد و دست راست را بر فراز آتشدانى دراز کرده و چيزى را در ميان انگشتان گرفته که در حال رها کردن در ميان آتش است. آتشدان استوانهٔ پايهدارى است به بلندى ۷۲ سانتيمتر و بر بدنهٔ آتشدان کتيبهٔ پارتى کنده شده است. کتيبه در ۹ سطر از بالا تا پايين آتشدان نوشته شده که به علت آهکى بودن سنگ به مرور قسمتى از آن محو و ناخوانا شده است.
|
|
| نقشهاى سنگى و كتيبهها، استان فارس
|
|
يکى از مهمترين آثار به جا ماندهٔ تاريخى در سرزمين فارس، کتيبهها و نقشهايى است که نشانگر شرايط سياسى و اجتماعى دوران خود هستند.
|
|
| نقوش برجستهٔ تنگاب، پاسارگاد، شيراز (هخامنشيان)
|
|
نقشهاى برجسته دورهٔ اردشير بابکان از جاذبههاى جهانگردى اين محل به شمار مىروند. قدمت تنگاب به دوران قبل از ظهور اسلام (قرن سوم ميلادي) مىرسد.
|
|
| نقوش برجستهٔ عهد عيلام، سهتلو، لار (قبل از ميلاد، عيلامىها)
|
|
در کوهستان سروان بر فراز تپهاى که در دامنهٔ کوهستان و بر بالاى رودخانه واقع شده است، (نزديک به روستاى سه تلو) نقوشى از دوران عيلاميان وجود دارد که هر چند بسيارى از آن محو شده اما هنوز بخشى از آن نقوش بر جاى مانده است.
|
|
اين نقشها، مشتمل بر تصوير دو ربالنوع يکى به صورت مرد و ديگرى به صورت زن است و عدهاى هم در دو جانب و رو به روى آنها ايستادهاند. مرد بر روى تختى که يک مار روى آن حلقه زده نشسته و سر مار را در دست گرفته است. وى با دست راست خود جامى از آب زندگى را به سوى مردى مىبرد که در کنار او نشسته است. هر يک از دو تصوير ربالنوعهاى مرد و زن، دو شاخ بر سر دارند. سه نفر در سمت راست آنها يا در مقابل و دو نفر در سمت چپ يا پشت سر ايشان با لباسهاى بلند ايستادهاند. ۲۷ نفر هم در مقابل آنها با جامههاى نسبتاً کوتاهدست به سينه ايستادهاند. تصاوير اين عده، بر تخته سنگهاى جداگانه رو به روى نقش ربالنوعها حجارى شده است.
|
|
|
اين نقوش بر صخرهٔ بيستون به صورت برجسته کنده شده است. چهرهٔ اصلى اين مجموعه، داريوش است که تاجى کنگرهدار بر سر دارد و پاى چپ خود را بر سينهٔ گئومات گذارده است. پشت سر او دو نفر از نگهبانان مخصوص ايستادهاند. بر بالاى سر داريوش، نقش فروهر در پرواز است. فروهر در دست چپ حلقهاى را که نشان پادشاهى است به داريوش هديه مىکند. در برابر داريوش ۹۰ تن از شورشگران کشورهاى تابعه دست بسته و طناب به گردن، ايستادهاند. در بالاى سر هر اسير و در زير تنهٔ گئومات و برروى جامهٔ امير سوم، نام پادشاه شورشگر و مکانى که در آنجا شورش آغاز شده، در لوحهٔ کوچکى ذکر شده است. نقش داريوش در کوه بيستون، چون ديگر نقوش عهد هخامنشى، نشانهاى از نفوذ هنر بابلى و آشورى در تمدن هخامنشى است.
|
|
|
طاق بستان يا «طاق وستان» در سمت راست ورودى شهر کرمانشاه، در شمال شرقى اين شهر، مجموعهاى از سنگ نگارهها و سنگنبشتههاى دورهٔ ساسانى است که با فضاى مرکبى از کوه، چشمه و آب، به گردشگاهى مصفا و چشماندازى دلانگيز بدل شده است. طبيعت اطراف «طاق بستان» در زمان ساسانيان بيشهزارى مناسب براى شکار سلاطين بوده است. بقاياى ديوارهايى که در انتهاى بيشه، راه بر شکارِ از کوه رانده شده مىبسته، هنوز باقى است. پس از ورود به مدخل طاق بستان، اولين سنگنگاره به اردشير دوم مربوط است. اردشير بين اهورامزدا و ميترا قرار گرفته، روى خود را به سوى اهورامزا برگردانده و با دست چپ حلقهٔ مودت را از وى دريافت مىکند. زيرپاى شاه و اهورامزدا شمن يا «اهريمن» بر زمين افکنده شده است. بعد از اين نقش، طاق کوچکى قرار دارد که پيکره شاپور دوم و پسرش شاپور سوم بر آن ديده مىشود. بالاى هر کدام از اين سنگنگارهها در سطورى به خط پهلوى ساسانى صاحب نقش (يعنى شاپور) معرفى شده است. در سومين بخش از اين مجموعه، مدخل طاق از بالا تا پايين سنگ نگارهٔ زيبايى از نقش فرشتگان بالدار، درخت زندگى، مجالس شکار گراز در بيشهزار و شکار مرغان و ماهيان در مرداب و نقوش فيل، اسب و قايق ... وجود دارد که همراه نوازندگان، مجلس شادمانى را حمايت مىکند. در پايين اين نقش، سوارى بر اسب، زرهپوش و مسلح ديده مىشود که برخى آن را نقش «پيروز ساساني» و برخى ديگر نقش خسروپرويز مىدانند.
|
|
|
از کوه فره ايذه به طرف جاده دز و در جهت شرق آن گورستانى وجود دارد که در نزديک آن قطعه سنگى به چشم مىخورد. روى اين صخره يک مربع مستطيل به طول و عرض تقريبى ۱/۵×۳ متر حجارى شده است. در اين لوح از سمت چپ ۵ انسان ايستاده با لباس بلند و دو دست روى سينه حجارى شدهاند. در جلوى اين پنج نفر نقش مردى يا زنى بر سکو يا تختى نشسته است که به سوى آن ۵ نقش توجه دارد. لباس اين نقش هم چون ديگر نقشها دامنى بلند است. مردم ناحيه به اين نقش نام مکتب خانه يا مدرسه دادهاند.
|
|
|
کتيبهٔ کول فره در انتهاى دشت ايذه قرار دارد. در اين اثر نقوش بديع و حيرتانگيزى از صورتهاى شاه، فرمانروا، زن، مرد، اسرا و جانورانى چون گاو، گاوميش و گوسفند حجارى شدهاند. نقوش اين کتيبه در حال نيايش و احترام و حمل هدايا و تقديس ربالنوع يا امير ديده مىشوند. اين اثر به دوران حکومت عيلام (قبل از ميلاد) مربوط است و از آثار بسيار مهم باستانى استان خوزستان به شمار مىرود.
|
|
|
بقعهٔ هارون ولايت از سمت غرب به وسيلهٔ درى به محوطهٔ مدرسهٔ کوچکى باز مىشود که در اطراف آن حجرههايى وجود دارد و جرزها و پشتبغلهاى اطراف آن از تزئينات معقلى آجر و کاشى مزين شده است. اين مدرسه به وسيلهٔ درِ ديگرى به صحن شمالى هارون ولايت باز مىشود که سردر مجللى دارد. کتيبهٔ همين سردر نفيس نشان مىدهد که ساختمانهاى فعلى در زمان شاهاسماعيل اول احداث شده است.
|
|
در نماى خارجى کتيبهٔ گنبد هارون ولايت، با خط بنايى مشکى در زمينهٔ فيروزهاى، سورهٔ فتح نقش بسته است. ايوان ضلع شرقى بناى تاريخى - مذهبى هارون ولايت با مقرنسهاى معرق کاشى تزئين شده است.
|
|
در بالاى پنجرهٔ مشبک آهنى و در حاشيهٔ کتيبهاى، اسامى چهارده معصوم نوشته شده است.
|
|
| سنگنوشتهٔ سراب چنگايى، خرمآباد
|
|
سراب چنگايى خرمآباد ، چشمهاى بزرگ و پرآب است. در شرق اين چشمه ، روى صخرهاى بزرگ تاريخ کشت گلهاى نيلوفرى را که بر سطح آب چشمه مىرويند ، نوشتهاند.
طبق اين سند ، در سال ۱۱۳۱ هجرى قمرى ، به فرمان يکى از واليان لرستان به نام على مردانخان پسر حسينخان ، که هنگام بازگشت از سفر عتبات ، از سراب نيلوفر کرمانشاه ديدن کرده بود ، مقدارى گل نيلوفر در اين چشمه کاشته شده است.
کتيبه داراى دو لوحهٔ همجوار است که در سمت راست آن نوشتههايى در چهار سطر و در سمت چپ آن ، دو سطر نقر شده و اندازهٔ کل آن ۸۵×۱۰۲ سانتىمتر است.
|
|
| سنگنوشتهٔ قرن ششم، خرمآباد
|
|
در جنوب شرقى راه خرمآباد به خوزستان در شمال خرابههاى «شاپورخواست» ، سنگنوشتهاى به شکل مکعب مستطيل منسوب به قرن ششم هجرى قمرى پابرجاست. گوشههاى اين سنگ با جهات فرعى منطبق است و نوشتهٔ روى آن از پهنهٔ جنوب شرقى شروع مىشود و به پهنهٔ شمال شرقى پايان مىيابد.
روى سطح جنوب شرقى پنج سطر ، بر سطح جنوب غربى شش سطر ، بر سطح شمال غربى چهار سطر و بر آخرين سطح نيز چهار سطر با خط نيمکوفى و نسخ ، به طور برجسته حجارى شده است.
اين سنگنوشته مربوط به يکى از امراى سلطان محمود بن محمد بن ملکشاه سلجوقى به نام ابو سعيد برسق کبير است که در سال ۵۱۳ هجرى قمرى نقر شده است. موضوع آن دو فرمان «منع مردم از پوشيدن لباس ابريشمي» و «اجازهٔ علفچرانى به دامداران» است.
|
|
| سنگنوشتهها و نقوش تاريخى، استان لرستان
|
|
در استان لرستان ، سنگنوشتهها و کتيبههاى متعدد تاريخى وجود دارد.
|
|
| سنگنوشتههاى دورهٔ صفويه، خرمآباد
|
|
در مسجد جامع خرمآباد سه سنگنبشته از دورهٔ صفويهٔ مربوط به تاريخ ۱۰۶۴ هـ.ق وجود دارد. متن يکى از اين سنگنبشتهها ، يک آگهى بسيار جالب توجه در زمينهٔ آزادى انسانها در ۱۷ سطر است. اندازهٔ اين کتيبه ، ۴۸×۸۰ سانتىمتر و ضخامت آن ۱۵ سانتىمتر است.
|
|
| نقاشىهاى غار دوشه، خرمآباد
|
|
بر بالاى کوه دوشه بر ديوارهاى غار دوشه نقاشىهايى به چشم مىخورد که بيانگر بخش ديگرى از تاريخ سکونت بشر در اين خطه از سرزمين ايران است. نقاشىهاى غار دوشه از تجسمى کاملتر برخوردار است و رزم انسانها به صورت گروهى تن به تن و سواره و پياده قدرت تخيل هنرمندان اين دوره را مشخص مىسازد.
|
|
| نقوش دره مير ميلاس و هميان، کوهدشت
|
|
استان لرستان از نخستين زيستگاههاى تاريخ بشر است که نشانههاى تاريخى به جاى مانده نيز دليلى روشن بر اين ادعاست. نقوش پناهگاههاى دو دره ميرميلاس و هميان از جملهٔ اين نشانههاى باستانى است. اين نقوش براى اولين بار در سال ۱۳۷۴ توسط محقق گرانمايه آقاى حميد ايزدپناه کشف و نتايج آن نيز در جلد سوم مجله باستانشناسى و هنر ايران در همين سال به چاپ رسيد. نقوش دره ميرميلاس با نقشى به شکل لنگر کشتى آغاز مىشود. سپس نقشهايى از ميادين شکار گوزن به صورتهاى فردى و جمعى است. تعداد آنها در دره ميرميلاس ۱۸ و در هميان ۱۰ نقش است که عمدتاً به رنگ سياه ، اخرايى و زرد طراحى و اجرا شدهاند. در هميان شمالى نقشى از گوزن و شکارچى اسبسوار با تير و کمان به صورت زيبا و کاملى وجود داشت که گذشت زمان قسمتى از سوار و کله اسب شکارچى را خراب کرده است. مجموعهٔ اين نقوش نشان مىدهد که اين پناهگاهها که در طول هزاران سال مورد استفاده بشر قرار داشته ، احتمالاً نيايشگاهى براى کسانى بوده است که به شکار مىرفتهاند. قدمت نقوش مورد بحث به ۳۸ تا ۴۵ هزار سال پيش - دوره پالئوليتيک - مربوط است.
|