|
|
با ذوب شدن برف و يخ آخرين يخچالهاى دوران چهارم زمينشناسى از گسترش يخچالها کاسته شد و هوا گرمتر شد. درياچهها پرآبتر شدند و در نتيجه گروههاى انسانى به مناطق خوش آب و هوا و پرآب، از جمله کناره رودخانهها رفتند که مهمترين آنها رودخانه نيل بود.
|
|
در حدود ۶ تا ۷ هزار سال قبل از ميلاد در صحراى سينا براى نخستين بار در درون آتشى که بهوسيله چند سنگ احاطه شده بود (اجاق) مادهاى درخشنده ديده شد که پس از سرد شدن به جسم سختى تبديل گرديد که ما آن را مس مىناميم. مصريان توانستند با استفاده از چوب آتش توليد کنند و از سنگهاى پيرامون خود مس را بهدست آورند و از آن گلولههائى بهعنوان لوازم زينتى براى بانوان بسازند.
|
|
آغاز عصر مس را ۶۰۰۰ سال پيش از ميلاد مىدانند، که ۲۵۰۰ سال بعد از آن در سومر و بينالنهرين رواج يافت، و پس از آن ۱۸ قرن طول کشيد تا شمالىترين نقطه اروپا يعنى ممالک اسکانديناوى از آن استفاده کنند. گفته شده است که در بينالنهرين از ۴۵۰۰ سال قبل از ميلاد مس کشف شد و مورد استفاده قرار گرفت.
|
|
ابتداى عصر فلز از زمان کشف آن نيست بلکه از زمانى است که انسان توانسته است آن را بهوسيله آتش حرارت داده و چکشخوار کند. فراوانى مس در شرق مديترانه سبب شد که از هزارهٔ چهارم قبل از ميلاد در عيلام، بينالنهرين و مصر فرهنگهاى نيرومندى بهوجود آمده و به مناطق ديگر اشاعه يابد.
|
|
قرنها طول کشيد تا انسان توانست از آميختن فلز ديگرى با مس مفرغ بسازد. ويل دورانت تاريخ آن را به ۵ هزار سال قبل از ميلاد مربوط مىداند. مفرغ ازنظر استحکام در مقايسه با مس مانند فولات است نسبت به آهن، از اينرو استحکام و خاصيت تغيير شکل آن سبب شد که ابزارهاى مسي، که از انعطاف فراوانى برخوردار بودند، به ابزار و ادوات سختى بدل شوند که کاربرد و کارآئى بيشترى دارد. از اينرو انسان مانند دوران مس به ساختن تيشه، تبر، نيزه، کارد، مته و وسايل تراش پرداخت و ميزان توانائى خود را نسبت به عصر مس چندين برابر کرد.
|
|
بعد از سومر، مصر و نواحى جنوب شرقى اروپا، مفرغ در اختيار مردمانى قرار گرفت که در مصب رود دانوب زندگى مىکردند و براى اولين بار توانستند شمشير سنگين و برندهاى را از مفرغ بسازند و با استفاده از آن يکى از تمدنهاى تاريخ بشر را پايهگذارى نمايند.
|
|
اختراع گاوآهن و استفاده از نيروى کشش حيوان به جاى انسان، در عصر مفرغ بود استفاده از مفرغ با پيدايش صنايع تخصصى و پيدايش بازرگانى سازمان يافتهاى همراه بوده است. جامعهاى که در آن مفرغ بهعنوان عنصر مسلط شناخته شده اسست بايد توانائى توليد غذاى بيشترى داشته باشد تا بتواند غذاى گروههاى متخصص معدن، فلز گدازان، آهنگران و غيره را که ديگر نقشى در توليد غذا از طريق کشاورزي، شکار يا دامپرورى ندارند تأمين نمايد.
|
|
در پى حاکميت صنايع در دوره مفرغ گروههاى اجتماعى تازهاي، مانند معدنکاران، آهنگران، فلزگدازان، آتشکاران حمل و نقلکنندگان سنگ معدن، صنعتکاران، خريداران، فروشندگان، واسطههاى خريد و فروش، منشىها، وابستگان حکومتي، سربازان، کشيشان و غيره به جمع گروههاى کشاورز، دامپرور، شکارگر و خردهگروههاى آنها افزوده شد. اين دگرگونى فنى و تکنولوژيکى زمينه را براى پيدايش شهرهاى پرجمعيت در عصر مفرغ فراهم ساخته است (پى يرروسو، تاريخ صنايع و اختراعات، ترجمهٔ حسن صفاري، ص ۳۷-۴۱).
|
|
برخى از جوامع به جاى گذار از مرحلهٔ مس و مفرغ، بهحالت جهشي، از دوره حجر به عصر آهن رسيدهاند؛ مانند تمدنهاى فنلاند، شمال روسيه، جنوب هند، استراليا و ژاپن به اين ترتيب مىتوان گفت که عصرهاى حجر قديم، ميانه، جديد، مس، مفرغ، آهن و غيره نسبى هستند زيرا معرف نوعى از زندگى به شمار مىروند.
|
|
چنانکه پيش از اين گفته شد، هماکنون قبايلى وجود دارند که در عصر حجر به سر مىبرند.
|
|
پىيرروسو در کتاب تاريخ صنايع و اختراعات مىنويسد: قبايل هىتيت (Hittites)، که در آسياى صغير (محل کنونى کشور ترکيه) زندگى مىکردهاند و در ۱۵۰۰ سال قبل از ميلاد امپراطورى مقتدرى را بهوجود آورده بودند، جزء اولين گروهى هستند که در سال ۱۳۰۰ قبل از ميلاد صنعت آهنکارى را آغاز کرده بودند.
|
|
اين بدان معنى نيست که طايفه هىتيت نخستين بار آهن را کشف کردهاند، زيرا در حفارىهاى باستانشناسى سرزمين بينالنهرين و مصر، بهويژه در قبور سلاطين، تبر آهنى و ابزار و اسلحهٔ آهنى متعلق به هزارهٔ سوم قبل از ميلاد بهدست آمده است. بنابراين قبل از هىتيتها آهن شناخته شده بود. هنر اين قبيله آن بوده است که صنعت آهن را ابداع و ترويج کردهاند.
|
|
اينکه چرا فلز آهن ديرتر از ديگر فلزات، از جمله مس و مفرغ، شناخته شد، مربوط به درجه گداختگى آنها است. مس در ۱۰۸۳ درجه ذوب مىشود و آهن براى ذوب شدن به ۱۵۳۵ درجه حرارت زياد دارد. ضمناً سنگ آهن بهصورت اکسيد است و براى جدا کردن آن بايد با استفاده از يکى از اجسامى که با اکسيژن ميل ترکيبى دارد اکسيژن را از او جدا کرد تا بتوان به آهن خالص دست يافت. اين شيء معمولاً ذغال است. بنابراين شرايط لازم براى دستيابى به آهن پيچيدهتر از شرايطى است که براى دستيابى به مس و مفرغ لازم است.
|
|
هىتيتها با فراهم آوردن امکانات براى ذوب سنگ معدن موفق شدند آهن را بهدست آوردند و مواد آهنى صادر کنند. نتيجه آن گسترش توليد و مصرف آهن و در نتيجه پيدايش سلاحها و ابزار آهنى در بينالنهرين و اروپا گرديد.
|
|
ترديدى نيست که آهن و سلاحهاى آهنى نخستين بار مورد استفاده سربازان و نيروهاى جنگى و رزمى قرار گرفته است، از اينرو شمشيرهاى سبک و بلند آهنى جاى شمشيرهاى سنگين مفرغى را گرفت. ديگر وسايل رزمى مثل نيزه و تير و تبر و زره و غيره ظريفتر و سبکتر شدند، که حاصل آن افزايش قدرت رزمى و تحرک سربازان و در نتيجه توسعه قلمرو امپراطورىهائى بوده است که مجهز به ابزار آهنى بودهاند.
|
|
استفاده از آهن و توسعه صنايع مربوط به آن و از جمله ايجاد کورههاى متعدد ذوب آهن در کشورهاى مختلف، زمينهٔ مادى و معنوى زندگى انسان را تحت تأثير قرار داد، بهنحوى که ساختمان جامعه بشرى در عصر آهن با آنچه که در اعصار گذشته وجود داشته يک تحول و انقلاب بزرگى را نشان مىدهد. به اين دليل آغاز استفاده از آهن را در زندگى بشر آستانه طلوع دوره تاريخى زندگى انسان ناميدهاند.
|
|
استفاده از تجربيات و اطلاعات نظرى در جوامع بشرى قبل از ميلاد مسيح فنون و حرف گوناگونى را پايهگذارى نمود و زمينه را براى ايجاد دگرگونىهاى فرهنگى فراهم ساخت. عمدهترين صنعت رايج، نساجى بوده است. که نياز عمومى را تأمين مىکرد و کارگاههاى آن بيشتر خانگى بود. در يونان قبل از ميلاد مسيح، پس از نساجي، فلزکارى و سفالکارى اهميت زيادى داشته است. اين سه حرفه را عوامل اصلى تمدن آن سرزمين مىدانند. عوامل اصلى نيروى کار در اين عصر غلامان بودهاند که به ميزان فراوان و بسيار ارزان خدمات لازم را انجام مىدادند و چون خود از توان اقتصادى لازم براى خريد و مصرف کالاهاى توليد شده برخوردار نبودند، هيچانگيزهاى براى تبديل کارگاههاى کوچک به کارگاههاى بزرگ صنعتى در آنها وجود نداشت. به اين ترتيب انگيزهاى براى تغيير روش توليد و سازماندهى کار وجود نداشت و از نوآورى و خلاقيت هم خبرى نبود.
|