ساخت نظام آموزشى هر جامعه، اعم از نگرشها، باورها، برنامهها و آيين نامهها، مىتواند روش تدريس معلم را تحتتأثير قرار دهد. آئيننامههاى خشک و انعطافپذير، تصميمگيرىهاى غيرتخصصى در پشت درهاى بسته، گزينش معلم، توجه يا عدم توجه نظام آموزشى به نيازهاى شاگردان و جامعه، اصالت دادن نظام به محتوا و برنامهها به جاى رشد و تحول همهجانبه، عدم نظارت و کنترل سالم و ارزشيابىهاى اصولى و غيراصولي، همه و همه مىتوانند فعاليت مدرسه، از جمله تدريس معلم را تحتتأثير قرار دهند. در بررسى ساختار نظام آموزشي، از نظر برنامه و چگونگي اجرا، دو نظام کاملاً متمايز مىتوان تشخيص داد.
|
|
|
| برنامه متکى بر اصالت مواد درسى
|
|
برنامهٔ متکى بر اصالت مواد درسي، داراى ويژگىهاى زير است:
|
|
۱. هدف آموزش و پرورش انتقال محتواى برنامهٔ درسى از يک نسل به نسل ديگر است.
|
|
۲. يک برنامهٔ ثابت براى همهٔ کشور اجرا مىشود.
|
|
۳. محتواى برنامه مقيد به متن تنظيم شده است.
|
|
۴. هر درس بطور مستقل و جدا و بدون ارتباط با مواد ديگر تدريس مىشود.
|
|
۵. رعايت انضباط يکنواخت در آموزش مواد درسى براى همهٔ معلمان الزامى است.
|
|
۶. نتيجهٔ فعاليت آموزشي، از نظر معلم و شاگرد، بيشتر به حافظه سپردن و گذراندن امتحان و گرفتن نمره است.
|
|
۷. اجراى برنامههاى آموزشى بيشتر به سمت نگهدارى و ارائه يک نظام ثابت آموزشى سوق داده مىشو.
|
|
در چنين نظامي، معلم آزادى عمل و ابتکار چندانى ندارد. او بدون توجه به تفاوتهاى فردي، محتوايى يکسان را با روشى ثابت، به همهٔ شاگردان ارائه مىدهد و با توسل به شيوههاى درست و نادرست، سعى مىکند بر تعداد قبولى شاگردان کلاس بيفزايد. برنامههاى درسى براى شاگردان خسته کننده است و آنان از محيط مدرسه و کلاس چندان رضايتى ندارد.
|
|
| برنامه متکى بر رشد همهجانبه شاگرد
|
|
برنامهٔ متکى بر رشد همهجانبهٔ شاگرد داراى ويژگىهاى زير است:
|
|
۱. هدف آموزش و پرورش رفع نيازهاى آنى و آتى شاگرد و جامعه است.
|
|
۲. برنامه بر حسب مقتضيات منطقه و نوع مدرسه و توانايى شاگردان تنظيم مىشود.
|
|
۳. محتواى برنامه به فعاليتهاى فردى و گروهى شاگردان بستگى دارد و معلم همواره نقش راهنما را بعهده دارد.
|
|
۴. يادگيرى مواد درسى پيوسته و همراه با کشف و حل مسأله است.
|
|
۵. معلمان در اجراى برنامه و انتخاب مواد درسى آزادى عمل و اختيارات بيشترى دارند.
|
|
۶. نتيجهٔ فعاليتهاى آموزشي، بصورت ارضاى حس نياز به يادگيرى و کمک به رشد متعادل شخصيت شاگردان، مورد بررسى قرار مىگيرد.
|
|
۷. تنظيم و پيشرفت برنامههاى آموزشى امرى مداوم و پيگير است.
|
|
در چنين نظامي، علايق، توانايىها و نيازهاى شاگردان محور فعاليتهاى آموزشى قرار مىگيرد و معلم ابتکار و خلاقيت بيشترى در امر تدريس از خود نشان مىدهد. يادگيرى به محفوظات ختم نمىشود، بلکه پرورش تفکر و رشد همهجانبهٔ شاگرد مورد توجه واقع مىشود. مدرسه با زندگى واقعى شاگردان ارتباط نزديک دارد و شاگردان از بودن در مدرسه و فعاليتهاى آن احساس لذت مىکنند.
|
|
در چنين نظامي، برنامه به مجموعه کوششهاى آموزشى - طبق نقشه و طرحى که شاگرد خود را در تنظيم آن سهيم بوده- و موقعيتهايى که براى همکارى شاگردان با يکديگر ايجاد شده است، اطلاق مىشود؛ بنابراين، فرق آن با برنامههاى عادى نوع اول اين است که در برنامههاى عادي، درس جنبهٔ نظرى دارد و يادگرفتن آن نوعى تحميل تلقى مىشود و حاصل آن دريافت نمرهٔ خوب است، در حالى که در برنامهٔ متکى بر رشد همهجانبه، شاگردان گروههاى کارى تشکيل مىدهند و عملاً روش تقسيم مسؤوليت و شيوهٔ همکارى در زندگى را ياد مىگيرند.
|