شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
مجله ویستا
فيضى فياضى
ابوالفيض فيضى فياضى اکبرآبادى، ملکالشعراى دربار جلالالدين اکبر، از شاعران و ادبيان بزرگ هند و از سرآمدان سخن پارسى در آن سرزمين است. پدرش شيخمبارک ناگورى از يک خاندان عربنژاد بود زيرا جد اعلاء او از يمن به سند مهاجرت کرده بود. پسرانش شيخابولفيض و شيخ ابوالفضل و شيخابوالخير در اگره (اکبرآباد) ولادت يافتند. |
شيخابوالفيض به سال ۹۵۴ متولد شد و در خدمت پدر تربيت يافت و آنگاه چندى در محضر خواجه حسين مروزى به تحصيل فنون ادب و شعر و انشاء گذرانيد، و يقيناً مهارت خود را در سخنپارسى بهويژه در قصيدههايش مرهون همين استاد فاضل بود. |
با آنکه شيخابوالفيض هم در آغاز شباب از دانشهاى زمان بهرهمند بود ليکن نتوانست بدان زودى از نعمت نزديکى به دربار گورکانيان هند برخوردار گردد و 'ابتدا به ضيق معيشت و تنگى احوال گرفتار بود' ، و اين به سبب دشوارىهائى بود که براى خاندان وى مقارن همان احوال پديد آمد. تا آنکه به سال ۹۷۴ توانست به حضور اکبر شاه بار يابد و او را در يک قصيدهٔ طولانى بستاند. از آن پس کار فيضى رو به ترقى نهاد و در زمانى که اکبر در صدد تحقيق دينهاى مختلف و بنياد نهادن 'توحيدالهى' برآمد، انجمنى از هجده دانشمند درگاه خود ترتيب داد که شيخابوالفيض و برادرش شيخابوالفضل از جملهٔ آنان بودند. مىگويند در ايجاد چنين مذهبى صوفيان هندى آن روزگار مؤثر بودند و بهويژه شيخمبارک و دو پسرش ابوالفيض و ابوالفضل در اين امر دخالت داشتند. اين مذهب تاريخ (تقويم) خاصى داشت که ماههاى آن فارسى بود، عبادتهاى ويژهاى در آن وجود نداشت و عدهاى از درباريان اکبر که بيشتر از شاعران و اديبان بودند، آن را پذيرفتند. بيشتر معاصران فيضى و برادرش ابوالفضل علامى بود. |
در سال ۹۹۹ هـ فيضى در شمار يکى از سفيران اکبر به ولايتهاى برهانپور، احمدنگر، بيجاپور و گلکنده سفر کرد و به سال ۱۰۰۱ بازگشت امّا بيمار شد و به سال ۱۰۰۴ بدرود حيات گفت. |
ابوالفيض تا مدتى دراز از زندگانى خود در شعر فيضى تخلص مىکرد و پيدا است که اين تخلص را از نام خود گرفت. از ميان شاعران سدهٔ دهم و يازدهم چند فيضى ديگر داريم که نامشان در تذکرهها آمده است و از آن جمله فيضى تربتى، فيضى سرهندى، فيضى اصفهانى و ...، اما اين فيضى اکبرآبادى به واقع سرآمد همهٔ آنان است. |
شايد به سبب همين کثرت 'فيضىها' بود که ابوالفيض در اواخر حيات تخلص خود را به 'فياضى' تغيير داد. |
فيضى گذشته از شعر و انشاء و ادب با پارهاى ديگر از دانشهاى زمانهٔ خود آشنا بود. بداؤنى در منتخبالتواريخ نوشته است که 'در فنون جزئيه از شعر و معما و عروض و قافيه و تاريخ و لغت و طب و انشاء عديلى در روزگار نداشت' و با همه مخالفت و عنادى که او با شيخ ابوالفيض داشت چنين بيان نشانهاى است از مرتبهٔ واقعى فيضى در دانشهاى مذکور. بالاتر از همه آنکه فيضى با داشتن کتابخانهٔ غنى خود تا پايان حيات فرصت اشتغال بدانشهاى ياد شده را از دست نداد. |
يکى از علتهاى اتهام فيضى و پدر و برادرش به الحاد، توجه و شايد اعتقاد قلبى آنان بود به تصو ف و عرفان و ارادتى که به مشايخ صوفيه مىورزيدهاند و چنين اعتقادى در نظر عالمان مذهبى که دربارهاى هند را زير نفوذ خود داشتند، جسارتى نابخشودنى و گناهى عظيم بود. خاندان شيخ مبارک به همان دليل براى قتل عام دچار تعقيب شدند که سرمد کاشانى و داراشکوه. ابوالفيض همچون همهٔ اهل طريقت از روان مشايخ پيشين کسب فيض مىکرد خاصه از شيخ فريدالدين مسعود گنچ شکر دهلوى (م ۶۷۰) و طبعاً از جانشينان معروفش نظامالدين اولياء (م ۷۲۵) و جز آنان؛ و اين خود نشانهاى است از تعلق خاطر فيضى به سلسلهٔ چشتيهٔ هند که بسيارى از شاعران و ذوق پيشگان آن سرزمين فريفتهٔ آنان بودند. |
از ويژگىهاى فيضى آن بود که در مقام بلند دربارى خود حمايت از همطرازان و همپيشگان خويش را وجههٔ همت قرار مىداد چنانکه عرفى جوان را به گرمى پذيرفت. |
با تمام اين احوال ابوالفيض و برادر فاضلش از بدانديشى معاصران و سرزنش و ملامت کوتهفکران زمان در امان نماندند. |
اثرهاى فيضى متعدد و به نظم و نثر هردوست و شمارهٔ آنها را تا يکصد و يک نوشتهاند. وى کتاب ليلاوتى را در حساب از سانسکريت به فارسى درآورد. بعضى ترجمهٔ منظوم فارسى رامايانا را بدو نسبت مىدهند و حال آنکه اولين ترجمهٔ اين کتاب در عهد اکبر بهدست ملاعبدالقادر بداؤنى به سال ۹۹۷ انجام شد و بار ديگر مسيحى پانىپتى در عهد جهانگير همين کار را تکرار نمود و منظومهٔ مشهورى از اين راه فراهم کرد که به چاپ رسيده است.از اين کتاب ترجمههاى ديگرى نيز شد. اثر ديگر فيضى تفسير بىنقطهٔ او است به نام 'موارد الکلم' که به چاپ رسيده و کتابى ديگر در تفسير بر همين نهج دارد به نام 'سواطعالالهام' که تأليف آن را به سال ۱۰۰۲ به انجام رسانيد. از فيضى مجموعهٔ منشآتى ماند که خواهرزادهاش نورالدين محمد پسر حکيم عينالملک جمع آورده و 'لطيفهٔ غيبى' ناميده است. |
کليات فيضى تشکيل شده است از قصيده و غزل و قطعه و رباعى و مثنوى و ترکيببند و او از آنها مجموعهاى در حدود نه هزار بيت ترتيب داد و مقدمهاى منشيانه بر آن نوشت و به ايران فرستاد. اين ديوان نه هزار بيتى چنانکه شاعر تصريح کرده منتخبى است از اشعار او و متضمن است بر قصايد و مراثى و ترکيببندها و غزلها، قطعهها، رباعىها و يک مثنوى کوتاه. اما آنچه از ديوان فيضى متداول است اينها است: |
۱. طباشيرالصبح |
۲. قصايد |
۳. 'پنجنامه' در جواب پنج گنج نظامى شامل: |
- مراکز ادور در برابر مخزنالاسرار. |
- سليمان و بلقيس در برابر خسرو و شيرين. |
- نل و دمن در برابر ليلى و مجنون. |
- هفتکشور در برابر هفتپيکر. |
- اکبرنامه در برابر اسکندرنامه. |
همچنین مشاهده کنید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست