اشکال متنوع خانوادهٔ انسانى را مىتوان در جوامع مختلف مشاهده کرد آنها را تحت عنوان تيپشناسى خانواده قرار مىدهيم. خانواده را از لحاظ ملاکهاى مختلفى مىتوان دستهبندى کرد.
|
|
|
|
ضابطهٔ ديگرى که براى تيپشناسى خانواده بهکار مىرود محل سکونت خانواده است. خانواده از اين لحاظ لااقل به سه تيپ يا نوع تقسيم مىکنند که عبارت هستند از خانواده:
|
|
پدر مکانى (Patrilocal)، مادرمکانى (Matrilical)، دائى مکانى (Unclelocal).
|
|
| خانواده هستهاى (زن و شوهرى)
|
|
ملاک ديگر تيپشناسى خانواده طبقهبندى آن از لحاظ ابعاد است که برحسب تعداد افراد خانواده و نسلهائى را که در خود جاى مىدهد مورد توجه قرار مىگيرد و عبارت هستند از: خانواده هستهاى (Nuclear Family) يا 'خانواده مستقل' (Independent Family). اين نوع خانواده بعد از ازدواج بهوجود مىآيد و مرکب از زن و شوهر و فرزندان ازدواج نکرده مىباشد. زيرا فرزندان پس از ازدواج و در پارهاى موارد قبل از ازدواج، خانهٔ پدرى را ترک مىکنند و در مکان ديگرى بهسر مىبرند و تنها پدر و مادر باقى مىمانند. پس از فوت پدر و مادر و يا جدائى آنها از يکديگر خانواده متلاشى مىگردد. از ويژگىهاى خانواده گسترده، اشتغال زن در خارج از خانه و کسب استقلال مالى بيشتر، احترام متقابل ميان زن و شوهر و فرزندان و محيطى سالمتر براى پرورش شخصيت کودک و واگذارى برخى از کارکردهاى خود به مؤسسات خارج از خانواده است.
|
|
اين نوع خانواده گرچه بهطور کلى وجه مشخصهٔ خانواده جوامع صنعتى جديد است اما در جوامع ديگر از جمله ايران وجود داشته است. خانواده هستهاى امروز عمومىترين و رايجترين شکل خانواده در اکثر جوامع است و هر روز بر تعداد آن افزوده مىگردد. در ايران نيز اکنون خانواده هستهاى نزديک به ۷۵ درصد از خانوادههاى شهرى و ۷۴ درصد از خانوادههاى روستائى را تشکيل مىدهد.
|
|
|
نقطه متقابل خانوادهٔ گسترده است. اين نوع خانواده چندين نسل را دربر مىگيرد و برخلاف خانوادهٔ هستهاى از ثبات و استمرار برخوردار است. در خانوادهٔ گسترده جدائى و طلاق يا مرگ افراد در آن تأثيرى ندارد. خانوادهٔ گسترده برحسب اينکه پدرنسبى يا مادرنسبى باشد بهدو صورت است: خانوادهٔ مادرى و خانوادهٔ پدرى که در آن نسب، نام و محل زندگى بهوسيلهٔ هر يک از اين دو تعيين مىشود.
|
|
خانوادهٔ گسترده غير از پدر و مادر و فرزندان، شامل فرزندان و همچنين پدربزرگها و مادربزرگها نيز هست و گاهى عموها و عمهها را هم در خود جاى مىدهد. معمولاً خانوادهٔٔ گسترده تابع نام و محل سکونت رئيس خانواده است. اعم از اينکه خانواده مادر نسبى يا پدر نسبى باشد. معمولاً خانوادههاى پدرتبارى هميشه پدر مکانى هستند ولى برعکس در خانواده مادرتباري، گاهى مادر مکانى و گاهى پدرمکانى مشاهده مىشود. در اين نوع خانواده اگر پدر و مادر به علت سالخوردگى نتوانند وظائف سرپرستى را انجام دهند پسر ارشد جاى آنها را مىگيرد. دخترها پس از ازدواج خانه پدرى را ترک مىکنند. بنابراين غالباً خانوادهٔ گسترده به شکل پدر مکانى است. پدر نقش اصلى را در تربيت فرزندان به عهده دارد. دايره همسرگزينى محدود به تعهدات اجتماعى زياد است.
|
|
يکى از دلايل تشکيل خانوادهٔ گسترده، ايجاد قدرتى براى حمايت خانواده و مقابله در برابر دشمنان و همچنين کارکردهائى نظير: عوامل اقتصادى و حمايت اعضاء در برابر نوع و نيز کارکرد مناسک و مراسم مذهبى بوده است. در اين نوع خانواده غالباً فرزندان دنبال شغل پدر را مىگيرند و وظائف متعددى برعهدهٔ خانواده است. شيوهٔ توليد خانوادگى براساس هميارى و تعاون، همگى اعضاء است و مشترکاً به کار کشاورزى مىپردازند. غذا بهصورت دسته جمعى و برگرد سفره صرف مىشود و هرکس براساس نظمى که مبتنى بر سن و جنس او است در جاى معينى قرار مىگيرد.
|
|
اجتماعى کردن و فرهنگى کردن کودکان، نگهدارى از پيران و حمايت کامل از اعضاء، از جمله وظايف سنگين اين خانواده است. اين نوع خانواده بيشتر مناسب جامعهٔ کشاورزى و روستائى است. چراکه در اينگونه جوامع نه تنها مرکز فعاليتها، اقتصادى است بلکه همچنين محل کليهٔ فعاليتهاى آموزشي، تربيتي، اجتماعي، تفريحي، و تا اندازهاى مذهبى به شمار مىرود. در نتيجه رشتهاى که افراد خانواده را بههم پيوند مىدهد بسيار نيرومند است و اعضاء خانواده تحت نظر يک شبکه استوار خويشاوندى بههم بستهاند.
|
|
از انواع خانواده گسترده: خانواده پدرسالارى و قبائل کوچرو را مىتوان مشاهده کرد. نوع ديگر، خانواده بزرگ اسلاوهاى جنوبى به نام 'زادروگا' (Zadruga) بود که تعداد اعضاء آن به صد نفر هم مىرسيد و تا دوران معاصر وجود داشت. زادروگاههاى ممالک اسکانديناوى نيز از همين نوع بودند با اين تفاوت که تعداد افراد نوع اخير هيچ وقت از ده نفر تجاوز نمىکردند و به محض اينکه تعداد افراد از حد نصاب تجاوز مىکرد، زادروگاى جديد تشکيل مىگرديد. اين نوع گروه خانواده در حقيقت يک گروه تعاونى بود.
|
|
از مشخصههاى اين گروههاى خانوادگى اين بود که در زير يک سقف بهسر مىبرند با هم غذا مىخوردند و در يک مکان مىخوابيدند و در زير همان آسمان به کشت و زرع مىپرداختند.
|
|
در حقيقت اين نوع خانواده يک گروه اقتصادى بود.
|
|
خانواده گستردهٔ هندى به نام 'خانوادهٔ پيوسته' نيز از همين نوع است. خانواده ژاپنى به نام 'دوزوکو' (Dozoku) که بيشتر جنبه اقتصادى دارد از نوع خانوادهٔ گسترده است. تفاوت 'دوزوکو' با خانوادهٔ پيوسته هندى در اين است که در نوع هندى جنبهٔ مذهبى آن بر ساير جنبهها برترى دارد.
|
|
در حالىکه در نوع ژاپنى جنبهٔ اقتصادى است که اهميت دارد.
|
|
بهطور کلى در مقايسهٔ برخى ويژگىهاى خانوادهٔ هستهاى (زن و شوهري) با خانوار گسترده مىتوان گفت در سيستم خانوادهٔ گسترده پايگاه اجتماعى کلى افراد تحت تأثير پايگاه اجتماعى خانوادهٔ آنها قرار دارد. در حالىکه در خانوادهٔ هستهاى پايگاه اجتماعى خانواده، تحت تأثير پايگاه زن و شوهر است. خصوصاً موقعيت حرفهاى پدر در اين ميان اهميت دارد.
|