|
برانيسلا و مالينفسکى (Bronislaw Malinowski، ۱۹۴۲-۱۸۸۴). در سال ۱۸۸۴ در شهر کراکوي، در لهستان به دنيا آمد در سال ۱۹۰۸ به دريافت درچه دکتراى رياضيات نائل گرديد، و عمده مطالعات خود را بر فيزيک و شيمى متمرکز ساخت. ولى ابتلاء به بيمارى سل او را از ادامه کار باز داشت و به مطالعات تاريخى روى آورد.
|
|
کتاب شاخه زرين فرايزر را بهطور اتفاقي، مطالعه نمود و تحت تأثير آن قرار گرفت. وى در اين مورد مىنويسد:
|
|
همينکه اين اثر بزرگ را خواندم در آن مستغرق و بدان دلباخته شدم. آن هنگام دريافتم که انسانشناسي، آنگونه که سرجيمز فرايزر عرضه داشته بود، علم بزرگى است. به همان اندازه در خور توجه است که هر يک از علوم کهنسالتر و دقيقتر و بدينسان به خدمت علم انسانشناسى با روش فرايزر، کمر بر ميان بستم.
|
|
وى در سال ۱۹۱۰ به لندن رفت و با فرايزر ديدار کرد و زير نظر بعضى از صاحبنظران انسانشناسى به فراگيرى اين علم پرداخت و سرانجام تبعيت اين کشور را پذيرفت.
|
|
به شيوه برخى از انسانشناسان به جزاير جنوبى اقيانوس کبير سفر کرد و در سال ۱۹۱۴ به يکى از جزاير مجمعالجزاير تروبرياند، به نام بوياوا (Boyawa) وارد شد و چهار سال در آنجا به سر برد. مالينفسکى مستقيماً توانست شاهد اعمال روزانه مردم جزيره بوياوا و آداب و رسوم آنها باشد. هر روز در ميان دهکده قدم مىزد و نظارهگر فرهنگ آنها بود و با شيوهٔ پخت و پز، شوخىها، بازىهاى کودکانه، زد و خورها، صنايع خانگي، ماهيگيرى و غيره، که هر يک بخشى از فرهنگ آنها را در بر مىگرفت. آشنا مىشد. اين حضور و همبستگى سبب شد که بوميان وجود و حضور او را در ميان خود هيچگونه مزاحمتى نمىدانستند. با اين حضور هميشگى زبان بوميان را آموخت و بدينوسيله در بعضى از مراسم و تشريفات دهکده مشارکت مستقيم نمود از جمله شعائر مذهبي، تولد اطفال و مرگ اشخاص، زيرنظر وى انجام مىگرفت.
|
|
مالينفسکي، بهطور عينى و مشارکتي، در زندگى مردم جزيره بوياوا حضور يافت و برخلاف عدهاى از انسانشناسان که به شيوههاى زندگى بوميان جزاير و سرزمينهاى دور افتاده از راه گزارشهاى شفاهى يا سفرنامهها آگاهى و دسترسى پيدا مىکردند. (بسيارى از گزارشها تحت تأثير عقايد و زمينههاى ذهنى گويندگان نيز بود)، مستقيماً فرضيه و عمل را، از راه و روش مشارکتي، توأم ساخت و خود را از بهترين انسانشناسان جهان معرفى نمود. دقت بسيار مالينفسکى در چگونگى زندگى مردم جزيره بوياوا او را بر آن داشت که مدعى شود انسانشناسان ديگر زندگانى مردم را بهصورت بخش، بخش مورد مطالعه قرار دادهاند، از اينرو تحقيقات و تتبعات آنها مىتواند تحريف شده و غيرواقعى باشد. وى روش مطالعه خود را کامل معرفى نمود و آن را چنين توصيف کرد:
|
|
'نفوذ جنبههاى گوناگون يک بنياد است بر يکديگر، مطالعه اجزاء دستگاه اجتماعى و روانى است که بنياد بر آن پايه استوار است' .
|
|
مالينفسکى روش و مکتب خود را فونکسيوناليزم ناميد، که البته پيش از اين دورکيم، هربرت اسپنسر، بواس وراد کليف براون براى پايهگذارى آن نظرياتى ارائه داده بودند.
|
|
روىهم رفته روش تعمق در زندگى يک قوم و مطالعه عميق جنبههاى مختلف آن و مقايسه آنها با يکديگر و نسبت به محيط، از جمله اصولى گرديد که جنبههاى عملى انسانشناسى را در بر مىگيرد.
|
|
مالينفسکى در روش تحقيقات انسانشناسى بر سه اصل زير تأکيد فراوان نموده است:
|
|
۱. تعيين حدود سازمان قبيله با اطلاعات آمارى.
|
|
۲. وصف زندگى فعلى قبيله.
|
|
۳. گردآورى مدارک و اطلاعات دربارهٔ طرز تفکر و انديشههاى قبيله (نراقي، احسان، علوم اجتماعى و سير تکوينى آن، ص ۲۰۴).
|
|
مالينفسکى بر آن بود که در يک تمدن و فرهنگ هر عاملى کارکردى نسبت به کل مجموعه دارد و کار آن عبارت است از تأمين نيازهاى انساني، از اينرو نتيجه مىگيرد که پيدايش رسوم و معتقدات و سازمانهاى اجتماعى براى برآورده شدن نيازهاى غيريزى انسان است. از جمله آثار مهم او 'زندگى جنسى وحشيان' و 'باغهاى مرجانى و جادوى آنها ' را مىتوان نام برد.
|
|
از پيروان مهم مالينفسکى اوانس پريچارد (Evans Pritchard)، ريموند فرث (Raymond Firth)، هـ.ال. شاپيرو (H.L.Shapiro)، و ماکس گلوکمان (Max Gluckman)، هستند. برخى از نظريات پريچارد و فرت را به اختصار ذکر مىکنيم.
|
|
|
اوانس پريچارد بر آن است که بين طرز تفکر افراد يک قبيله با اوضاع و احوال اقتصادى و اجتماعى آنها رابطه وجود دارد، از اينرو مىگويد بهکارگيرى جادوگرى و سحر براى نجات از بدبختىها و ناراحتىهاى فردى و اجتماعى است. وى در کتاب خود به نام انسانشناسى اجتماعى در مورد قلمرو مطالعات انسانشناسي، مىنويسد:
|
|
'موضوع انسانشناسى ديگر مطالعه جوامع ابتدائى نيست. بلکه عبارت از هر جامعهاى است که آثار آن مجموعاً مورد مطالعه قرار گيرد' .
|
|
|
ريموند فرث هدف انسانشناسى را مطالعهٔ پديدارهاى تکامل اجتماعى افراد انسان مىداند و مىگويد:
|
|
فرد در اجتماع دوران تکامل خود را مىگذراند و اين تکامل اجتماعي، هنگام برخورد افراد در اجتماع، سبب بروز پديدارهاى گوناگون مىگردد، اين پديدارها که شامل طرز رفتار و کردار و اميال و احساسات که تا حدى زائيدهٔ ثبات جمعى است مورد توجه انسانشناسان اجتماعى هستند.
|
|
اين کتاب تحت عنوان 'ميل جنسى و فرونشانى آن در جوامع نامتمدن' بهوسيله آقاى محسن ثلاثى ترجمه و در سال ۱۳۵۵ از سرى کتابهاى سيمرغ چاپ و منتشر شده است.
|