چهارشنبه, ۹ خرداد, ۱۴۰۳ / 29 May, 2024


استخوان در دست جذامی
۱۳۹۹/۰۲/۲۸ / /

استخوان در دست جذامی

«چگونه توصیف کنم سر منزلی را که ابتدای آن سختی و مشقت است و پایان آن فنا و نیستی؛ در حلال آن حساب است و در حرامش عقاب؛ ثروتمندش فریب می‌خورد و فقیر و گدایش محزون می‌گردد. چه بسیار کسانی که به دنبالش بدوند و به آن نرسند و چه ‏بسیار کسانی که رهایش سازند و به آنها روی آورد. هر کس با چشم بصیرت و عبرت به ‏آن بنگرد به او بصیرت و بینایی بخشد؟ و آن کس که چشمش به دنبال آن باشد و فریفته آن گردد از دیدن حقایق نابینایش کند!» نگاه امام علی(ع) به دنیا در بیان و عمل، نگاهی دوگانه است؛ از یک سو جملات و عبارات متعددی در مذمت و نکوهش دنیا و وابستگی به آن از حضرت نقل شده و از سوی دیگر بیاناتی نیز در ارزش و اهمیت دنیا دارد و با کسانی که دنیا را نکوهش می‌کنند سرزنش می‌کند. راز این دوگانگی در چیست و حضرت چه عواملی را در نگرش صحیح به دنیا و برخورد مناسب باآن دخیل می‌داند؟ حضرت در ذم دنیا از یک‌سو بر بی‌ارزشی دنیا تاکید دارند و با تعابیری ملموس بی‌مقداری دنیا را به رخ می‌کشد از آن جمله در زمان هجوم مردم برای بیعت و در تبیین علت پذیرش خلافت می‌فرماید: «چون خداوند از علما و دانشمندان پیمان گرفته است که در برابر ستم ستمگران و گرسنگی ستمدیدگان بی‌اعتنا نباشند و الا این کار را از روی دنیا دوستی نمی‌کنم؛ چراکه همه می‌دانید که این دنیای شما، با همه زینت‌هایش، در نظر من از آب بینی ماده بزی که عطسه کند، بی‌ارزش‌تر است.» یا در جای دیگر در پاسخ به زیاده‌خواهی گروهی از بیت‌المال پاسخ می‌دهد: «به خدا سوگند اگر هفت اقلیم را با همه‌ چیزهای که در آن هست به من بدهند تا پوست جو  را به ناحق از دهان مورچه‌ای بگیرم این کار را نخواهم کرد. این دنیا با تمام زیبایی‌هایش، نزد من از برگی که در دهان ملخی جویده شده باشد، بی‌ارزش‌تر است.» معیار مواجهه حضرت با این دنیای بی‌ارزش و پذیرش مسوولیت در آن «حق‌طلبی» و «مبارزه با ظلم» است.