چهارشنبه, ۹ خرداد, ۱۴۰۳ / 29 May, 2024


عناصر قدرت و عوامل بازدارندگی  به نفع ایران
۱۳۹۹/۰۹/۱۵ / /

عناصر قدرت و عوامل بازدارندگی به نفع ایران

پیرامون نوع رابطه میان ایران با گروه‌های مقاومت در منطقه 3 دیدگاه کاملا متفاوت وجود دارد. برخی تصور می‌کنند گروه‌های مقاومت در منطقه تنها سبب افزایش هزینه‌ها در سیاست منطقه‌ای ایران شده‌اند؛ به عبارتی دیگر ایشان معتقدند تمامی هزینه‌های بار شده بر سیاست خارجی و منطقه‌ای ایران صرفا به خاطر حمایت ایران از این گروه‌ها بوده است؛ نتیجه‌گیری طبیعی چنین تفکری این است که ایران باید به منظور رها شدن از مشکلات در منطقه و سیاست خارجی خود دست از حمایت از این گروه‌ها بردارد. برخی دیگر رویکردی ماکیاولیستی و ابزاری نسبت به گروه‌های مقاومت دارند. ایشان ظاهرا فهمیده‌اند که ایران طی دهه‌های گذشته منافع زیادی بابت حمایت از گروه‌های مقاومت مخصوصا در عراق، افغانستان و لبنان نصیب خود کرده است. از نظر ایشان رابطه ایران با گروه‌های مقاومت صرفا رابطه‌ای یکطرفه است به این صورت که ایشان خیال می‌کنند چون ایران به کمک ملت‌های تحت ستم در منطقه شتافته و در پی‌ریزی یا تقویت گروه‌های مقاومت نقش اساسی داشته است در نتیجه وظیفه این گروه‌ها است که مانند مزدور، گوش به فرمان ایران باشند و این گروه‌ها هم وظیفه دارند در مواقع مقتضی که ایران نیاز دارد فرضا در زمان ترور و شهادت حاج قاسم یا ترور و شهادت محسن فخری‌زاده و به خاطر آنکه آسیب کمتری به ایران وارد شود با قدرت وارد صحنه شده و علیه منافع امریکا و اسراییل اقدام نمایند! از مصادیق بارز استفاده ابزاری کشورها از گروه‌های مسلح در منطقه می‌توان به سابقه استفاده ابزاری پاکستان از جنبش طالبان همچنین موارد استفاده ابزاری دولت‌های سعودی، قطر و ترکیه از گروه‌های مسلح در منازعات مختلف در خاورمیانه اشاره نمود. دولت پاکستان که خود بنیانگذار جنبش طالبان در افغانستان بود در نتیجه فشارهای امریکا بر پاکستان در سال 2001 مجبور شد برای سرنگونی و شکست طالبان همه نوع کمک به امریکا ارایه کند! رویکرد واقعی و اصلی ایران نسبت به گروه‌های مقاومت در منطقه هیچیک از دو نوع رویکرد گذشته نیست. واقعیت آن‌ است‌که نوع ارتباط و پیوند میان ایران با تمامی گروه‌های مقاومت در منطقه پیوند اعتقادی و عاطفی بر اساس آموزه‌های اسلامی و ش