شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

لوییس فان گال خشک و شیفته کار


لوییس فان گال خشک و شیفته کار

تنها وجه تشابه و روند مشترک که بین لوییس فان گال مربی بایرن مونیخ و خوزه مورینیو هدایتگر اینتر دیده می شود این است که در دوره ۳ ساله سرمربیگری این هلندی بشدت انضباط گرا و خشک اما کاربلد در نوکمپ, مورینیو یکی از دستیاران وی بود

تنها وجه تشابه و روند مشترک که بین لوییس فان‌گال مربی بایرن‌مونیخ و خوزه مورینیو هدایتگر اینتر دیده می‌شود این است که در دوره ۳ ساله سرمربیگری این هلندی بشدت انضباط‌گرا و خشک اما کاربلد در نوکمپ، مورینیو یکی از دستیاران وی بود.

روایات مختلفی از نحوه این همکاری نقل شده، اما تردیدی وجود ندارد که همین امروز هم فان‌گال با احترام فراوان و حتی علاقه‌ای عمیق از مورینیو یاد می‌کند. او در آستانه بازی برگشت بارسا ـ اینتر با علم به این‌که مورینیو زرنگ‌تر و برنامه‌دارتر از این است که برتری ۱ ـ ۳ دیدار رفت را در نوکمپ از دست بدهد، گفته بود: «دوست دارم با تیم مورینیو در فینال روبه‌رو شوم، زیرا در آن صورت با رفیق قدیمی‌ام از نو ملاقات خواهم کرد.»

اما ۱۰ سال گذشته همان‌قدر که زمان صعود شگفت‌انگیز مورینیو در سلسله مراتب مربیگری بوده، برای فان‌گال یک عصر راکد و توام با نزول بعد از دهه طلایی ۱۹۹۰ به حساب آمده است. به واقع اگر قهرمانی با «الکمار» در لیگ هلند در سال گذشته و سپس بدل کردن نمایش‌‌های متزلزل بایرن مونیخ در نیم‌فصل اول پیکارهای امسال بوندس‌لیگا را به عنوان قهرمانی در نیم‌فصل دوم نادیده بگیریم، فان‌گال باور آورده بود که دوره سرمربیگری و جولانش در فوتبال اروپا سرآمده و بهتر است به کارهای مدیریت و امثال آن روی بیاورد. به همین سبب بود که او دو سال به عنوان مدیر فنی آژاکس و یک فصل هم تحت عنوان مدیر کمیته فنی فدراسیون فوتبال هلند کار می‌کرد و اصلا سراغ مربیگری نمی‌رفت.

یورش بایرن به سمت ۳ جام بزرگ داخلی و خارجی در فصل رو به پایان، زندگی فان‌گال را عوض و وی را به عصر درخشان اواسط دهه ۱۹۹۰ وی، هنگامی که او نسل دیگری از جوانان آژاکس را قهرمان اروپا کرد، بازگردانده است. برخی می‌گویند فان‌گال واقعا خوش‌اقبال بوده است، زیرا خرید «آرین روبن» هموطن خروشان وی که ۳ هفته بعد از شروع فصل توسط مدیران بایرن و ظاهرا بدون اطلاع چندان این مربی صورت پذیرفت و سرنوشت بایرن و کل فصل و فوتبال اروپا را عوض کرد خارج از تمامی محاسبات و پیش‌بینی‌های فان‌گال بوده است. او اصلا تصور نمی‌کرد که روبن به «الیانزاره‌نا» بیاید و یا اگر می‌آید، این‌قدر موفق باشد. اگر تمام این‌ها را یک شوک و شگفتی بنامیم، طبعا فان‌گال با استفاده از یک موهبت غیرمنتظره احیا شده است و اگر روبن نمی‌آمد، تیم باواریایی هرگز اینچنین به موفقیت نمی‌رسید.

در عین حال فان‌گال را به خاطر بدل کردن نقاط ضعف بایرن به نقاط قوت در نیم‌فصل دوم مسابقات امسال آلمان و اروپا باید تحسین کرد و در سیستم‌های انتخابی او بود که ایویکا اولیچ و دانی‌یل فرانچیچ کروات، حمید التین تاپ اهل ترکیه و دانیل فان بویتن بلژیکی جلوه‌ای تازه یافتند و لام، شواین اشتایگر و دی میکلیس از نو درخشیدند. رفتار فان‌گال با شاگردانش ادغامی از تندخویی و محبت پدرانه بوده است. عده‌ای او را به خاطر این که بعد از رفتار اعتراض‌آمیز روبن پس از تعویض‌شدنش در دیدار بایرن با لیون، به گفتگو و برخوردی بسیار کوتاه‌مدت با وی در لب خط اکتفا کرد، سرزنش می‌کنند، اما پخش تصاویر آن لحظات از تمامی شبکه‌های تلویزیونی به وضوح نشان می‌داد که ارباب و حاکم حقیقی الیانزاره‌نا کیست و همان افراد می‌توانند به مورینیو هم ایراد بگیرند که به‌رغم تمامی رفتارهای مخدوش ماریو بالوتلی، هنوز از وی در اینتر بازی می‌گیرد.

اما بزرگ‌ترین عامل و دلیل تعریف از فان‌گال تحولی است که وی در نیم‌فصل دوم در مونیخ در تیمی ایجاد کرد که در ۱۰ هفته اول فصل هر چیزی نشان می‌داد، الا یک تیم مستعد و واجد شرایط قهرمانی، البته در آن مقطع زمانی روبن هنوز «روبن» نشده و فرانک ریبه‌ری دائما مصدوم و غایب بود و اولیچ، این چپ‌پای غیرقابل پیش‌بینی هنوز دالان‌های عبور را در روش‌های بازی مرد برنامه‌ریز هلندی نیافته بود.

پس از حل این مشکلات، بایرن با کسب برد ۱ ـ ۴ در زمین یوونتوس (که به رغم نزول کلان یووه، نتیجه‌ای شگفت‌انگیز بود)‌ حذف تقریبا حتمی خود از جام قهرمانان اروپا را به صعود از گروه اول جام به مرحله حذفی بدل و از آنجا بود که حذف فیورنتینا، سپس منچستریونایتد و در نهایت لیون را میسر کرد. در لیگ آلمان نیز بایرن در یک مقطع ۹ بازی متوالی خود را برد تا بایرلورکوزن پدیده و قهرمان نیم فصل اول، وردربرمن پدیده نیم فصل دوم و شالکه تیم قدرتمند تمامی فصل را پشت سر بگذارد و برای بیست و دومین بار قهرمان شود.

این امر تحقق وعده‌های «پیش فصل» سرمربی فصل گذشته الکمار بود که در بدو ورود به الیانزاره‌نا گفته بود: «از کنار گذاشتن هیچ ستاره‌ای از ترکیب تیم ابا ندارم. من به کارم مطمئن و نسبت به هر خطایی بی‌گذشت هستم. چه کسی می‌گوید این خصلت‌ها با بایرن همخوانی ندارد؟»

این خصایل بعد از مخالفت‌های اولیه فرانس بکن باوئر رئیس افتخاری بایرن به یمن تغییر مثبت سرنوشت تیم در نیم‌فصل دوم تبدیل به حمایت این چهره افسانه‌ای از فان‌گال در مصاحبه‌های اخیر وی شده و سایر سران بایرن ( رومنیگه، نرلینگر و البته هوینس) نیز این روزها از بابت انتخاب این «مرد بشدت شیفته کار» فخر می‌فروشند و به چنین اقدام بایسته‌‌ای می‌بالند. مخالفان فان‌گال با طعنه گزنده خود نه جذب وی بلکه استخدام روبن را نقطه عطف این فصل می‌دانند و نقش این مهاجم چپ را بسیار بالاتر از رل سرمربی بایرن در موفقیت‌های این تیم می‌دانند اما تجربه‌ سال‌ها کار در سطح اول فوتبال اروپا به فان‌گال یاد داده است که چگونه از ابزار موجود استفاده کند و کنار گذاشتن کلوزه نامدار و حتی ماریو گومز از ترکیب اصلی در بعضی مسابقات و گسیل تیم به میدان بدون یک نوک حمله کلاسیک در برخی روزها و استفاده گاه به گاه و همزمان از ۳ مهاجم گوش، سند این مدعا است. او از این طریق به باشگاهی که به خاطر غرورها و منیت‌هایش سال‌ها باشگاه اف.س.هالیوود نامیده شده، نظم بخشیده و یک رنسانس آشکار فنی را هدیه داده است. در سیمای او بایرن مربی‌ای دارد که اگر جنگ‌های روانی را به مورینیو ببازد، ستیزهای فنی را احتمالا نخواهد باخت.

منبع: سایت اینترنتی فیفا



همچنین مشاهده کنید