سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

نهج البلاغه و اركان عدالت


نهج البلاغه و اركان عدالت

تحقق «عدالت اجتماعی» به مفهوم احقاق حقوق افراد, ساماندهی منطقی میزان بهره مندی و دسترسی افراد از امكانات جامعه و جلوگیری از هرگونه نادیده گرفتن و زیرپا گذاردن حقوق فردی و اجتماعی اعضاء جامعه تنها راه تضمین زندگی آرام, رو به پیشرفت, موفق و ایده آل برای افراد است

● ارزش و آرمان متعالی انسان

«عدالت» بعنوان یك ارزش و آرمان متعالی انسانی، بویژه در بعد اجتماعی آن و از نگاه یك وظیفه حكومتی موضوعی است كه از دیرباز مدنظر عموم مردم و همچنین سیاستمداران بوده است. پیشینه طرح مسئله «عدل» در زندگی بشر به قدمت گرایش انسان به زندگی اجتماعی و تشكیل جامعه برمی گردد. آنگاه كه با شكل گیری جامعه، زندگی افراد به هم مرتبط و درهم گره خورده و منافع مشترك آنها درهم تنیده می شود.

تحقق «عدالت اجتماعی» به مفهوم احقاق حقوق افراد، ساماندهی منطقی میزان بهره مندی و دسترسی افراد از امكانات جامعه و جلوگیری از هرگونه نادیده گرفتن و زیرپا گذاردن حقوق فردی و اجتماعی اعضاء جامعه تنها راه تضمین زندگی آرام، رو به پیشرفت، موفق و ایده آل برای افراد است.

به هر میزان كه جامعه از عدالت بی بهره و از بیدادگری و بیعدالتی رنجورتر باشد، جلوه های غیرانسانی و زجرآور تزاحم منفعت ها و تقابل خواسته ها و نیز فزون خواهی های ظالمانه و چپاول و تاراج خودخواهانه اموال و امكانات جامعه توسط گروهی اندك آنهم به قیمت بدبختی و استضعاف عده كثیری از اعضاء جامعه، آن جامعه را فراخواهد گرفت در نتیجه اجتماع در عذاب اختلافات طبقاتی و تكاثرهای قومی و قبیله ای و تفاخرهای متكبرانه گروهی از یك سو و رنج فقر و بیچارگی و استثمار و پایمال شدن حقوق دیگران، گرفتار خواهدشد.

● محروم بودن انسان از حلاوت عدالت

بررسی تاریخ بشری حاكی از آنست كه علیرغم میل و اشتیاق فراوان انسان به تحقق عدالت و اهمیت این موضوع در زندگی فردی و اجتماعی او، به جز مقاطعی كوتاه از تاریخ و دوره های نه چندان فراخ از زمان، انسان از چشیدن طعم شیرین و حلاوت ماندگار عدالت به مفهوم واقعی و حقیقی آن محروم بوده است.

اگرچه در راه نیل به این ایده و آرمان اصیل بشری، تلاش فراوان و توانفرسایی صورت گرفته و زحمات بسیاری كشیده شده و لطمات جبران ناپذیری وارد شده است.

حقیقت اینست كه گذشته از تأثیر شگرف كارشكنی، عداوت و مخالف خوانی ستمگرانی كه هیچگاه منافع نامشروع و نابحق خود را بر سر سفره عدل، حاضر و تأمین نمی بینند، عملی شدن عدالت اجتماعی در هر جامعه ای از یك سو منوط به خواست و اراده و اهتمام عمومی جامعه است و از سوی دیگر متأثر از عملكرد سیستم حكومتی و مدیریت جامعه می باشد. بی جهت نیست كه همواره شعار عدالت خواهی از مهمترین شعارهایی است كه در كلیه كشورهایی كه با انتخابات، كارگزاران حكومتی را انتخاب می نمایند. توسط نامزدهای انتخاباتی و به منظور جلب آراء عمومی مطرح می گردد. توانمندی حاكمیت هر جامعه در این امر، مستلزم مقدمات و تمهیداتی است كه غفلت از آنها، ناكامی محض است.

● اركان عدالت

علی(ع) در نهج البلاغه می فرمایند: عدل بر چهار پایه برقرار و استوار است:

▪ اندیشه های شگرف و ژرف اندیش

▪ دانشی عمیق و به حقیقت رسیده

▪ تدبیر نیك و نیكو داوری كردن،

▪ استوار بودن در شكیبایی(۱)

۱) بینش صحیح:

حاكم جامعه بایستی نسبت به جامعه ای كه آن را اداره و مدیریت می نماید، بینش و دیدگاهی صحیح، واقع گرا و منطقی داشته باشد. امكانات، توانمندی ها، استعدادها و پتانسیل های جامعه را بشناسد. فرصت های پیش روی جامعه را بداند و تهدیدها را نیز شناسایی نماید. از وضعیت اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه اطلاع كافی داشته باشد و نسبت به موقعیت جغرافیایی آن آگاهی داشته باشد. اولویت ها، نیازها و كمبودهای اجتماعی را بداند و آنها را در برنامه ریزی و سیاستگذاری ها مدنظر داشته باشد. علایق، مطالبات و تمایلات مردم را بفهمد و از نیروی انسانی جامعه بهره كافی و بهینه ببرد. دیدگاه منصفانه، كلان محوری و نگرش بومی نیز لازمه داشتن بینش صحیح است.

۲) علم و دانش كافی:

علاوه بر داشتن بینش صحیح، مدیر جامعه بایستی از علم كافی جهت مدیریت جامعه نیز برخوردار باشد. روش های علمی، آكادمیك و مستدل مدیریت كلان را بداند و از آخرین و پیشرفته ترین تئوری ها و متدهای اداره جامعه آگاه باشد و به دانش كافی جهت «مدیریت علمی» اجتماع مجهز باشد.

۳) تدبیر عمومی:

بطور منطقی داشتن بینش صحیح و علم و دانش كافی به برنامه ریزی صحیح منتهی و منجر خواهد شد. توان قانونگذاری، برنامه ریزی، تدوین برنامه های كوتاه مدت، میان مدت و دراز مدت و سیاستگذاری عدالت محور، لازمه مدیریت عدالت خواه است. تحول گرایی، صداقت در گفتار و عمل، شجاعت و قاطعیت در تصمیم گیری و اجراء، پرهیز از افراط و تفریط، اجتناب از تنش زایی و غوغاسالاری، ساده زیستی و دوری از تجملات و حیف و میل بیت المال و اموال عمومی، استفاده از همكاران صدیق و گزینش كارگزاران متعهد و متخصص، توجه ویژه به امر نظارت و بازرسی و... از ویژگی های مدیر مدبر است.

۴) صبر و پایداری:

تحقق عدالت در جامعه پروسه و فرآیندی تدریجی و زمان گیر است و انتظار تحقق عدالت در زمانی كوتاه، دور از منطق است. علاوه بر این، اجرای عدالت با موانع و مشكلات مختلف و متعددی مواجه می گردد و نیز با دشمنی و سنگ اندازی مخالفان درگیر خواهد شد.

لذا لزوم روحیه بردباری و تحمل در سیستم حكومتی و نیز توده مردم، غیرقابل انكار است و در سایه این صبر و پایداری، حركت جامعه در مسیر عدالت تضمین خواهد گردید. نباید از موانع ترسید، از تهدیدها نباید هراسید و باید هرگونه سختی و دشواری را در این مسیر مقدس به جان خرید. اتخاذ استراتژی «مدیریت بحران» به منظور كنترل شرایط نامناسب و موانع احتمالی و تبدیل تهدیدها به فرصت ضروری است.

دكتر محمدجعفر طالب پور



همچنین مشاهده کنید