یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

صخره نوردی, بایدها و نبایدها


صخره نوردی, بایدها و نبایدها

علی رغم اینکه کوهنوردی به عنوان یک ورزش دسته جمعی تعریف شده است صعود انفرادی باز هم به هر اندازه حتی به قدر کم نیز جایگاه خود را در بین علاقمندان این رشته حفظ نموده است

در اواخر دهه ۱۹۵۰والتر یونانی از جبهه جنوب‌غربی "سوزن درو" بالا رفت در آن زمان دیگر سنگنوردانی همچون لامز، جونز و ... اقدام به اجراء اینگونه صعودها بر روی دیواره‌ها نمودند. در آمریکا نیز سنگنوردان زیادی پیدا شدند که دست به این‌کار زدند که به‌طور نمونه می‌توان از صودهای هنری باربر و جرج لوو در ۱۹۷۵ یاد نمود.

از جدیدترین صعودهای انجام شده به این روش می‌توان از صعود پر سر و صدای کورت آلبرت بر روی برج ترانگو یاد کرد و یا می‌توان از صعودهای توموسزن کوهنورد معروف یوگسلاو در سه صعود زنجیره‌ای انفرادی بر روی سه دیواره بزرگ آلپ و یا سه صعود یک روزه بر روی ایگر و ماتر هورن و گراند ژوراس توسط کریستف پرفی یاد نمود.

● صعود انفرادی آزاد

علی‌رغم اینکه کوهنوردی به‌عنوان یک ورزش دسته‌جمعی تعریف شده است صعود انفرادی باز هم به هر اندازه حتی به‌قدر کم نیز جایگاه خود را در بین علاقمندان این رشته حفظ نموده است. اما جنجال‌برانگیزترین بخش صعود انفرادی بخش صعود انفرادی آزاد آن می‌باشد حتی برخی کوهنوردان هم پاره‌ای اوقات اعتراض خود را نسبت به اینگونه حرکت با مزامین و تعابیری همچون حماقت، دیوانگی، ماجراجوئی و ... همراه می‌کنند اما بایستی گفت و قبول کرد که به هر حال این نوع صعود نیز در حال اجراء شدن می‌باشد. و بارها اجراء شده است. حتی بر روی دیواره‌های بسیار بلند بوسه میت و آلپ، بر طبق تعریف معمول هرگاه شما بدون هیچ ابزاری با یک جفت کفش و شاید یک کیسه کوچک پودر مسیری حتی سخت را بالا بروید شما یک صعود کننده آزاد انفرادی هستید.

آنچه یک صعودکننده تنها و آزاد به همراه دارد تجربه‌ای است آمیخته با شجاعت که یار او در بلندی‌ها و پرتگاه‌ها است. او دائماً با خطر روبه‌رو است. یک خطای کوچک و سقوط که پاداشش در چنین صعود آزاد انفرادی بیشتر از آنکه یک عمل آگاهانه و محاسبه شده باشد یک اقدام متهورانه است. اما چه چیزی یک صعودکننده انفرادی آزاد را به اجراء این صعودها وادار می‌کند؟ لذت ریسک‌پذیری و ارضاء روحی و هزاران تعبیری که حتی شاید نتواند به زبان آورد.

اما بد نیست بدانید که تعداد کمی از این افراد دچار حادثه شده‌اند و می‌شوند و این شاید به‌دلیل خیرگی و تمرینات و هشیاری بیش از حد آنان نسبت به حرکتی است که قرار است انجام دهند. اما باید گفت که صعود آزاد به هیچ‌وجه برای مبتدی‌ها پیشنهاد نمی‌گردد چرا که احتیاج به تمرینات و شناخت دقیق از مسیر دارد یک صعودکننده انفرادی آزاد برای صعود یک مسیر بارها با طناب صعود می‌کند تا به یک شناخت دقیق از مسیر، گیره‌ها و قسمت کراکس مسیر به‌دست آورد و آنگاه پس از این شناخت است که به آرامی و اطمینان خاطر شروع به صعود انفرادی آزاد می‌نماید. در حین صعود بر روی ذخایر عظیم روحی فیزیکی و تکنیکی خودش دقیقاً حساب می‌کند و با این متد است که وی با صعود یک دیواره به بالاترین حد صعود دست می‌یابد.

● انتقال مفاهیم و فنون تدریس

یکی از مباحث اساسی و بنیادی در آموزش نحوه انتقال مفاهیم و روش‌ها و فنون تدریس است که همیشه به‌عنوان یکی از بحث‌های علمی و کاربردی آموزش در کنار مبانی نظری از قبیل فلسفه سرپرستی ... از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بوده است.

در میان ما مجموعه فعالیت‌هائی که برای تعلیم و تربیت فراگیران و کارآموزان انجام می‌شود بیشترین سهم به تدریس مربی در کلاس درس اختصاص دارد. تدریس را می‌توان به فعالیت دوجانبه‌ای که بین مربی و کارآموز جریان دارد و هدفش یادگیری است تعریف کرد. عبارت دوجانبه بیانگر این امر است که تدریس یک کنش متقابل بین مربی بر کارآموز اثر می‌گذارد و برعکس کارآموزان هم فعالیت او را تحت‌تأثیر قرار می‌دهند و برای اینکه تأثیر مربی به‌هنگام تدریس و سایر فعالیت‌هی تربیتی و شاگردان بیشتر شود باید به دو عامل مسلط باشد:

الف) نحوه صحیح تدریس

ب) موضوعی که می‌خواهد تدریس کنند.

▪ هدف‌های آموزشی:

قصد و منظور مربی را از آموزش مطالب درسی به نحوه دقیق و مشخص نشان می‌دهد. بهترین راه بیان هدف‌های آموزشی با توجه به یادگیری یادگیرندگان و استفاده از آن در تدوین هدف‌های آموزشی است.

▪ هدف‌های رفتاری

هدف‌های آموزشی معمولاً مستقیماً قابل اندازه‌گیری نیستند و برای استنباط میزان یادگیری فرد باید به رفتار و عملکرد آشکار او توجه شود لذا باید برای اندازه‌گیری هدف‌های آموزشی آنها را برحسب رفتارها و عملکردها قابل مشاهده و اندازه‌گیری یادگیرندگان تبدیل کنیم. به‌عبارتی به هدف‌های آموزشی که قابل مشاهده و اندازه‌گیری باشند هدف رفتاری گفته می‌شود.

نمونه هدف‌های آموزشی از میان ورزش‌دوستان کوهنوردانی تربیت کنیم (چه نوع کوهنوردانی را تربیت می‌کنیم؟)

کوهنوردان را با علم کوهنوردی آشنا کنیم (از کدام رشته کوهنوردی صحبت می‌کنیم؟)

کوهنوردان باید سنگنوردی را بدانند (چه نوع از سنگ‌نوردی موردنظر است؟)

توجه شود هیچ‌کدام از اهداف بالا به‌طور دقیق قابل اندازه‌گیری نمی‌باشند.

▪ رفتار ورودی

رفتار ورودی به آمادگی فرد در زمینه‌های شناختی (دانش و اطلاعات). عاطفی (نگرش‌ها و انگیزه و علایق او) و روانی و حرکتی (حرکت و اعمال ماهرانه بدنی با فعالیت‌های روانی و بدنی هر دو یادگیری هدف‌های آموزشی اشاره می‌کند. به‌عبارت دیگر آنچه را یادگیرنده قبلاً آموخته است که برای یادگیری مطالب تازه پیش‌نیاز محسوب می‌شود و نیز تجارب و مشیت و منفی حاصل از آموخته‌های قبلی او که بر یادگیری مطلب تازه تأثیر می‌گذارد رفتار ورودی نامیده می‌شود.

▪ سنجش آغازین

نوعی ارزشیابی تشخیصی به حساب می‌آید که وسیله اندازه‌گیری رفتارهای ورودی و تشخیص کم و کسری‌های یادگیری پیش‌نیاز کارآموزان است. باید توجه داشت که سنجش آغازین آزمون مناسبی است تا متوجه شویم یادگیرندگان تا چه اندازه برای یادگیری مفاهیم جدید از جنبه‌های مختلف (شناختی، عاطفی، روانی، حرکتی) آمادگی دارند و چه میزان در آموخته‌های قبلی با هم تفاوت دارند که اگر این تفاوت بین آنها زیاد باشد باید با آموزش‌های پیش‌نیاز برای برخی از آنان به همگن و هم‌سطح‌سازی یادگیرندگان پرداخت.

▪ قوانین یادگیری

قبل از آنکه به روش‌های کلی تدریس بپردازیم لازم است که برخی قوانین مهم یادگیری که حاصل یافته‌ها و تحقیقات روانشناسی است اشاره شود. که با استفاده از این قوانین تجربه‌های یادگیری را برای فراگیران موثرتر، بادوام‌تر و لذتبخش‌تر نمود و همچنین انتقال مفاهیم را توسط مدرسان و مربیان و معلمان راحت‌تر نمود.

برخی از مهمترین این قوانین عبارتند از:

۱) قانون آمادگی:

به‌موجب این قانون یادگیرنده باید از حیث جسمی، عاطفی، ذهنی و عقلی به اندازه کافی رشد کرده آماده آموختن مطالب باشد. به‌عنوان مثال: کسی که می‌خواهد با اصول علمی و فنی و حتی اخلاقی کوهنوردی آشنا شود باید از نظر ذهنی، جسمی و عاطفی شرایط و انگیزه‌های این آموزش را داشته باشد.

۲) قانون اثر:

این قانون به این مطلب اشاره دارد که هر فرد اگر مطالب و تجاربی را که می‌آموزد برای او مطلوب و رضایت‌بخش باشد به تکرار آنها می‌پردازد و لذا آنها را بهتر می‌آموزد.

به‌عنوان مثال: اگر در آموزش اصول و قوانین کوهنوردی به لذت‌های روحی و روانی آن، علاوه بر شرایط مطلوب جسمانی اشاره شود و افراد عادی نیز به این موارد به‌طور ملموس‌تر برخورد نمایند و احساس رضایت در رعایت این اصول را در کوه نمایند مسلماً بهتر مطالب را می‌آموزند و به‌کار می‌بندند.

۳) قانون تمرین:

به‌طور مسلم تکرار و تمرین در یادگیری و دوام آن تأثیر به‌سزائی دارد. که این مطلب را باید به همه کوهنوردان (علی‌رغم آنکه از آن مطلع هستند) یادآوری نمود و از آنان خواست که بدون تعجیل و اصرار در پیشرفت سریع به تمرین مداوم و آهسته بپردازند که کار نیکو کردن از پر کردن است.

۴) قانون مقدم:

معمولاً نخستین خاطرات کلاس و با هر برخوردی بیشتر در ذهن باقی می‌ماند. لذا مربیان و مدرسان عزیز باید به این اصل در هنگام مفاهیم یا حتی همراه کردن داوطلبانی که برای اولین بار به کوه می‌روند توجه داشته باشند و این قبیل عزیزان را به برای دفعات اول به ارتفاعاتی راهنمائی کنند که مناظر زیباتر و راحت‌تری دارد.

۵) قانون عدم کاربرد:

باید توجه شود مهارت و دانشی که به‌کار گرفته نشود به‌تدریج فراموش می‌شود، لذا مربیان عزیز باید بیشتر در انتقال مفاهیم به کاربرد آنها نیز در کوه اشاره نمایند.

▪ موانع یادگیری:

در مقابل قوانینی که به یادگیری کمک می‌کنند عوامل نیز وجود دارند که ممکن است مانع یادگیری شوند، که در اینجا فقط به آنها اشاره می‌شود.

۱) کسل‌کنندگی مطالب

۲) پیچیدگی

۳) آزردگی خاطر

۴) ترس از شکست

۵) نگرانی از مسخره شدن و عواملی از این قبیل شرایط موثر در یادگیری

برای یادگیری بهتر برخی شرایط عمومی لازم است که مهمترین گزینه، انگیزه یادگیری است. برای انتقال بهتر مفاهیم باید انگیزه یادگیرندگان را به یادگیری مطالب بالا ببریم. که یکی از بهترین و راه‌ها برای این‌کار آن است که یادگیرنده، مطلب را خوب بفهمد و مطمئن باشد که بعد از طی آن دوره آموزشی از عهده فعالیت‌های خواسته شده از او به‌خوبی برمی‌آید. به‌عنوان مثال مطمئن باشد که با گذراندن دوره کوتاه آموزشی اصول کوهنوردی از کوه و کوهنوردی لذت بیشتری خواهد بود. و توانائی او در استفاده صحیح‌تر از لوازم و حتی انرژی خود در مسیر کوه بیشتر خواهد شد.



همچنین مشاهده کنید