چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
وقتی همه از تو خاطره دارند
قرعهکشی مرحله نهایی انتخابی جام جهانی را با خوشبینی میبینید یا نگاهی بدبینانه به آن دارید؟ احتمالا از همین الان دارید به روزهایی فکر میکنید که قرار است به ورزشگاه بروید یا پای صفحه تلویزیون بنشینید و خیره شوید به لحظات حساسی که برای صعود به جامجهانی رقم میخورد.استرس، بخشی لاینفک از وجود این دوره از مسابقههاست و البته هر پیروزیای مثل رسمی نانوشته با جشن ملی و خیابانی همراه میشود و هر ناکامیای روزهایی سرشار از اندوه را به ارمغان خواهد آورد!
تب جام جهانی با دلهرهاش زیباست، با وسوسه همان جشنهای ملی و با اندوهی که ناگهان با شنیدن یک سوت شاید مثل ابری تمام این سرزمین را در بر میگیرد.
داستان صعود را اینبار چه کسانی مینویسند؟ قلم، به دست کاتبی افتاده است که سالها در فوتبال ایران به عنوان فرد اول خط حمله آقایی میکرد. ناطق امروز نیمکت تیم ملی علی دایی است که وقتی به گذشته باشکوه او لااقل در بعد بازیگریاش نگاهی میاندازیم، با عناوین تکرار نشدنیاش مواجه خواهیم شد.
مایه فخر و مباهاتی که جسورانه آبروی یک عمر بازیگریاش را در فوتبال ملی بر کف دست گرفته و این بار در قامت یک مربی، زندگی تازهای را همراه تیم ملی آغاز کرده است حتی امروز در نگاه یک منتقد دائمی و همیشگی دایی، باز هم نمیتوان به انتظار روزهای ناکامیاش نشست! اما بزرگترین سوال این است که آیا فاتح دروازههای حریفان ایران میتواند در لباس سرمربیگری تیم ملی هم به اسطوره بدل شود؟ دایی شاید خودش را هم با این پرسش روبهرو کند.
با وجود تمام جاهطلبی بیحد و مرز و پایانناپذیرش، باز هم آنقدر باتجربه هست که بداند دنیای بازیگری و مربیگری دو عالم متمایز از هم بوده و هست.
با دایی و جملاتش همراه میشویم. او در گوشهای از گفتگوهای دوستانه خود میگوید: «من هر شب، در هر شرایطی که باشم، باید نامههایی را که برایم میرسد بخوانم. نامههایی که بیشتر از من طلب کمکهای مالی میکنند!» دوستان نزدیکتر به او از نوشتن گاهگاهی خاطراتش در برگههایی میگویند که نه حکم دفترچه خاطرات که بیشتر نقش یک دوست برای شنیدن خاطراتش را دارد.
برگهها گاهی گم میشوند و بعضی مواقع دور انداخته میشوند. ولی احتمالا اگر دایی خواسته باشد بازهم بعد از خواندن نامهای از یک هموطن و فهمیدن دردی از دردهای جامعهاش، دست به قلم ببرد و چند کلمهای بنگارد، همان جملاتی را خواهد نگاشت که پیش از این در کنفرانس مطبوعاتی بعد از قرعهکشی گفته بود: «من به بزرگترین آرزوی کنونی زندگی ورزشیام فکر میکنم و آن هم صعود به جام جهانی است!»
دایی در آستانه بزرگترین آرزوی خود با حریفانی روبهرو میشود که پیش از این زخم خورده خود او بودند. عربستانیها هرگز خاطرات گلزنیهای پیاپی دایی برابر تیم ملی خود را از یاد نمیبرند. به شکلی که رئیس فدراسیون فوتبال عربستان قبل از هر مراسم قرعهکشی در آسیا رسما از تمایل خود برای همگروه نشدن با تیمهای ایرانی حرف میزند.
۲ عامل برای عربستانیها همواره مایه وحشت بود: یکی نام دایی و یکی بازی در ورزشگاه آزادی! و حالا دایی از روی نیمکت باید مقابل تیمی بایستد که بارها در قامت یک ملیپوش هم در مقدماتی جام جهانی و هم در جام ملتهای آسیا دروازهاش را باز کرده است!
گلزنی برابر محمد الدعایه در جام ملتهای ۹۶ امارات تا دو گلی که در تهران و تکگلی که در ریاض برابر این تیم به ثمر رساند نمونههایی از دلایل ترس همیشگی عربستانیها از نام اوست... و دایی این بار هم بازگشته! مطمئنا عربستانیها بیش از آنچه ما فکرش را بکنیم از این قرعه ناراضی هستند.
کره جنوبی شما را به یاد چه چیزی میاندازد؟ احتمالا یکراست سراغ جام ملتهای ۹۶ امارات میروید. جامی که اگر در خاطره تاریخی ما مانده باشد، هرگز نمیگوییم دایی با گلزنی مقابل لائوس و مالدیو آقای گل جهان شده است. کره جنوبی بر اساس یک رسم تکراری در یکچهارم نهایی مقابل ایران قرار گرفت تا نتیجهای رویایی رقم بخورد. پیروزی رشکبرانگیز ۲ - ۶ مقابل کره با چهارگلی که دایی به شکلی استثنایی و غیرقابل وصف وارد دروازه کره کرد را هرگز از یاد نمیبریم.
دایی مبدل به گریه سیاه کرهایها شد به شکلی که سالها از او به عنوان قاتل کره جنوبی نام میبردند.
امارات حریفی نیست که بخواهیم درباره گلزنیهای پیاپی دایی برابرش ببالیم. در بازی دوستانه، مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۲ و انتخابی جام ملتهای آسیا بارها دروازه امارات با ضربات دایی فرو ریخته است. اماراتیها البته سابقه شکست خوردن مقابل نام دایی در همین رقابتهای مقدماتی جام جهانی، وقتی او در قامت یک مربی برای ایران میجنگید، را هم دارند.
کره شمالی دیگر حریفی است که با وجود تعداد بازیهای اندکی که مقابل تیم ملی ایران طی سالهای اخیر انجام داده هم طعم گلزنی دایی را برابر خود چشیده است؛ بازی نهایی انتخابی جام ملتهای آسیا در تهران و همان بازی ناتمامی که با گل دایی به برتری رسیدیم.
اما این فقط سیر کردن در گذشتهها بود. روزهایی که پشت سر گذاشتیم و به جز خاطراتی باشکوه یا غمانگیز چیزی باقی نمانده است. وقتی به آینده نگاه میکنیم، بازهم به یاد میآوریم دایی امروز و فردا برعکس دیروز باید در لباس سرمربیگری روی نیمکت بنشیند.
او از چه زمان شروع میکند؟ تیمی که دایی جوان کرده است هم به زمان نداشتهاش نیاز دارد، هم به بازیهایی که مثل شلاقی بر پیکره اش این تیم را بسازد. دایی است و آنالیز جزء به جزء تکتک بازیهای حریفان ایران. دایی است و فرصتی کوتاه برای شناختن ترکیب جدید با بازگشت مهدویکیا و کریمی.
دایی است و دنیایی از آرزوهای ایرانیان برای شناختن او به عنوان یک اسطوره مربیگری. دایی کاتب تازه فوتبال ایران است. او داستان صعود را چگونه مینویسد؟ سرشار از امید یا آمیخته با بیم و نگرانی؟!
پیام یونسیپور
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست