یکشنبه, ۳۰ دی, ۱۴۰۳ / 19 January, 2025
بهترین و بدترین بازسازی های دهه گذشته
نکته تازهای نیست که بگوییم هالیوود ایدهای اصیل ندارد یا حداقل از سرمایهگذاری روی ایدههای اصیل میترسد. فقط در همین سال ۲۰۱۱، ۲۷ دنباله برای فیلمهای قبلی ساخته شده است، با این حال منبع دیگری نیز برای ساختن فیلمهای تازه وجود دارد که امسال بسیار از آن استفاده شده و آن هم رجوع به فیلمهای قدیمی است. در هفتههای اخیر بازسازیهایی از «کنان بربر»، «شب وحشت»، «از تاریکی نترس»، «سگهای پوشالی»، «فوتلوز» و «چیز» (که ادعا شده دنبالهای است که پیش از داستان قبلی اتفاق میافتد اما آنقدر به اثر کلاسیک سال ۱۹۸۲ جان کارپنتر شباهت دارد که میتوان آن را بازسازی نامید) به اکران رسیده و در ماههای گذشته هم بازسازیهایی مثل «مکانیک»، «آرتور» و «فقط برو دنبالش» روی پرده رفتهاند. این فهرست ادامه خواهد داشت و در سالجاری باید منتظر «یادآوری مطلق»، «سپیده دم سرخ»، «کلاغ»، «فلچ»، «هوی متال» و تعداد بسیار بیشتری از آثار در دست تکمیل باشیم. در اینجا نگاهی میاندازیم به بهترین و بدترین بازسازیهایی که از سال ۲۰۰۰ بر پرده رفتهاند.این فیلمها بر اساس مجموع آرای مثبت منتقدان معتبرانتخاب شدهاند.
تعدادی از این بازسازیها بهتر از نسخه اصلی بودهاند (از جنبه فنی یا روایی). بعضی از آنها نیز به خوبی از اثر اصلی فاصله گرفتهاند و برخی کاملا به اثری که از آن الهام گرفتهاند، وفادار ماندهاند (البته نه به اندازه بازسازی «نما به نما»ی گاس ون سنت از «روانی» هیچکاک). نکتهای که باید در نظر گرفت این است که بین بازنگری به منبع ادبی اصلی و الهام گرفتن از فیلم قبلی تفاوت قایل شدهایم و بنابراین فیلمی مثل «اسپری مو» با همه نمرههای بالایی که گرفته، چون اقتباس از یک نمایش موزیکال صحنهای است و واقعا بازسازی فیلم اصلی جان واترز نیست در این فهرست نیامده در صورتی که «شهامت واقعی» که بیشتر تفسیر مجددی از کتاب است تا بازسازی فیلم اول، چون از سوی بسیاری از منتقدانی که دربارهاش نوشتهاند، «بازسازی» تلقی شده، به فهرست راه یافته است.
● بهترینها
۱) «۱۳ آدمکش» تاکاشی میایکه
جاشوا راتکوف از تایم آوت نیویورک، از «۱۳ آدمکش» با عبارات «اثری با ساختار کلاسیک، جدا قابل مقایسه با آثار بزرگ آکیرا کوروساوا» یاد کرده است. این بازسازی تاکاشی میایکه از نسخه اصلی سال ۱۹۶۳ ایچی کودو، یکی از برجستهترین آثار این فیلمساز است. «۱۳ آدمکش» میایکه اثری خشن، غریب و هوشمندانه است اما شگفتانگیزترین نکته، پیروی بیچون و چرای آن از قواعد فیلمهای سامورایی است. طبق ساختار فیلم اصلی، در نیمه اول فیلم زمان زیادی به معرفی هر شخصیت و گرد هم آمدن گروهی متشکل از ۱۲ سامورایی به شیوه کلاسیک و ۴۵ دقیقه بعدی به نبردی خوشپرداخت، اختصاص یافته است. میایکه جنبههای تازهای به داستان افزوده، از جمله نمایش صریح سویه سادیستی شخصیت لرد ناریتسوگو که به نحو منحصر به فردی بیمار و فیلسوفمآب است و همچنین شخصیت زیرک سیزدهمین آدمکش.
۲) «رفتگان» مارتین اسکورسیزی
به گفته اسفانی زاکارک از مجله سالن، «اسکوسیزی نیازی به بازسازی فیلم «امور دوزخی» نداشت، البته کار او بیشتر گرامیداشت نسخه اصلی است تا بیحرمتی به آن. «رفتگان» به جای آنکه انگلوار به منبع اصلی بچسبد، آن را از نو تصویر کرده، ساختار اصلی فیلم اول را نگه داشته و نقاط افتراق تازهای به آن افزوده است.»شاید این بهترین فیلم اسکورسیزی یا اولین بازسازی او نباشد («تنگه وحشت» را از یاد نبرید) اما فیلمی است که او را برنده اسکار بهترین کارگردانی و همینطور بهترین فیلم کرد. خیلی در این مورد بحث شده است که کدام فیلم بهتر است -«امور دوزخی» اندی لائو و آلن مک (و دنباله و پیش-دنباله آن) یا «رفتگان» اسکورسیزی، اما نمیتوان انکار کرد که هر کدام جایگاه منحصر به فرد خود را دارند. «امور دوزخی» یک درام جنایی هنگکنگی تند و تیز، مدرن و سریع است. «رفتگان» ۵۰ دقیقه طولانیتر، پر و پیمان (وامدار هر سه فیلم تریلوژی هنگکنگی) و اپراگونه است. اسکورسیزی بازیهایی عالی گرفته و رنگ و بوی محلی خوبی به داستان داده تا ماجرای یک خبرچین گنگسترها در اداره پلیس بوستن و مامور مخفی پلیس دردار و دسته گنگسترهای ایرلندی را بازگو کند. بسیاری از طرفداران فیلم اصلی همچنان آن را ترجیح میدهند اما منتقدان میگویند که طرف هرکدام را بگیرید، درست است.
۳) «کینگ کنگ» پیتر جکسن
جاناتان رزنبام در شیکاگو ریدر نوشته است: «بازسازی پیتر جکسن از نسخه کلاسیک ۱۹۳۳ بسیار گیراست. فیلم در مورد شخصیتها دوباره اندیشیده و فانتزی یونگی اثر اصلی را به صحنهای بیجان اما دارای بافتی ماهرانه از جلوههای پرتحرک و پر احساس تبدیل کرده است.»
۷۲ سال فاصله میان نسخه پیتر جکسن و «کینگ کنگ» اصلی (که در سال ۱۹۷۶ نیز با بازی جف بریجز، رل ژوردن و جسیکا لانگ بازسازی شده بود) به کارگردان امکان داده تا از پیشرفتهای فناوری به خوبی بهره ببرد. جکسن به جای استفاده از مدلهای استاپ موشن از روش ثبت بازی بازیگران استفاده کرد که شخصیت گولوم سه گانه «ارباب حقهها» را با آن ساخته بود. هر دو فیلم اوج جلوههای تصویری زمان خود را عرضه کردند و اثر جکسن با آنکه داستانش در زمان نسخه اصلی میگذرد، هم ادای دینی به «کینگ کنگ» اصلی کرده و هم هیجان تازهای به آن افزوده است.
۴) «شهامت واقعی» برادران کوئن
کلودیا پویگ از «یو. اس.ای تودی» درباره این فیلم نوشته است: «فیلم اصلی تحتالشعاع پرسونای عظیم جان وین قرار داشت اما بازسازی برادران کوئن اثری متکی به گروه بازیگران است و تازگی خاص خود را دارد.» برادران کوئن برای داستانهای اصیل خود شهرت دارند، بنابراین
روی آوردن آنها به بازسازی «شهامت واقعی» ۱۹۶۹ که جان وین را برنده اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد کرد، عجیب به نظر میرسید. البته «شهامت واقعی» اولین بازسازی آنها نبود و آنها فیلم کمتر مورد استقبال منتقدان قرار گرفته «قاتلین پیرزن» را نیز در کارنامه داشتند. برادران کوئن برای ایجاد تمایز با فیلم اصلی، شخصیت متی، قهرمان ۱۴ساله رمان چارلز پرتیس را در کانون داستان نگه داشتند، زبان رمان اصلی را تا حد ممکن به فیلم بازگرداندند و پایان اصلی که در نسخه هنری هاتاوی حذف شده بود را حفظ کردند. ظاهرا این تغییرات به مذاق تماشاگران خوش آمد و «شهامت واقعی» به پرفروشترین اثر برادران کوئن بدل شد و همچنین یکی از بهترین استقبالهای منتقدان از آثار آنها را به همراه داشت.
۵) «بگذار داخل شوم» مت ریوز
به نوشته پیتر دبروژ در ورایتی، «ریوز با بازسازی داستان خونآشامی عالی سوئدی، آن را خراب نکرده است. اصلاحاتی هم به عمل آورده و از جمله یک سکانس اکشن-ترسناک خوب هم در اواسط فیلم افزوده است.» وقتی اعلام شد مت ریوز که تا آن زمان فقط «مزرعه شبدر» را ساخته بود، تریلر خونآشامی سوئدی «بگذار فرد مناسب به داخل بیاید» را بازسازی میکند، طرفداران آن فیلم، یک خرابکاری هالیوودی دیگر در مورد فیلم خارجی محبوبی را انتظار میکشیدند. اما به نظر میرسد داستان اصلی جان آیوید لیندکویست آنقدر جهانشمول است که به راحتی از عرض اقیانوس اطلس گذشت و در نیومکزیکوی اوایل دهه ۱۹۸۰ جا افتاد. این را نباید به آن معنی تلقی کرد که «بگذار داخل شوم» بازسازی فیلم سال ۲۰۰۸ توماس آلفردسن نیست، که کاملا هم هست. ریوز در واقع از فیلمنامه آلفردسن برای فیلم اصلی استفاده کرد که داستان پر شاخ و برگ کتاب را بر ارتباط دو کودک متمرکز کرده بود. منتقدان از بازسازی استفاده کردند اما تماشاگران استقبال نکردند و فیلم ۲۴ میلیون دلار در سراسر جهان فروش داشت که نیمی از آن فروش فیلم در آمریکا بود.
۶) «بیخوابی» کریستوفر نولان
راجر ایبرت در شیکاگو سان تایمز نوشته: «برخلاف اکثر بازسازیها، «بیخوابی» نولان یک اثر ضعیف روکش شده نیست، بلکه دوباره دست و پنجه نرم کردن با موضوع است، مثل اجرای تازهای از یک نمایشنامه خوب.» نسخه ۲۰۰۲ «بیخوابی» یکی از آثار فراموش شده کریستوفر نولان است که بعد از «یادآوری» برجسته و پیش از ورود او به عرصه آثار پرفروش با «بتمن آغاز میکند» ساخته شد. نولان فیلم دلهرهآور سال ۱۹۹۷ اریک اسکیولدبیارگ را ا ز نروژ به آلاسکا منتقل کرد، آل پاچینو را به جای استلان اسکارسگارد گذاشت و رابین ویلیامز و هیلاری سوانک و تحقیقات داخلی پلیس در مورد پاچینو در نقش کارآگاه را اضافه کرد که بر پیچیدگی احساس گناه او در مورد شلیک به همکارش افزود. اما هر یک از فیلمها پایان منحصر به فردی دارد. فقط اینطور میتوانیم بگوییم که هالیوود یک پایان روشن، با پروندهای مختومه و سیاه و سفید را ترجیح میدهد در حالی که فیلم غیرآمریکایی جای بیشتری برای ابهام اخلاقی باز میگذارد.
۷ و ۸) «۳:۱۰ به یوما» ساخته جیمز منگولد و «کاندیدای منچوری» جاناتان دمی
کنت توران، لسآنجلس تایمز: «جیمز منگولد با چنان انرژی و شور و شوقی کارگردانی میکند که انگار نمیداند قبل از او کسی این اثر را ساخته است.» جان پاورز، لسآنجلس ویکلی:«اگر نسخه دمی ضرب اثر قبلی را ندارد، در عوض بیشتر احتمال دارد مورد پسند تماشاگران معاصر قرار گیرد که علاوه بر پیچ و خمهای هزارتووار داستان از حرفهایگرایی صیقلخورده ستارگان فیلم لذت میبرند.» دومین اثر وسترن این فهرست یک بازنگری سرراست از نسخه اصلی با پایانی متفاوت است. نسخه ۲۰۰۷ جیمز منگولد رابطه پدر و پسر را به مضمون مرکزی تبدیل میکند، عنصری که در نسخه اصلی به کلی غایب بود. او همچنین برای تماشاگران مدرن بر اکشن فیلم میافزاید و نبردی طولانی با تفنگ را به تصویر میکشد که حاصل آن پایانی قطبی شدهتر از بسیاری از وسترنهای اخیر است.
جاناتان دمی تریلر تیره و تار و کمدی مانند جان فرانکنهایمر را از بستر جنگ سرد به جنگ خلیجفارس منتقل میکند و آنچه به دست میآورد، اگر نه خیلی عالی، دستکم قابل قبول است. دنزل واشنگتن در نقش سرباز مظنون مبتلا به کابوس جانشین فرانک سیناترا شده، مریل استریپ تلاش کرده تا همسنگ تهدید آنجلا لنزبری در نسخه ۱۹۶۲ باشد و لیو شرایبر نقش پیاده نظام بازی هر دو طرف را ایفا میکند. فیلم توطئهای پیچیدهتر را در قلب داستان دارد و پایانبندیاش به خونسردی فیلم اصلی نیست، اما پارانویایی که فیلم فرانکنهایمر را به یک اثر کلاسیک سینما بدل کرد، همچنان حفظ شده است.
۹) «یازده یار اوشن» استیون سودربرگ
تاد مک کارتی در ورایتی نوشته است: «فیلم هر کسی را که به آن مربوط است، دست میاندازد، از جمله تماشاگر را. اثری نشاطآور و آسانگیر است که جز اندکی تفریح قصد دیگری ندارد.» جورج کلونی و برد پیت هرگز زیر آواز نمیزنند اما بازسازی سودربرگ از نسخه فیلم سال ۱۹۶۰ درباره سرقت بزرگ از لاسوگاس به اندازه فیلم اصلی سرخوش و تاثیرگذار است. سودربرگ همان پیش فرض را با ضرباهنگی سریع، گروه بازیگرانی از چند فرهنگ مختلف و در سنین مختلف (به جای یک گروه از رفقای زمان جنگ)، انگیزههایی تازه برای شخصیتها و آگاهی از اینکه فیلم فقط قرار است مایه تفریح باشد، ساخته است. باز هم در این بازسازی پایان داستان به شدت تغییر کرده است، البته ناگفته نماند که هالیوود قرن بیست و یکم احتمال ساخته شدن دنباله (و در این مورد، دو دنباله) را در نظر میگیرد.
۱۰) «جمعه عجیب و غریب»
به نوشته شان آکسمیکر در سیاتل پست اینتلیجنسر، این فیلم «یک بازسازی با مایههای خانوادگی که بسیار خندهدارتر، تر و تازهتر و تاثیرگذارتر از نسخه بیرنگ و بوی اصلی است.»اگر مشکلات و مسایل این روزهای لیندسی لوهان را در نظر بگیریم، به سختی میتوانیم به یاد بیاوریم که او یک زمان بازیگر جوان بااستعدادی بود. در این فیلم که در سال ۲۰۰۳ ساخته شده، او نقشی را ایفا کرده که جودی فاستر در نسخه ۱۹۷۶ بر عهده داشت. در پایان هر دو فیلم، مشکلات میان مادر و دختر که توانستهاند خود را در جای یکدیگر بگذارند، عملا برطرف میشود.
● بدترینها
۱) «رولربال» (جان مک تیرنان، ۲۰۰۲)،
۲) «شب جشن فارغالتحصیلی» (نلسن مک کورمیک، ۲۰۰۸)،
۳) «دلداده» (گای ریچی، ۲۰۰۲)،
۴) «کریسمس سیاه» (گلن مورگان، ۲۰۰۶)،
۵ تا ۹) «بانکوک خطرناک» (برادران پنگ، ۲۰۰۸)، «کارتر را بگیر» (استیون کی، ۲۰۰۰)، «آقای دیدز» (استیون بریل، ۲۰۰۲)، «یک تلفن بیپاسخ» (اریک والت، ۲۰۰۸) و «صف انجمن زنانه» (استوارت هندلر، ۲۰۰۹)، ۱۰- «تاکسی» (تیم استوری، ۲۰۰۴).
منبع: متاکریتیک
کیت کیمبل
ترجمه: پریا لطیفیخواه
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست