چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
کلاه خیرخواهی بر سر مردم کاتالونیا
برای علاقهمندان باشگاه بارسلونا بیش از یک قرن، افتخاری غیرقابل رقابت وجود داشت که از آن فراتر از یک حرکت ورزشی یاد میکردند و نماد استقلال کاتالونیا محسوب میشد. آبی اناریها از سال ۱۸۹۹، یعنی از بدو تاسیس تا سال ۲۰۰۶ هرگز روی پیراهن خود تبلیغ کالا، موسسه یا هر چیز مشابه دیگر را قرار نداده و تنها به رفع نیاز از جانب کاتالونیا مینازیدند، ولی در این سال یک لغزش (بظاهر مثبت) سبب شد این افتخار ماندگار جای خود را به یک روند جدید بدهد.
● یونیسف
حاصل جنگ جهانی دوم تنها خرابی و ویرانی نبود، بلکه کودکان معصومی هم بودند که به سبب مرگ والدین، بیسرپرست و آواره شدند و ناامیدی را میپیمودند. با تشکیل سازمان ملل متحد در سال۱۹۴۶ و خاتمه جنگ، به پیشنهاد شورای اقتصادی و اجتماعی این سازمان، صندوقی برای کمک به این کودکان به صورت اضطراری تشکیل شد که البته سال ۱۹۵۳ با ساختار و رویکردی جدید به صندوق کودکان ملل متحد (UNICEF) تغییرنام داد. این نهاد از آن زمان تا امروز به دنبال کمکهای بشردوستانه در کشورهای در حال توسعه بوده و در این راه بر کمکهای مالی دولتها یا مردم تکیه دارد. این حفاظت از کودکان را باید خیرخواهانهترین بخش سازمان ملل دانست و هر فرد یا ارگانی که با این صندوق همکاری کند، به نوعی جلوه درخشان کار خویش را بر همگان روشن کرده است. هفتم سپتامبر ۲۰۰۶ روزی بود که باشگاه آبیاناریها برای نخستین بار حاضر شد میراث یکصد ساله را تنها برای حفاظت از کودکان سراسر دنیا به دیگران عرضه کند. براساس توافق فیمابین یونیسف و باشگاه بارسلونا، این باشگاه متعهد شد ضمن درج لوگوی یونیسف روی پیراهن خود، سالانه هفت درصد از درآمد خود را به علاوه مبلغ یک و نیم میلیون یورو در اختیار این صندوق قرار دهد. حرکتی که نهتنها با اعتراض هواداران روبهرو نشد، بلکه ابزاری برای فخرفروشی بیشتر آنها نیز گشت. این در حالی بود که بخشی از آن یک و نیم میلیون یورو از سوی هوادارانی پرداخت میشد که براساس مصوبه سال ۱۹۹۴ هیأت مدیره بارسا، میتوانستند کمکهای خود را برای اهداف غیرورزشی باشگاه به صندوق آن واریز کنند.
با اجرایی شدن قرارداد بارسا و یونیسف، این حرکت به یکی از ماندگارترین کارهای عامالمنفعه بدل شده و یونیسف در هر اجلاسی با افتخار از آن یاد میکند. این مساله سبب شد بسیاری از شرکتها و نهادهای تجاری ـ ورزشی پا پیش بگذارند و تا حدی خود را در این حرکت سهیم کنند، اما درسال ۲۰۱۰ اتفاقی افتاد که صدای همه حتی هواداران پر و پا قرص آبیاناریها را هم درآورد.
● بنیاد قطر
الموسسه القطر (Qatar Foundation) سازمانی خصوصی و غیرانتفاعی در کشور کوچک جنوب خلیج فارس است و از سال تاسیس (۱۹۹۵) با فرمان شیخ محمد بن خلیفه تا به حال، در زمینه کارهای عامالمنفعه در بخشهای آموزشی، تحقیقات و بالا بردن سطح فکری جامعه تلاش کرده است. این ظاهر پاک و دوستداشتنی میتواند هر قلبی را تسخیر کند و انسانها با هر نژاد، فرهنگ یا مذهبی را به خود بخواند. ولی در پس این پرده سپید، سیاهیای نهفته است که خود برای بررسی جامع آن مجالی دیگر میطلبد.
در دهم سپتامبر ۲۰۱۰، خبری محافل ورزشی و فرهنگی کاتالونیا را تکان داد: «باشگاه بارسلونا با قراردادی پنج ساله و با مبلغ سالانه ۱۵ میلیون یورو که بتدریج افزایش خواهد یافت، بنیاد قطر را بهعنوان اسپانسر خاص خود پذیرفت. مردم کاتالونیا که با نصب لوگوی یونیسف آن هم در عوض پرداخت پول (و نه گرفتن آن) به خیابانها ریخته بودند و پس از توجیهات روسل، راضی به اجرایی شدن آن گشتند حال دیوانه شده بودند. گام نخست در راه توجیه را باز مدیرعامل چربزبان باشگاه برداشت: «حتی تصور این که از بنیاد قطر ۱۶۵ میلیون یورو برای پنج سال دریافت نمیکردیم برایم سخت است. آنها ما را نجات دادند و بدون کمک قطریها، بارسا کوچک میشد. من دغدغه هواداران را درک میکنم، ولی باشگاه بابت بدهیهایش در بخش بسکتبال و فوتسال به یک وام بانکی نیاز داشت. تعصب هواداران با تمام ارزش آن برای من و خزانه باشگاه پول نمیشود، البته تنها کاتالانها نبودند که معترض این امر شدند، بلکه کل اسپانیا و اتحادیه اروپا به سبب ساختار این بنیاد به آن اعتراض داشتند. نهادهای صهیونیستی میگفتند فرد تصمیمگیرنده پشت پرده این موسسه یوسف القرضاوی، مفتی قدرتمند الازهر است و اهداف آنان ریشهکنی رژیم اشغالگر قدس است، اما این خود یک فرار رو به جلو بود برای پوشش گذاشتن بر کارهای ویژه این بنیاد. نخستین پرسشی که به ذهن هر کسی میرسید چرایی حضور این بنیاد در ورزش و نیاز آن به چنین تبلیغات عظیمی بود. تا حدی که این بنیاد به مشهورترین اسپانسر سال ۲۰۱۱ بدل شود. توجیه ساندرو روسل، مدیرعامل بارسا اهداف بشردوستانه بنیاد قطر بود، ولی چرا این بنیاد که باید در کمال آرامش و به دور از غوغاسالاری به کارهای خیرش بپردازد، این گونه در پی ایجاد شور و تبلیغ دوید؟
این بنیاد را باید یکی از بازوهای نظام سرمایهداری در لوای بشردوستی دانست. حضور در کالجهای معتبر دنیا، قرارگیری شیخه بنت ناصر، رئیس مجموعه و همسر امیر قطر در کنار ولیعهد انگلیس، رئیسجمهور آمریکا و سران اتحادیه اروپا از عمق نفوذ این بازو در دنیا نشان دارد. مردم غافل قطر و سایر کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز خام این پوسته شیرین شده و از اغفال فرهنگی خویش باکی ندارند و شاید در کنار آن باید مردم کاتالونیا را بازنده این ماجرا دانست که در پشت نقاب عوامفریبانه کارهای عامالمنفعهای نظیر آموزش رایگان و ایجاد فرصتهای برابر برای تمام انسانها، اجازه دادند روی لباس بارسا که برای آنان به مثابه پرچم کاتالونیا و نماد استقلالطلبیشان بود، یک آگهی تبلیغاتی جای بگیرد.
علی پازوکیان
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
ایران احمد وحیدی مجلس مجلس شورای اسلامی چین دولت سیزدهم خلیج فارس دولت لایحه بودجه 1403 شورای نگهبان حجاب مجلس یازدهم
روز معلم تهران آموزش و پرورش هواشناسی قوه قضاییه شهرداری تهران فضای مجازی سلامت پلیس دستگیری شورای شهر تهران شورای شهر
بانک مرکزی خودرو بابک زنجانی قیمت دلار قیمت خودرو قیمت طلا ایران خودرو سایپا دلار مالیات بازار خودرو تورم
تلویزیون سریال سعید آقاخانی سینمای ایران سینما نون خ موسیقی تئاتر دفاع مقدس فیلم کتاب رسانه ملی
اسرائیل رژیم صهیونیستی غزه فلسطین آمریکا جنگ غزه حماس روسیه نوار غزه ترکیه افغانستان بنیامین نتانیاهو
فوتبال پرسپولیس استقلال رئال مادرید سپاهان تراکتور بایرن مونیخ باشگاه استقلال لیگ برتر فوتسال تیم ملی فوتسال ایران بازی
هوش مصنوعی تبلیغات ناسا تسلا اینستاگرام اپل فناوری همراه اول آیفون گوگل
داروخانه خواب دیابت مسمومیت کاهش وزن چاقی سلامت روان بارداری آلزایمر