پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

هنوز اسطوره فرانسوی هاست


به مناسبت جشن پنجاه سالگی یوفا, كشورهای عضو این سازمان بازیكن برگزیده شان را معرفی می كنند, اما برخلاف كشورهایی مانند سوئد و رومانی كه لارسن و هاجی را معرفی كردند, بازیكن منتخب فرانسوی ها از نسل امروز نیست

فرانسوی ها نه تنها از نسل طلایی فوتبالشان كه هم فاتح جام جهانی ۹۸ و هم فاتح یورو ۲۰۰۰ شد كسی را انتخاب نكردند، بلكه بر روی نام اعجویه نابغه ای مانند زین الدین زیدان نیز قلم كشیدند، تا یك بار دیگر ثابت كنند هنوز هم محبوب ترین بازیكن این كشور میشل پلاتینی افسانه ای است. بازیكنی كه به غیر از فتح جام جهانی تقریباً به تمامی افتخارات ممكن در جهان فوتبال دست یافت و دوبار نیز در سال های ۸۴ و ۸۵ به عنوان بهترین بازیكن جهان برگزیده شد.

اما آنچه پلاتینی را از سایر همتایانش متمایز می سازد، ذهن پویای اوست كه از این ستاره پس از خداحافظی اش از جهان فوتبال مدیری موفق ساخت. اندیشه محكمی كه به خوبی از لابه لای سخنان میشل شنیده می شود.

فهرست افتخارات میشل پلاتینی تنها یك قهرمانی در جام جهانی را كم دارد. او همیشه از عدم كسب جام جهانی ۱۹۸۶ نالیده و آن را نتیجه ای ناعادلانه دانسته، نه فقط برای خودش بلكه برای كل تیم. اما به هر حال دوران بازی پلاتینی نیز مانند هر بازیكنی تمام شد و او هدایت تیم ملی فرانسه را از نوامبر ۱۹۸۸ تا ژوئن ۱۹۹۲ عهده دار شد. مدیریت در فوتبال چالش بعدی پلاتینی بود و او مسئول اجرایی جام جهانی ۱۹۹۸ شد و سپس نایب رئیس فدراسیون فوتبال فرانسه شد و اكنون نیز هم عضو كمیته اجرایی یوفا است و هم فیفا؛ به نظر می رسد جاه طلبی های میشل پایانی ندارد.

پلاتینی اكنون نیز مانند دوران بازیگری اش عطشی سیری ناپذیر برای فوتبال دارد، منتها این بار در زمینه ای دیگر: «اساس فوتبال بر لذت بردن و سهیم بودن است و ما باید مطمئن شویم كه هنوز در این راه گام برمی داریم.» او همچنین با توجه به تجارب شخصی اش می داند كه موفقیت در فوتبال می تواند چه شوری در جامعه ایجاد كند: «اولین بار در سال ۱۹۷۰ و پس از موفقیت های سنت اتین بود كه دانستیم فوتبال چه اهمیتی میان مردم فرانسه دارد، پس از آن نوبت به جام جهانی ۱۹۸۲ اسپانیا رسید، كه یك انقلاب حقیقی بود و باعث شه روحی جدید به كالبد فوتبال فرانسه دمیده شود و نتیجه اش در رقابت های یورو ۸۴ هویدا شد. ما محصول یك دوره كار سخت و جاه طلبی یك نسل را برداشت كردیم و تنها پس از جام ملت های ۱۹۸۴ بود كه آن بازیكنان شروع به رفتن به كلاس های مربیگری كردند. ما شروع به تغییر دادن ذهنیت مان كردیم و فوتبال فرانسه یاد گرفت كه متفاوت فكر كند.» و پلاتینی نقش اصلی را در این قضیه عهده دار بود. او در شهر كوچكی در شرق ژوف (Joeuf) بزرگ شد، جایی كه پدرش به عنوان یك معلم ریاضی تدریس می كرد و مادرش در یك باشگاه دوومیدانی می دوید. پلاتینی با باشگاه نانسی شروع كرد و سپس به تیمی بزرگتر به نام سنت اتین پیوست و بعد از غول فوتبال ایتالیا و اروپا یوونتوس سردرآورد. اما خاطرات به یادماندنی پلاتینی بیشتر مربوط به تیم ملی فرانسه است: «هیچ گاه دیدار مقابل هلند را فراموش نمی كنم. من گل اول بازی را از روی یك ضربه آزاد زدم و بازی را نیز در پایان با نتیجه دو بر صفر بردیم. این دیدار در چارچوب رقابت های انتخابی جام جهانی اسپانیا بود. این مسابقه خاطره انگیزترین دیدار برایم در رقابت های سال های ۸۲ ، ۸۴ و ۸۶ بود.» و البته پلاتینی یك بازی دیگر را نیز هرگز فراموش نمی كند، دیدار تلخ مقابل آلمان غربی در مرحله نیمه نهایی جام ۸۲ در سویل اسپانیا، مسابقه ای كه در آن هارولد شوماخر دروازه بان آلمان دنده پاتریك باتیستون را شكست. این دیدار با نتیجه سه بر سه به پایان رسید و در ضربات پنالتی ژرمن ها یكی از بهترین تیم های تاریخ فوتبال فرانسه را به خانه فرستادند: «لحظه خیلی خیلی بزرگی بود. ما آن شب تمامی ملت فرانسه را پشت سرمان حس می كردیم.» اما داشتن یك تیم خوب و ارائه بازی های زیبا برای فرانسوی ها كافی نبود و آنها به عنوانی درخور نیاز داشتند و این اتفاقی بود كه در رقابت های یورو ۱۹۸۴ افتاد. دیدارهایی كه با قهرمانی فرانسه پایان یافت و پلاتینی نیز آقای گل آن شد. شاید بتوان گفت در آن سال همه چیز به كام پلاتینی بود. او كاپیتان فرانسه قهرمان اروپا بود و در رده باشگاهی نیز به همراه یوونتوس در ایتالیا و اروپا می درخشید. پلاتینی یك ستاره به تمام معنا بود. اما یك حادثه بر موفقیت های پلاتینی سایه انداخت، فاجعه ورزشگاه هیسل بروكسل در فینال جام قهرمانان اروپای ۱۹۸۵ مقابل لیورپول: «آن یك واقعه غم انگیز بود كه می توانست در هر جای دیگری نیز اتفاق بیفتد.»

یك سال پس از جام جهانی ۱۹۸۶ پلاتینی كفش هایش را آویخت و از دنیای بازیگری خداحافظی كرد، آن هم تنها با ۳۲ سال سن، اما خسته از استرس و فشار رقابت ها: «دیگر نمی توانستم از بازی ام لذت ببرم، خسته و فرسوده بودم.» پلاتینی سپس برای چهار سال هدایت تیم ملی فرانسه را بر عهده گرفت، اما تنها توانست به مرحله پایانی یورو ۹۲ راه یابد و پس از آن پلاتینی از این سمت كناره گرفت: «این كار من نبود و برای این كار ساخته نشده بودم.»

پس از آن بود كه فرانسوا میتران رئیس جمهور فرانسه از او خواست ریاست كمیته سازماندهی جام جهانی ۱۹۹۸ را بر عهده بگیرد: «وارد دنیای جدیدی شده بودم كه با آن آشنا نبودم: گردهمایی، انتخابات و مسئولیت ها و سرپرستی های مختلف.» پس از موفقیت در جام جهانی، پلاتینی به عنوان مشاور سپ بلاتر رئیس فیفا انتخاب شد و بلافاصله شروع كرد به محكوم كردن خشونت در داخل و خارج زمین و همین طور انتقاد از افزایش بی رویه حقوق بازیكنان و همین طور حكومت پول بر فوتبال: «فوتبال باید ارزش واقعی اش را حفظ كند و به چیزهایی غیر از پول هم فكر كند. من با قانون بوسمن و اینكه بازیكنان پس از پایان مدت قراردادشان می توانند به عنوان بازیكن آزاد به هر تیمی ملحق شوند موافقم، اما باید راه هایی برای حمایت از باشگاه های بازیكن ساز نیز پیدا كنیم و نباید اجازه دهیم زحمات آنها توسط باشگاه های بزرگتر تاراج شود و اروپا باید بفهمد كه فوتبال مانند بقیه كارها یك فعالیت اقتصادی صرف نیست.»

• افكار زیبا

پلاتینی همچنین یكی از طرفداران پرحرارت فوتبال زیبا و سالم محسوب می شود: «باید این حقیقت را قبول كنیم كه خشونت در فوتبال به نسبت ده یا بیست سال گذشته كم تر شده و قوانین فیفا پس از جام جهانی ۱۹۹۰ از بازیكنان بهتر محافظت می كند. اما من علاقه ای به استفاده از تصاویر ویدیویی در داوری ندارم چرا كه این قضیه باعث به وجود آمدن وقفه های غیرضروری در بازی می شود و همچنین داوری را نیز به شدت تحت تاثیر قرار می دهد. البته تصاویر تلویزیونی برای نشان دادن فریبكاری بازیكنان و همچنین بازیكنانی كه به حریف آسیب می رسانند خوب است، اما زمان استفاده از این تصاویر بعد از بازی است و نه در حین مسابقه. هر چند كه معتقدم باید داوری فوتبال پیشرفت كند، اما می توانیم این كار را مثلاً با قرار دادن كمك داورهایی پشت هر دروازه انجام دهیم، تا خطاهایی مثل گرفتن پیراهن در محوطه جریمه و همچنین رد شدن یا نشدن توپ از خط دروازه بهتر دیده شود.»

پلاتینی هنوز هم مانند دوران بازیگری اش معتقد است این بازیكنان بزرگ هستند كه فوتبال را جذاب می كنند و تماشاگران را به وجد می آورند. بازیكنان بزرگی كه خود او هم بدون شك یكی از آنهاست: «در دوره ما هم بازیكنان بزرگ مجبور بودند در طول سال در مسابقات زیادی شركت كنند، درست مانند بازیكنان امروزی اما تفاوت ستارگان كنونی فوتبال با بازیكنان زمان ما این است كه آنها حواسشان بیشتر دنبال تجارت و تبلیغات است تا فوتبال.»

پلاتینی حرف عجیبی نمی زند. اولین اولویت پلاتینی در جایی است كه باید باشد و هنوز نیز هست: «در خود بازی».