شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

ماجرای ۷ ساله بی كفش ماندن زنان


ماجرای ۷ ساله بی كفش ماندن زنان

در میان خاندان های منسوب به مغولان رسم بر پوشیدگی روی و موی نبود و طبق قانون یاسا امرا می توانستند با هر زنی اعم از مجرد یا شوهردار ازدواج كنند لذا شوهران را مجبور می كردند كه همسران خود را طلاق گفته و سپس او را به عقد خود درآورند

از افول دوره ایلخانی تا تشكیل دولت تیموری دورانی بر ایران گذشت كه به دوره فترت شهرت دارد. در این دوران حكومت های مستقل و گاه نیمه مستقلی تحت تابعیت بازماندگان مغول چون خاندان آل جلایر در عراق و سلغریان یا آل مظفر در فارس، كرمان و كردستان، خاندان اینجو در شیراز، قراختائیان در كرمان و آل كرت در هرات سر برآوردند. زنان در این دوره نسبت به گذشته آزادی عمل بیشتری داشتند و همچون مردان در زمینه جنگ آوری، سواركاری، شعر و تغزل و هنرهای زمانه آموزش می دیدند. بسیاری از آنان پس از پذیرش اسلام، مقام و موقعیت خود را حفظ كرده و گاه به قدرت نائل می شدند. مانند تركان خاتون در كرمان و شاهزاده ساتی بیك كه به ایلخانی رسیدند.

در میان خاندان های منسوب به مغولان رسم بر پوشیدگی روی و موی نبود و طبق قانون یاسا امرا می توانستند با هر زنی اعم از مجرد یا شوهردار ازدواج كنند. لذا شوهران را مجبور می كردند كه همسران خود را طلاق گفته و سپس او را به عقد خود درآورند. بعضی از خاندان ها از ترس تعرض امرا و فرماندهان، دختران خود را پوشیده و یا در كسوت مردان و نقابداران بیرون می بردند تا شناسایی نشوند كه این امر در میان توده مذهبی و اسلامی بیشتر رواج داشت.

حال شمه ای از احوال مهم ترین زنان این دوران، با تفكیك خاندان های آنان و با توجه به اهمیت منطقه حكومتی بیان می گردد.

● دلشاد خاتون - وی منسوب به خاندان آل جلایر یا ایلكخانیان در عراق عرب است (۷۴۰-۸۳۶ ه .ق)

دختر دمشق خواجه و نوه امیر چوپان بود. ابوسعید با كمك و همت امیر چوپان به حكومت رسید و در اوج جوانی و قدرت، هوسرانی و ناسپاسی از سر گرفت. به طوری كه داماد امیر چوپان را مجبور كرد تا همسر زیبای خود بغداد خاتون را طلاق گفته و او را به همسری گرفت. دگر بار به بغداد خاتون بد گمان شد و با برادرزاده او دلشاد خاتون ازدواج كرد. در همان زمان ازبك ها به متصرفات ایلخان حمله ور شدند و ابوسعید را به قتل رساندند. دلشاد خاتون از بیم جان خود متواری شد و وقتی خبر فتح تبریز توسط شیخ حسن بزرگ به او رسید به آنجا رفت. شیخ حسن بیوه ابوسعید را گرامی داشته و او را به عقد خود درآورد. آنها پس از آرامش منطقه، حكومت عراق به مركزیت بغداد را به دست گرفتند و عملاً تمام امور مملكتی به دست دلشاد خاتون افتاد. او طی ۱۷ سال حكومت شیخ حسن بزرگ، بارها بغداد را از تهاجم اجانب حفظ كرد. دربار او محفل شعرا و اندیشمندان بود. مهم ترین شعرای دربار او سلمان ساوجی و خواجوی كرمانی بودند كه دلشاد خاتون به لحاظ اعتماد زیاد به مداح خود سلمان ساوجی تربیت فرزند ارشد خود سلطان اویس را به او سپرد. وی به لحاظ شهرت به زیبایی روی و خوی و عدل و داد به بلقیس زمان ملقب بود.

● تاشی خاتون - وی منسوب به خاندان اینجو، همسر امیر جلال الدین مسعود شاه اینجو و مادر شیخ ابوالحسن بود كه معاصر با آل مظفر در یزد و كرمان و چوپانیان در تبریز بودند (۷۵۷-۷۴۲ ه .ق)

خاندان اینجو در كشاكش قدرت همواره با خاندان آل مظفر در جنگ بودند. لذا در زمان امیر جلال الدین مسعود و فرزندش امور شیراز بیشتر توسط این بانوی مؤمنه و خیر اداره می شد.او مقبره امامزاده احمدبن موسی(ع) معروف به شاهچراغ را مرمت و قبه ای عالی بر آن نصب نمود. همچنین مدرسه ای در جنب آن مقبره بنا كرد. خطی نیكو داشت و به نوشتن قرآن و تذهیب آن مبادرت نموده و آن آثار نفیس را به بقاع متبركه هدیه می كرد. دربار او محل رفت و آمد شاعران و غزل سرایان بود. حافظ شاعر معروف، او و خاندانش را مدح كرده است. تاشی خاتون در نیمه قرن هشتم درگذشت و در كنار حرم حضرت شاهچراغ به خاك سپرده شد كه بعدها مرقد او ویران گردید و اثری از آن به جای نمانده است.

● تركان خاتون - او همسر قطب الدین محمودشاه از اتابكان یزد و مادر اتابك محمدبن سعدبن ابوبكر از اتابكان فارس بود. اجداد وی از خاندان قراختائیان مغول در كرمان (۷۰۶-۶۲۱) بودند.محمدبن سعدبن ابوبكر در خردسالی از طرف هلاكوخان مقام اتابكی یافت و تركان خاتون به نیابت او زمام امور را در دست گرفت و با كفایت تمام به حل و فصل امور پرداخت. زنی شجاع، مدیر و مدبر بود. محمدبن سعد در خردسالی درگذشت و حكومت به محمدبن سلغوربن سعد رسید و تركان خاتون خود را به عقد وی درآورد. اما محمدبن سلغور راه سركشی و لهوولعب پیمود و تركان خاتون با موافقت سران قوم او را دستگیر كرد و به خدمت هلاكو فرستاد، سپس با وساطت تركان خاتون، سلجوق شاه بن سلغور با احترام به شیراز آورده شد و به كرسی اتابكی رسید و تركان خاتون را به همسری برگزید.

وقتی آباقاخان ایلخان مغول به حكومت رسید، دختر تركان خاتون را به عقد خود درآورد و در مدت ۱۵ سال همسری او (پادشاه خاتون) تركان خاتون حاكم بلامنازع كرمان بود كه سرانجام توسط یكی از فرزندانش به قتل رسید. در زمان او كرمان در اوج آبادانی و امنیت بود. بنای بقعه سید ام عبداله و قبه سبز كرمان منسوب به اوست.

● پادشاه خاتون - وی حاكم كرمان، دختر سلطان قطب الدین قراختائی و تركان خاتون (قتلغ تركان) و همسر آباقا ایلخان مغول بود. او با دیگر خوانین مغول از جمله احمد تكودار، ارغون و گیخاتو هم عصر بوده است. پس از فوت مادر حكومت كرمان به سیمورغتمش جلال الدین برادرش رسید و در زمان تكودار حكم حكومتی مشتركاً برای جلال الدین و پادشاه خاتون صادر شد. اما پادشاه خاتون از این موضوع در خشم بود، لذا مرتب از خودسری های برادر شكایت داشت. ارغون ایلخان وقت، برای آنكه پادشاه خاتون را از محدوده حكومتی دور كند، او را بالاجبار به عقد برادر ناتنی خود گیخاتو درآورد. پس از مرگ ارغون، گیخاتو مقام ایلخانی یافت و پادشاه خاتون دوباره به حكومت كرمان رسید و بی درنگ برادرش را دستگیر و زندانی كرد. اما او توسط همسرش كردوجین خاتون و دخترش از زندان گریخت و درصدد قتل خواهر خود برآمد. اما پادشاه خاتون از این مسأله باخبر شده او را به قتل رساند. بعدها كه كردوجین به حكومت كرمان رسید، فرمان قتل پادشاه خاتون را از بایدو، ایلخان وقت گرفت. جسد او در كنار مزار مادرش تركان خاتون و برادرش جلال الدین در قبه سبز كرمان دفن شد. به گزارش اكثر مورخین، او زنی علم دوست، خوش اخلاق و با فضیلت بود و عدالت را رعایت می كرد. به علما و فضلا احترام می كرد او صاحب سبك بوده و دیوانی به نام «لاله خاتون» از وی به یادگار مانده و در تذهیب دست داشته است. سكه ای از او به جا نمانده است. اما در موزه برلین سكه نقره ای از گیخاتو موجود است كه پس از القاب ایلخان جمله «خداوند عالم پادشاه خاتون» روی آن به چشم می خورد.

● آبش خاتون _ از زنان فرمانروای قرن هشتم، دختر سعدبن ابی بكر و تركان خاتون و نوه دختری یراق حاجب مؤسس سلسله قراختائیان كرمان و عروس هلاكوخان مغول بود. براساس گزارش میرخواند و علامه قزوینی، پس از مرگ سلجوق شاه چون از خاندان سلغری (آل مظفر ۷۹۵-۷۱۳) به جز آبش خاتون و خواهرش سلغم كسی نمانده بود، لذا با موافقت امرا آبش خاتون به اتابكی فارس برگزیده شد البته همسری او با منگو تیمور پسر هلاكوخان در این امر بی تأثیر نبوده است. او مدت ۲۰ سال بر فارس حكومت كرد و به نام او سكه طلا ضرب گردید و خطبه خوانده شد. در زمان فرمانروایی ارغون حكومت فارس به فردی به نام سیدعمادالدین سپرده شد. رنجش آبش خاتون از این موضوع و بدگویی های دیگران باعث شد كه خاتون او را به قتل برساند. وقتی گزارش به ارغون رسید او را به تبریز خواست و پس از محاكمه به پرداخت دیه ای سنگین برای قتل هایی كه مرتكب شده بود، محكوم شد. تا پایان عمر از رفتن به شیراز محروم ماند و در همانجا درگذشت و به آداب مغولان دفن شد. بعدها جسد او توسط دخترش كردوجین خاتون به شیراز منتقل گردید و در كاروانسرای آبش و یا به قولی در مسجد مادرشاهی به خاك سپرده شد. او توسط شاعران بسیاری از جمله سعدی و عبداله بن فضل اله مدح شده است. از او هشت سكه به جا مانده كه در موزه های بریتانیا و تركیه نگهداری می شود كه بر یك روی آن اسامی ایلخانان مغول چون آباقاخان، تكودار - ارغون حك شده است و در سمت دیگرش نام آبش خاتون آمده است. او در سال ۶۶۳ ق. به حكومت رسید و در سال ۶۸۵ ق. درگذشت.

● كردوجین خاتون - از جمله بانوانی است كه در خاندان اینجو آل مظفر قدرتی به هم رساند و لیاقت و شایستگی خود را نشان داد. او دختر آبش خاتون حاكم قدرتمند فارس و منگو تیمور و زوجه سیمورغتمش جلال الدین قراختائی بود و به واسطه صداقت و كفایت خود در زمان حكومت ابوسعید به اتابكی فارس برگزیده شد و چون زنی عاقل و با تدبیر و خیر بود، به اشاعه عدل پرداخت. احداث ۱۲ مدرسه، كاروانسرا، و بیمارستان و سد از جمله كارهای اوست كه در زمان حكومت براساس حكم ترخانی ابوسعید از مالیات معاف بود. او حكم حكومت كرمان را از دامادش بایدوخان مغول گرفت و به جای پادشاه خاتون به كرمان رفت و بر مسند حكومت تكیه زد و به انتقام قتل شوهرش سیمورغتمش، پادشاه خاتون را به قتل رساند. كردوجین همانند مادر به اهل علم و ادب احترام می گذاشت و علاوه بر مرمت و آبادانی فردی خیر بود. چنانچه برای طلاب، حافظان قرآن، صوفیان و مستمندان مقرری تعیین نمود. او در سلطانیه مقر خدابنده ایلخان مغول درگذشت. اما پیكر او را به شیراز آورده و در جوار مزار مادرش به خاك سپردند.

از زمان آل كرت «طبقه ای از ملوك شرق ایران» (۶۴۳-۷۹۱ ه ق) زنی صاحب نام ثبت نشده است و این به آن دلیل بوده است كه زنان این خاندان و جامعه هرات در آن موقع به شدت از نظر اجتماعی در مضیقه بوده و اسیر تعصبات قومی و مذهبی و تنگ نظری بودند به طوری كه در زمان حكومت ملك فخرالدین، زنان هفت سال از بیرون آمدن از منزل محروم بودند و به فرمان شاه، كفاشان حق دوختن كفش برای زنان را نداشتند. در حكومت های فوق الذكر جز طبقه حاكمه، مردم از حقوق اجتماعی و آموختن محروم بودند و چه بسیار زنانی كه در حرمسراها محبوس بودند.

منابع و مآخذ:

۱- آیتی، عبدالمجید، تحریر تاریخ وصاف، بنیاد فرهنگ ایران، تهران ۱۳۴۶ ش.

۲- مستوفی، حمداله، تاریخ گزیده، امیركبیر

۳- میرخواند، میرمحمدبن سیدبرهان الدین، روضه الصفا ج،۴ چاپ خیام، تهران ۱۳۳۹ ش.

۴- وصاف الحضره، عبداله بن فضل اله، تاریخ وصاف، ابن سینا، ۱۳۳۸ ش.

۵- بیانی، شیرین، زن در عصر مغول، دانشگاه تهران

۶- پیرنیا، منصوره، سالار زنان ایران

۷- حسین صفایی، حاج میرزا حسن، فارسنامه ناصری ج ۲

۸- ستوده، حسینقلی تاریخ آل مظفر، ج ۱

۹- مهراز، رحمت الله، بزرگان شیراز، انجمن آثار ملی تهران ۱۳۴۸ ش.

۱۰- اقبال آشتیانی، عباس، تاریخ مغول از حمله چنگیز تا تشكیل دولت تیموری امیركبیر ۱۳۶۴ ش.

۱۱- لغت نامه دهخدا، دانشگاه تهران ۱۳۷۳ ش.

۱۲- راوندی، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران، امیركبیر، تهران ۱۳۴۷ ش.

۱۳- دائرهٔ المعارف زن ایرانی، ج ۱و،۲ تهران بنیاد دانشنامه بزرگ فارسی ۱۳۸۲ ش.

۱۴- آزاد، حسن، پشت پرده های حرمسرا، ارومیه ۱۳۷۷ ش.

۱۵- قدیمی، فخری، كارنامه زنان مشهور ایران، وزارت آموزش و پرورش، تهران ۱۳۵۲ ش.از افول دوره ایلخانی تا تشكیل دولت تیموری دورانی بر ایران گذشت كه به دوره فترت شهرت دارد. در این دوران حكومت های مستقل و گاه نیمه مستقلی تحت تابعیت بازماندگان مغول چون خاندان آل جلایر در عراق و سلغریان یا آل مظفر در فارس، كرمان و كردستان، خاندان اینجو در شیراز، قراختائیان در كرمان و آل كرت در هرات سر برآوردند. زنان در این دوره نسبت به گذشته آزادی عمل بیشتری داشتند و همچون مردان در زمینه جنگ آوری، سواركاری، شعر و تغزل و هنرهای زمانه آموزش می دیدند. بسیاری از آنان پس از پذیرش اسلام، مقام و موقعیت خود را حفظ كرده و گاه به قدرت نائل می شدند. مانند تركان خاتون در كرمان و شاهزاده ساتی بیك كه به ایلخانی رسیدند.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید