فوتبال خوزستان و پروسه «مرگ تدریجی»

خوزستان و تیم هایش كه همواره تكنیك و روند حركتی شان طرفداران فوتبال این مرز و بوم را به یاد ظرافت و زیبایی بازی های برزیل و تیم هایش می اندازد, یكی از قطب های پرطرفدارترین رشته ورزشی كشور به شمار می رود, ضمن اینكه حضور فولاد در دوره قبلی رقابت های لیگ قهرمانان آسیا در كنار موضوع مذكور, به بزرگنمایی اتفاقی كه عصر جمعه در نقش جهان اصفهان به وقوع پیوست, كمك شایانی می كند

شكست فولاد خوزستان مقابل راه آهن در فینال بازی های پلی آف لیگ برتر و مسجل شدن سقوط این تیم به لیگ دسته اول، به نوعی با تمام اتفاقات مشابه در سال های اخیر تفاوت دارد چرا كه در مورد این رویداد ۲ موضوع را باید در نظر گرفت، اول اینكه فولاد سقوط كرده از رقابت های لیگ ششم، قهرمان چهارمین دوره این بازی ها محسوب می شود و از طرف دیگر باید به این مهم اشاره كرد كه ناكامی این تیم، یكی از ۳ سهمیه لیگ برتری استان خوزستان راكاهش داد، آن هم در شرایطی كه پس از كش و قوس های فراوان، تازه صنعت نفت توانسته بود به این پیكارها راه یابد.

ضمن احترام به تمام تیم ها و هوادارانشان، ذكر این نكته كاملا لازم و ضروری است كه سقوط فولاد از بالاترین سطح فوتبال باشگاهی ایران به یك رده پایین تر، مسأله ای كاملا نگران كننده به حساب می آید و با ناكامی تیم هایی چون شهید قندی یزد، پیكان، تراكتورسازی وحتی پگاه در سال های اخیر كاملا متفاوت است.

خوزستان و تیم هایش كه همواره تكنیك و روند حركتی شان طرفداران فوتبال این مرز و بوم را به یاد ظرافت و زیبایی بازی های برزیل و تیم هایش می اندازد، یكی از قطب های پرطرفدارترین رشته ورزشی كشور به شمار می رود، ضمن اینكه حضور فولاد در دوره قبلی رقابت های لیگ قهرمانان آسیا در كنار موضوع مذكور، به بزرگنمایی اتفاقی كه عصر جمعه در نقش جهان اصفهان به وقوع پیوست، كمك شایانی می كند.

تا همین دیروز از افول تیم های قهرمان لیگ برتر در فصل بعد از قهرمانی اظهار گلایه می كردیم اما حالا باید زانوی غم به بغل بگیریم كه قهرمان لیگ چهارم در هفتمین دوره این پیكارها غایب است و بالاجبار باید فصلی پرفراز و نشیب را پشت سر بگذارد تا شاید بتواند جواز از دست رفته خود را بازیابد. البته وقتی به دور و بر خود نگاه می اندازیم، به این مهم واقف می گردیم كه ای كاش سقوط فولاد، پایان این ماجرای غم انگیز بود.

در كنار تمام موارد مذكور كه درد و رنج ناشی از این پیشامد را مضاعف می كند،خبر واگذاری احتمالی امتیاز باشگاه استقلال اهواز به استانی دیگر بر وخامت اوضاع می افزاید. اگر چنین مسأله ای جامه عملبه تن كند، خوزستانی كه قرار بود در لیگ هفتمبا ۳ سهمیه و توپ پر عرض اندام نماید، تنها یك تیم در بین ۱۸ تیم حاضر در رقابت ها -كه می تواند سخت ترین و نفسگیرترین دوره این بازی ها در سال های اخیر محسوب شود- خواهد داشت.

محو شدن استقلال و پرسپولیس خوزستان از لیگ برتر، آن هم در یك چشم برهم زدن، ضربه مهلكی است كه به پیكره فوتبال ایران وارد می شود و می رود تا در كنارهزار و یك اتفاق تلخ و ناگوار دیگر موجود در آن جای بگیرد. زخم این رویداد وقتی كاری تر و عمیق تر می شود كه كارنامه فصل اخیر تیم های لیگ یكی از مقابل دیدگانمان می گذرد و عیان می گردد كه ۲ تیم سقوط كرده به لیگ دسته دوم، نمایندگان فوتبال خوزستان بوده اند.

دیهیم اهواز و كشت و صنعت شوشتر در حالی در قعر گروه های خود جای گرفته و در دیدارهای پلی اوت، مغلوب شموشك نوشهر و كوثر تهران شدند كه تا همین یكی،دو سال قبلبازی های دسته اول در قرق تیم های خوزستانی بود و هر یك از آنها برای خود برو بیایی داشتند.

این اتفاقات تكاندهنده در استانی به وقوع پیوسته كه ازدور افتاده ترین شهرها و روستاهایش در سال های اخیر نفراتی همچون مبعلی، كعبی و خیلی كسان دیگربه بالاترین سطح فوتبال ایران و تركیب ثابت تیم های ملی مختلف آن راه یافته اند.

فولاد ۲ سال قبل قهرمان لیگ برتر شد و استقلال اهواز هم همین چندی پیش به عنوان نایب قهرمانی لیگ ششم بسنده كرد، آن هم در شرایطی كه یك اشتباه فاحش و البته سهوی داوری، این تیم را در رقابت با سایپا ناكام گذارد.به اینها اضافه كنید حضور پرتعداد بازیكنان خوزستانی در تیم های لیگ برتری و تأثیر گذاری آنها را كه هر یك از آنان از تیم های رده مختلف این استان خود را به همگان معرفی كردند.

این اتفاقات جملگی نشان می دهد فوتبال خوزستان كه به نوعی از آن به عنوان مهد فوتبال ایران یاد می شود، درگیر پروسه ای به نام مرگ تدریجی شده و روز به روز حالش وخیم تر می گردد.

فقط امیدواریم انتقال امتیاز باشگاه استقلال اهواز به استانی دیگر هرگز عملی نشود و دیگر تیم خوزستانی حاضر در لیگ هفتم، یعنی صنعت نفت هم با تداركی مناسب پای به رقابت ها بگذارد. فوتبال پرمایه خوزستان نباید بمیرد چون مرگ كامل آن به منزله نابودی فوتبال ایران از یك ناحیه به مرور زمان است.

حامد فرضعلی‌بیک