یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
مجله ویستا

بردی چون پیراهن لیدر …


بردی چون پیراهن لیدر …

بازی آخر تورنمنت قطر است و جواد خیابانی همچنان اصرار دارد که بی دلیل جو مسابقه را حساس نماید و آن را در حد بزرگترین مسابقه ای که گزارش کرده ,یعنی بازی برگشت تیم ملی ایران و استرالیا در چار چوب انتخابی جام جهانی ۱۹۹۸ مهیج نماید اما همگان می دانند که در یک تور نمنت ۴ جانبه بازی بین تیم اول شده و تیم آخر شده چه اندازه می تواند هیجان داشته باشد

بازی آخر تورنمنت قطر است و جواد خیابانی همچنان اصرار دارد که بی دلیل جو مسابقه را حساس نماید و آن را در حد بزرگترین مسابقه ای که گزارش کرده ,یعنی بازی برگشت تیم ملی ایران و استرالیا در چار چوب انتخابی جام جهانی ۱۹۹۸ مهیج نماید اما همگان می دانند که در یک تور نمنت ۴ جانبه بازی بین تیم اول شده و تیم آخر شده چه اندازه می تواند هیجان داشته باشد اما خیابانی همچنان سعی دارد که در رویای خویش باشد و بازی را گزارش کند و می گوید ” خود قطریها هم می دانستند که این بازی فینال می توانسته که باشد به همین دلیل این بازی را آخر گذاشته اند ” او نمی داند برای قطریها دیگر فینال این گونه تورنمنتها مهم نیست آنها بر خلاف ما فکرهای بزرگی دارند و دیگر حتی برایشان بازیهای آسیائی و جام ملتهای آسیا نیز مهم نیست زیرا میزبانی آن را برعهده گرفته اند و حالا صحبت ازبرگزاری جام جهانی و المپیک می کنند اما گزارشگر ما همچنان در آرزوی بزرگ نمائی های معمولی و واهی فوتبال ایران است حکایت توخالی بودن این بازی تنها در رتبه های تثبیت شده دو تیم حاضر در این تورنمنت نیست دوربین تلویزیون قطر به روی لیدر تشویق کننده تیم ایران زوم می کند بر روی پیراهن او نوشته شده است (lider) که لابد منظورش (leader) است اما آنانی که این پیراهن را به تن او پوشانده و خرج او را از کیسه ملت داده اند به طور حتم نمی دانستند که دیکته این کلمه چیست ؟ و شاید به همین دلیل است که این پیراهن مورد تمسخر تلویزیون قطر قرار می گیرد و به نوعی به ما نشان می دهند که در چه قهقرائی هستیم البته چندان هم نباید تعجب کنیم هنگامی که در فدراسیون عریض و طویلی چون فدراسیون فوتبال کسی نمی داند که دیکته کلمه انگلیسی چیست و یا این که ای میل تبریک سال نو مسیحی برای اسرائیلی ها که نه مسیحی هستند و نه … می فرستند و سر و ته قضیه را با یک عذر خواهی چون حذف از المپیک ۲۰۰۴ و جام جهانی ۲۰۱۰ می خواهند بر آورند پس نباید چندان هم از این اشتباهها تعجب کنیم اما حکایت درون زمین هم هیچ فرقی با خارج آن ندارد افشین قطبی ذوق زده از برد بر تیم کره شمالی که هیچگاه بردی برابر ما در تاریخ نداشته و در این مسابقه نیز بی انگیزه و جهت تست بازیکنانی که در دو بازی قبل به میدان نیامده پا گذاشته اند بار دیگر در این بازی همان گونه بود که فوتبال ما باید باشد او که صحبت از خستگی یارانش در برابر قطر و مالی می کرد در آستانه بازی با سنگاپور همه یاران اصلی خود را به میدان آورد تا بگوید بهر یک برد آبکی حاضر است حتی ساده ترین و بدیهی ترین قوانین فوتبال بین المللی را بشکند به خاطر داریم او در هنگام باخت به اردن اعلام کرد که تیمش خسته بوده است زیرا چهار بازی متراکم انجام داده است و همان موقع هیچگاه جواب نداد که چرا خود او این گونه برنامه ریزی کرده است حال می پرسیم اگر در بازی با سنگاپور تیم ما نتیجه لازم نگیرد آیا باز او نخواهد گفت تورنمنت قطر تیمش را خسته کرده است ؟آیا در هیچ منطق و ادله بین المللی تیمی را که مسابقه انتخابی آن هم در خارج زمین خود و در یک آب و هوای دگر گون و با ساعات پرواز طولانی قرار است انجام دهد در فاصله چهار روز مانده به آن مسابقه به مصاف حریفی بی انگیزه می فرستند ؟آیا این است مفهوم کسی که خود را مربی بین المللی می داند ؟اما این همه ماجرا نیست در طول بازی چند حرکت تاکتیکی صحیح از تیم مان دیدیم ؟آیا دفاع ما همچنان دچار همان مشکلات فنی خود در قبال جا ماندن مدافعین کناریش نبود ؟ آیا دفاع ما در مقابل سرعت همچنان متزلزل عمل نمی کرد ؟ در خط میانی ما چه زمانی قرار است که توپهای صحیحی به جناحین فرستاده شود ؟ تمامی حرکات تیم ما دادن توپ به جناح چپ و فرستادن آن به روی دروازه بود و تنها گل ما نیز حاصل یک حرکت انفرادی از سوی معدنچی بود که در یک اقدام کاملا احساسی به قلب دفاع زد و با اشتباه مدافعین کره گل را زد و بعد از آن حتی یک بار هم تیم ما نتوانست به دروازه کره نزدیک شود ؟

از کسانی که خود را مدعی جوان گرائی و دمیدن روح جوانی به تیم ملی میکنند می پرسیم آیا نگاهی به تیمی که خود مدعی رسیدن به نزدیکی ترکیب ایده آل آن را دارید با دقت کرده اید ؟ در این تیم عقیلی و رحمتی و حسینی و تیموریان و نوری و معدنچی حضور داشتند که اگر نکونام و شجاعی نیز در بازی بودند به احتمال فراوان تنها نوری در میدان نبود و هفت بازیکنی به میدان می آمدند که به هیچ عنوان جوان نبودند ؟ آیا این نگاه نمی تواند ما را به یاد پیراهن لیدر بیاندازد ؟براستی در تیمی که هیچ حرکت تازه ای در مقابل تیم بی انگیزه و جوان شده کره شمالی ندارد و تازه بر اثر یک تصادف گل می زند زنده بودن قلب شیری که امپراتور وعده ها می گوید آیا چیزی جز آن لیدری است که بر پیراهن به اصطلاح لیدر است ؟آیا این همه توهم و قهقرا و رفتار کبک گونه و در خلسه ای چون بوسیدن جام قهرمانی جام ملتهای آسیا و… برای فوتبال ما سودی دارد ؟این بردی چون پیراهن لیدر چه دردی از فوتبال ما را دوا می کند ؟این روزها شایعه حضور فاتح تریم در فوتبال ما شنیده می شود مردی که به امپراتور معروف است و سابقه سرمربیگری تیم ملی اینتر و آ ث میلان و تیم ملی ترکیه را دارد آیا حضور او می تواند بازگشت امپراتور واقعی و تیم ملی واقعی و برد واقعی و تمامی واقعیتها را مسجل کند ؟آیا به این امید می رسیم ؟ سخت است باور آن اما منتظر می مانیم

تورج عاطف