یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

پایان نسل لژیونرهای ایرانی


پایان نسل لژیونرهای ایرانی

لژیونرها در فوتبال ایران جایگاهی ویژه دارند, بخصوص اگر قرار باشد در یک باشگاه مطرح اروپایی بازی کنند نخستین بار این حسین صدقیانی بود که واژه لژیونر را به فوتبال ایران آورد مرحوم صدقیانی حدود ۷۰ سال پیش برای ادامه تحصیل به بلژیک رفت اما تحصیلات او با فوتبال گره خورد و او در مدت حضورش در این کشور برای شارلوای بلژیک توپ زد

لژیونرها در فوتبال ایران جایگاهی ویژه دارند، بخصوص اگر قرار باشد در یک باشگاه مطرح اروپایی بازی کنند. نخستین بار این حسین صدقیانی بود که واژه لژیونر را به فوتبال ایران آورد. مرحوم صدقیانی حدود ۷۰ سال پیش برای ادامه تحصیل به بلژیک رفت اما تحصیلات او با فوتبال گره خورد و او در مدت حضورش در این کشور برای شارلوای بلژیک توپ زد.

بیوک جدیکار مهاجم اسبق تیم ملی فوتبال ایران که این روزها در بستر بیماری به سر می‌برد نیز پس از مرحوم صدقیانی دومین لژیونر تاریخ فوتبال ایران محسوب می‌شود. او از باشگاه تاج یا همان استقلال به اروپا و باشگاه ویکتوریا کلوپ آلمان منتقل شد.

زمانی که جدیکار به اروپا منتقل شد، باشگاه‌های ایرانی سازماندهی تعریف شده‌ای نداشت، به همین دلیل انتقال جدیکار به ویکتوریا کلوپ برلین بدون طی شدن روند اصولی صورت گرفت. هر چند در آینده این وضع تغییر کرد و انتقال بازیکنان به تیم‌های خارجی به منبع درآمدی برای تمامی باشگاه‌ها تبدیل شد.

حضور بازیکنان ایرانی در لیگ‌های خارجی در دهه‌های ۵۰ و ۶۰ به صورت جسته گریخته ادامه داشت که شاید سرآمد آنها حمید علیدوستی بود؛ بازیکنی که حضوری کوتاه مدت در فوتبال آلمان داشت. اما حضور جدی بازیکنان ایرانی در لیگ‌های برون‌مرزی بخصوص لیگ‌های اروپایی از سال ۷۶ آغاز شد.

درخشش تیم ملی فوتبال ایران در جام ملت‌های ۹۶ امارات موج بسیار بلندی داشت که این موج، بازیکنان ایرانی را به بوندس‌ لیگای آلمان رساند. علی دایی و کریم باقری به آرمینیا بیله‌فلد آلمان پیوستند و خداداد عزیزی نیز راه کلن را در پیش گرفت. پس از این انتقال‌های بزرگ فوتبالی، بتدریج پای بازیکنان دیگری هم به بوندس‌لیگای آلمان باز شد؛ بازیکنانی نظیر مهدی مهدوی‌کیا، مهدی پاشازاده، داریوش یزدانی، علی موسوی، سیروس دین‌محمدی، سرژیک تیموریان، رسول خطیبی و وحید هاشمیان. حضور پرشمار بازیکنان ایرانی در اروپا که بین سال‌های ۹۷ تا ۲۰۰۱ اتفاق افتاد فقط به بوندس‌لیگای آلمان خلاصه نشد چرا که لژیونر‌های ایرانی بتدریج راه لیگ‌های بلژیک و اتریش را پیدا کردند.

مهرداد میناوند در سال ۹۸ به اشتورم گراتس اتریش پیوست و سپس به شارلوای بلژیک ملحق شد. رضا ترابیان نیز در فصل ۹۹-۹۸ به استاندارد لیژ بلژیک منتقل شد و داریوش یزدانی پس از سپری کردن یک دوره عاری از موفقیت، راه رویال شارلوا را در پیش گرفت. فرهاد مجیدی نیز حضوری کوتاه‌مدت را در راپیدوین اتریش تجربه کرد و مهدی پاشازاده هم پس از نیمکت‌نشینی‌های بی‌پایان در سال ۲۰۰۳ به اتریش رفت و تا سال ۲۰۰۷ در سه باشگاه اشتروم گراتس، راپیدوین و آدمیرا واکر توپ زد. پس از این‌که موج حضور بازیکنان ایرانی در بوندس‌لیگای آلمان فروکش کرد، این علی سامره بود که با ثبت‌نام خود به عنوان اولین ایرانی شاغل در کالچوی ایتالیا چراغ لژیونرهای ایران را روشن نگه داشت. رحمان رضایی هم پس از سامره به لیگ ایتالیا رفت و نسبت به سامره بسیار درخشان‌تر در لیگ این کشور ظاهر شد. انتقال کریم باقری به چارلتون انگلستان نیز اتفاق جدید دیگری در فوتبال ایران بود که نوید حضور بازیکنان ایرانی بیشتری را در لیگ جزیره می‌داد که البته این تصور عملی نشد و در سال‌های آینده فقط این آندرانیک تیموریان بود که موفق شد خود را به لیگ برتر انگلستان و باشگاه بولتون برساند. حضور حامد کاویانپور در لیگ ترکیه و علیرضا حقیقی در باشگاه روبین‌کازان روسیه هم از دیگر اتفاقات جالب تاریخ لژیونرهای ایرانی محسوب می‌شود.

● یک دسته‌بندی برای لژیونرها

حضور بازیکنان ایرانی در لیگ‌های اروپایی نه فقط بار فنی و البته مالی قابل توجهی برای آنها دارد، بلکه تیم ملی فوتبال را نیز منتفع می‌کند. تیم ملی فوتبال با بهره‌گیری از بازیکنان شاغل در لیگ‌های معتبر اروپایی وجهه‌ای بهتر و قابل توجه‌تر دارد، اما چیزی که در اینجا مورد توجه قرار می‌گیرد میزان تاثیرگذاری بعد مالی انتقال لژیونر‌ها بر فوتبال ایران است. مسلما باشگاهی که بازیکن متبوع خود را به لیگ‌های برون‌مرزی منتقل می‌کند سود مالی قابل توجهی را به دست می‌آورد، اما بررسی سوابق انتقال لژیونرها حاکی از آن است که مدیریت ناصحیح باعث شده در بیشتر مواقع باشگاه‌ها بابت انتقال بازیکنان به لیگ‌های اروپایی نفع زیادی نبرند یا اگر هم این اتفاق افتاده، افرادی خاص از این وضع بهره‌مند شده‌اند. اگر جنبه مالی و نه فنی ملاک قرار بگیرد همه لژیونرهای تاریخ فوتبال ایران را می‌توان به چهار دسته تقسیم کرد .

دسته اول بازیکنانی هستند که با حضورشان در لیگ‌های خارج از کشور، باشگاه‌های سابق خود را به بهترین شکل منتفع کردند، بازیکنانی نظیر مهدی مهدوی‌کیا یا علی دایی.

در دسته دوم نیز بازیکنانی قرار می‌گیرند که هر چند به لیگ‌های خارج از کشور راه یافتند اما نه خودشان چندان منتفع شدند و نه باشگاه‌های سابقشان.

دسته سوم هم متشکل از بازیکنانی است که فقط خودشان بابت این انتقال سود قابل توجهی‌ به جیب زدند و در واقع سر باشگاه‌ها کلاه رفت.

دسته چهارمی از بازیکنان لژیونر نیز وجود دارد. این لژیونرها با انتقالی خارج از چارچوب انتقال نه فقط باشگاه‌های خود را صاحب یک درآمد کلان نکردند بلکه باعث شدند این باشگاه‌ها بعضا از سوی فیفا با ضرری قابل توجه روبه‌رو شوند.

● لژیونر‌های آبی

با ‌ این‌که استقلالی‌ها هرگز مانند پرسپولیسی‌ها به لژیونرهای موفقی تبدیل نشدند اما در یک بازه زمانی هشت ساله حضوری پررنگ در لیگ‌های اروپایی داشتند. فتح‌الله‌زاده که همیشه نبض نقل و انتقالات داخلی را در دست داشت، تبحر بالای خود را در ترانسفر بازیکنان به لیگ‌های خارج از کشور هم نشان داد. استقلال در زمانی که بازیکنان ایرانی موقعیت بسیار مناسبی برای پیوستن به لیگ اروپایی داشتند، سودهای کلانی کرد و بابت انتقال بازیکنانی نظیر علی موسوی، مهدی پاشازاده و داریوش یزدانی به بایرلورکوزن و انتقال سیروس دین‌محمدی به ماینس و موارد دیگر بسیار پولدار شد.

● پولدارهای اسپانیایی

جواد نکونام این روزها شاید بابت جدایی از اوساسونا خیلی پشیمان باشد. نوسانات شدید بازار ارز می‌توانست باعث شود ‌ نکونام بابت تمدید قرارداد با اوساسونا بسیار سود کند، یعنی همان اتفاقی که الان برای مسعود شجاعی،‌ دیگر بازیکن ایرانی این تیم افتاده است. در حالی که شجاعی حتی نیمی از کارایی نکونام در اوساسونا را نداشته، خیلی بیشتر از او پولدارتر شده است. او که سال ۲۰۰۸ در ازای قراردادی به مبلغ ۹ میلیون یورو به اوساسونا پیوست، این روزها به خاطر وضع نامساعد ارز در کشور بابت حضور در تیم اسپانیایی و دستمزدی که می‌گیرد، سود قابل توجهی‌ به جیب زده است. با توجه به اوضاع ارز در کشور چندان عجیب نیست اگر بدانیم‌ مسعود شجاعی به‌گران ترین بازیکن تاریخ فوتبال ایران تبدیل شده است. جواد نکونام سال ۲۰۰۶ در ازای قراردادی به ارزش ۳/۵ میلیون یورو از الشارجه امارات به اوساسونا پیوست و طی ۶ سال حضورش، جزو گران‌ترین بازیکنان این تیم محسوب می‌شد.

● آنهایی که برد کردند

نوسانات شدید بازار ارز در کشور اگر برای هیچ کس نان نداشته باشد، برای لژیونر‌ها آب دارد! علیرضا حقیقی که با قرارداد ۷۵۰ هزاریورویی به روبین کازان روسیه پیوست تا امروز سه میلیارد و ۷۵۰ میلیون تومان سود کرده است. حقیقی در سال ۹۰ به روبین کازان روسیه منتقل شد. پرسپولیسی‌ها بابت انتقال دروازه‌بان خود به این تیم روسی حداقل یک میلیارد تومان سود کردند.

آندرانیک تیموریان نیز به لیگ قطر و تیم گمنام الخریطیات پیوست اما همین تیم گمنام در شرایطی که ارز در کشور بالا و پایین می‌شود، سودی ده میلیارد تومانی برای این بازیکن به همراه داشته است. این در حالی است که اصل مبلغ آندو با قطری‌ها سه میلیون دلار بود. هادی عقیلی نیز با ۱/۵ دلار به القطر پیوست اما اکنون حداقل شش میلیارد تومان به جیب زده است.

● بدترین زمان ممکن

نسل لژیونرهای فوتبال ایران در زمان بدی منقرض شده است. تحریم‌ها که تاثیری بی‌سابقه روی قیمت ارز گذاشته است، می‌توانست باعث شود بازیکنان ایرانی بیشتر از هر زمانی صاحب سودهای سرشار شوند.

در سال‌های گذشته که ارز نوسان چندانی نداشت لژیونرها خواسته یا ناخواسته تیم‌های باشگاهی سابق خود را با درآمدهایی قابل توجه روبه‌رو می‌کردند، درآمدهایی میلیاردی که اکنون دیگر آرزوی هر باشگاهی شده است. دیگر اثری از جادوهای لژیونرها نیست زیرا نسل آنها کم‌کم در حال انقراض است. وقتی در این اوضاع بد اقتصادی جنبه مالی انتقال بازیکنان به تیم‌های خارجی رنگ میلیاردی به خود می‌گیرد دیگر توانایی فنی و میزان تاثیرگذاری این بازیکنان در تیم‌های خارجی چه اهمیتی می‌تواند داشته باشد؟!

● ترانسفری که عایدی نداشت

انگیزه‌های مالی دلیل اصلی جدایی فریدون زندی از استقلال اعلام شد، اما گفته می‌شود عدم تمایل همسر انگلیسی او برای زندگی در ایران نیز دلیل دیگر ترک استقلال از سوی هافبک تیم ملی بوده است. زندی سی و دو ساله در ابتدای فصل با عقد قراردادی به مبلغ ۹۰۰ هزار دلار به تیم الاهلی قطر پیوست تا فوتبال خود را در این تیم دسته دومی ادامه دهد. قرارداد ۹۰۰ هزار دلاری زندی با قطری‌ها تقریبا هیچ سودی برای استقلالی‌ها نداشت و فتح‌الله‌زاده بابت این ترانسفر اجباری نتوانست برای باشگاه استقلال درآمدی کسب کند.

● محرومیت از یک درآمد بزرگ

زیر پا گذاشتن قوانین توسط برخی باشگاه‌ها‌ هنگام انتقال یک بازیکن در موارد متعددی مشکل‌ساز شده است. باشگاه‌های ایرانی می‌توانستند درآمد بیشتری بابت انتقال بازیکنان به خارج از کشور کسب کنند، اما بی‌تجربگی این باشگاه‌ها در این زمینه و منفعت‌طلبی صرف بازیکنانی که به هیچ عنوان منافع باشگاه خود را هنگام ترانسفر در نظر نمی‌گیرند، از این امر مهم جلوگیری کرده است. در زمینه انتقال بازیکنان ایرانی به باشگاه‌های خارجی، مدیریتی متخصص وکاردان نیز وجود ندارد و این خلا یکی دیگر از عواملی است که باعث شده باشگاه‌های مختلف تا امروز درآمد چندانی بابت انتقال بازیکنان خود به خارج از کشور نداشته باشند. غیرازپرسپولیس و استقلال جز در مواردی نادر هیچ باشگاه دیگری در ایران موفق نشده است تا امروز یک ترانسفر تمام عیار با سودی سرشار داشته باشد.

شاید یکی از دلایلی که باعث شده تعداد لژیونرهای ایرانی هر سال کم و کمتر شود به بی‌تدبیری باشگاه‌ها برمی‌گردد که این بی‌تدبیری به ضرر خود این باشگاه‌ها تمام شده است؛ چرا که آنها را از یک درآمد جانبی قابل توجه محروم کرده است. ضعف فنی فوتبال ایران دلیل مهم دیگری برای کاهش تعداد لژیونرهاست، اما ضعف ساختاری باشگاه‌ها نقش مهم‌تری را در این خصوص ایفا می‌کند.

هیلدا حسینی خواه



همچنین مشاهده کنید