جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

«زیبا»ی نازیبا


«زیبا»ی نازیبا

توافق مردم بر سر این كه یك دوره جام جهانی خوب بوده است یا بد, كار بسیار سختی است و دشوارتر از آن تغییر دادن نظر كسانی است كه معتقدند جام های جهانی بعد از پله مفت هم نمی ارزیده اند

● جمع بندی جام هجدهم

توافق مردم بر سر این كه یك دوره جام جهانی خوب بوده است یا بد، كار بسیار سختی است و دشوارتر از آن تغییر دادن نظر كسانی است كه معتقدند جام های جهانی بعد از پله مفت هم نمی ارزیده اند!

بنابراین نظرها درخصوص این دوره جام جهانی نیز بسیار متنوع است و برخی آن را بهترین و جذاب ترین دوره جام طی ۲۰ سال اخیر می دانند و درست در نقطه مقابل آن بعضی هم می گویند كه این جام افتضاح بوده است. بنابراین ما هم نمی دانیم چه بگوییم و قضیه به نظر شما بازمی گردد و هر جور كه دوست دارید، روی آن حساب كنید و اگر هم خواستید آن را «زیبا»ی نازیبا بنامید.

اما اگر مبنا را فقط بر گلزنی و تعداد گل های به ثمر رسیده بگذارید، واقعاً جام ضعیفی بوده است. پس از بازی افتتاحیه ترس هایی كه در مورد «دفاعی بودن» جام هجدهم وجود داشت، محو شد، زیرا ۶ گل در آن بازی به ثبت رسید، اما به محض ادامه یافتن دیدارهای گروهی این بیم ها بازگشت و منطقی هم به نظر می رسید، زیرا بعضی تیم ها به حداقل راضی بودند.

در مراحل حذفی هم بدون احتساب آنچه یكشنبه شب در بازی فینال بین ایتالیا و فرانسه روی داد فقط ۲۴ گل از خط دروازه ها گذشت و از ۲۰ سال پیش كه بازی های مرحله دوم به بعد حذفی شد، این كمترین گلی بود كه در این مرحله و مقطع به دست می آمد.اگر بخواهید كیفیت را بیابید و قیاس كنید، باید به مراحل حذفی نگاه بیندازید زیرا اینها دیدارهایی هستند كه حالت مرگ وزندگی را برای تیم ها دارند و هر چند بسیار احتیاط آمیز هستند اما لااقل تیم ها هر چه در آن دارند رو می كنند.

در چنین قیاسی نیز «آلمان ۲۰۰۶» یك تورنمنت كامل و پیشرو نشان نمی دهد. بیشترین گل در مراحل حذفی جام های جهانی در سال ۹۴ در آمریكا به دست آمد. موقعی كه در ۱۶ بازی ۴۴ گل از خط دروازه ها عبور كرد. در «كره جنوبی و ژاپن» (۲۰۰۲) این رقم تا حد ۲۶ پایین آمد. البته عده ای گفتند كه گرمای هوا، قضاوت مسئله دار داوران، تجربه برگزاری مسابقات در دو كشور به طور مشترك (كه برای اولین بار در كره جنوبی و ژاپن شكل می گرفت) و شگفتی سازی تیم هایی مثل كره جنوبی، سنگال و تركیه در حادث شدن آن مسئله سهم مهمی داشته اند.

تورنمنت تازه پایان یافته در آلمان همیشه در آستانه و یك قدمی شكستن ركورد فوق قرار داشت. اگر بخواهیم منظر دید و بررسی خود را كامل تر كنیم، باید بگوییم كه به سال ۱۹۹۸ در جام جهانی فرانسه ۴۲ گل در مراحل حذفی به ثبت رسید و این برابر با تعداد گل های این مرحله در جام ۱۹۸۶ بود كه در مكزیك برگزار شده بود.

حتی در جام ۹۰ ایتالیا كه به درستی دفاعی ترین و منفی ترین دوره جام نامیده شد نیز ۳۰ گل در مراحل حذفی رد و بدل شد. با این حساب و لااقل براساس نتایج مرحله حذفی، جام ۲۰۰۶ بسیار بد بوده كه حتی از جام ۹۰ نیز كم حاصل تر جلوه كرده است.

● شرط چیست؟

آیا فقط باید به گل ها و تعداد آنها نگریست؟ این نظریه هم رد نكردنی است كه خوب دفاع كردن یك هنر است و فوتبال دنیا در حال حاضر روی كاكل چنین تاكتیك هایی می چرخد و اكثر تیم ها دوست دارند كه خطر نكنند و با كمترین خطرجویی پیروز شوند. در عین حال تا صحبت انتخاب بهترین بازیكن جام های جهانی پیش می آید، می بینید كه نظرها ابتدا به یك بازیكن خط حمله و یا میانی می رود و كسی را با مدافعان و دروازه بان ها كاری نیست.

به واقع وقتی در سال ۲۰۰۲ «ابردروازه بان» آلمان یعنی الیور كان به عنوان برترین بازیكن جام انتخاب شد، این سنت شكسته شد، اما انگار فقط موقتی بود، زیرا برای این جام نیز خیلی ها مایل بوده اند كه به یك هافبك یا مهاجم روی بیاورند و عنوان مذكور را به چنین بازیكنی ببخشند و انتخاب اول آنها برای این مهم تا قبل از وقایع شب پایانی زین الدین زیدان بود، هر چند اخراج شدن وی در مسابقه فینال آن معادلات را تا حدی تغییر داد. با این اوصاف چگونه می توان فراموش یا انكار كرد كه فابیو كاناوارو مدافع وسط و كاپیتان ایتالیا در این دیدارها خارق العاده و یك سر و گردن بالاتر از سایرین ظاهر شده و بیش از هر كسی شایسته لقب فوق بوده است.

ممكن است به او ایرادهایی بگیرند. مثل این كه كوتوله(!) و كوتاه قد است، خشونت را چاشنی كارش می كند و یك عامل تخریبی (برای حریفان) است و به جای سازنده بودن فقط كسی است كه توپ ها را دفع می كند، اما این گناه كاناوارو نیست كه در جامی درخشیده كه تعدادی دیگر از بهترین هایش نیز مدافع بوده اند. یكی از آنها لیلیان تورام فرانسوی است كه او هم مثل زیزو در پایان جام برای دومین بار در سطح ملی بازنشسته خواهد شد.

به واقع دلیل اصلی كه تیم های ملی فوتبال ایتالیا و فرانسه یكشنبه شب بازی فینال را در برابر یكدیگر برگزار كردند، نیز همین مسئله بود. آنها به فینال رسیدند چون بهترین خطوط دفاعی جام را به نمایش نهادند. در عین حال نمی توان و نباید منكر شد كه هر دو تیم صاحب بداعت ها و خلاقیت های تهاجمی نیز بودند.

فرانسه به هنگام حملاتش ظرافت فنی چشمگیری را به نمایش می گذاشت و تیم آتزوری هم با این كه در تمام دقایق حمله ور نبود و «گزیده و به موقع» حمله می كرد اما حملاتش چنان سنجیده و قوی و تاثیرگذار بود كه در اكثر اوقات دروازه حریف را با خطر جدی مواجه می ساخت.اگر در چارچوب همین بحث بمانیم لازم است بگوییم كار مارچلو لیپی در تیم ایتالیا و در تنظیم و اجرای برنامه های تهاجمی تیمش فوق العاده نشان می داد. او ۶ و حتی بهتر بگوییم ۷ مهاجم را با خود به جام جهانی امسال آورد و طی این رقابت ها از تمام آنها استفاده كرد.

حسن و ویژگی منحصر به فردی كه تیم ایتالیا داشت، این بود كه تمامی مسابقاتش، چه آنها كه به مرحله گروهی مربوط می شد و چه آنها كه به مرحله حذفی تعلق داشت، مهم و به غایت حساس بودند و هیچ یك به گونه ای نبودند كه اگر ایتالیا آنها را می باخت، مطمئن باشد كه هیچ خطری تهدیدش نخواهد كرد.بر این اساس تمامی بازیكنان اعزامی ایتالیا منهای دو دروازه بان ذخیره جان لوئیجی بوفون (كه همواره ذخیره بودند و باید هم می بودند!) به میدان آمدند و بازی كردند و امتحان پس دادند. كافی است در نظر بگیریم كه در تیم انگلیس هرگز و حتی برای یك ثانیه هم از تئو ولكوت، جرمن جناس و وین بریج استفاده نشد.

● اوج كار ایتالیا

اوج كار ایتالیا و به واقع شخص لیپی در مرحله نیمه نهایی رویت شد. آنجا كه آلمان می كوشید بازی را به ضربات پنالتی بكشاند و با هنر «ینس لمن» در این زمینه خاص كلك سرداران سواحل لاجوردی را بكند، اما مربی سابق یوونتوس آنقدر تعویض های تهاجمی در نیمه دوم و طی وقت اضافی انجام داد كه سرانجام كمر این نقشه را شكست و تیمش را قادر ساخت كه دو گل بسیار دیرهنگام در وقت اضافی بزند و به پیروزی بسیار جالب ۰-۲ برسد و به فینال راه یابد. ایتالیا بر طبق سنت و سابقه همیشه شماری از برترین مدافعان جام های جهانی را معرفی كرده است و امسال هم به جز كاناوارو زامبروتا و گروسو را در این زمینه رو كرد، اما مسئله این بود كه از یك سو آنها قابلیت های تهاجمی زایدی هم داشتند و از جانب دیگر ایتالیا در قبال هر مدافعی یك مهاجم خوب نیز معرفی كرد.فرانسه؟ چه بگوییم؟

تیم بدی كه به سبك و روش ایتالیا بازی به بازی بهتر شد و به فینال رسید و در این مرحله روبه روی تیمی ایستاد كه سابقه ای بس طولانی تر در «بدشروع كردن» و «خوب به پایان رساندن» جام های بزرگ دارد. نگاهی به تركیب فرانسه ما را بیشتر به تعجب می اندازد. حداقل نیمی از بازیگران ثابت این تیم بازیكنان دیروز و امروز لیگ برتر انگلیس بوده اند و معلوم نیست اگر این لیگ اینقدر قهرمان پرور است، چرا انگلیس كمتر از هر تیم دیگری از آن بهره می گیرد؟ با این حال وقتی به فرانسه نگاه می كنید، هیچ سبك منحصر به فردی را در این تیم نمی یابید زیرا مجموعه ای از خصایل و آدم های متفاوت است كه گردهم آمده اند، حال آنكه ایتالیا، «ایتالیا» است؛ با تمام خصلت های مختص خود.

این تیم، نه فقط به روش های مدرن لیپی و روح بالنسبه تهاجمی وی عمل كرد، به سنن خود نیز وفادار ماند. شما با یك نگاه هم می توانستید بفهمید كه این ایتالیا است، حال آنكه چنین رایزنی ای در مورد فرانسه صدق نمی كند. این تیم بیش از هر زمانی با خودش فرق می كرد و حتی از وقتی كه شروع به درخشش كرد (بازی سوم به بعد) با خصلت های درخشان سال های ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۱ خود تفاوت فراوانی داشت. شاید ریموند دومنك حق داشت كه طی بازی های امسال مجال و جایی را به بومسونگ، سیلوستره و چیمبوندا ندهد، اما كم گل خوردن بارتز سبب شد كسی روی این نكته تاكید نكند كه كوپه گزینه بسیار بهتر و عاقلانه تری در قیاس با دروازه بان مارسی بوده است.

● تیم غیرقابل دفاع

پس از سخن گفتن درباره دو فینالیست محق جام، پرداختن به سایر تیم ها سخت و سخت تر می شود و یكی از آنها انگلیس است. این تیم را باید مجموعه ای از فرصت های از دست رفته توصیف كرد و تلخ ترین حرف این است كه گفته شود «ایرادی ندارد، ۴ سال بعد قهرمان خواهیم شد.»

وقتی وین رونی بازی اخلاق را هم باخت و انگلیس حتی دو نفر پنالتی زن هم در دیدارش با پرتغال رو نكرد، دیگر نمی شد از این تیم دفاع و حمایت كرد. كارنامه انگلیسی ها زمانی تیره تر شد كه گراهام پل داورشان آنقدر كارت زرد از جیبش درآورد كه یادش رفت چیزی به نام كارت قرمز هم وجود دارد و پیش از آن یك بار هم ابتدا به یك بازیكن كارت قرمز و سپس كارت زرد داد و به همین خاطر عذرش را از مسابقات خواستند. آلمان در جام جهانی قبلی در خاك بیگانه دوم شد و امسال در خاك خود سوم و بنابراین موفق شمردن این تیم در جام هجدهم تعبیر و تفسیر عجیبی می نماید. با این حال چون آلمان به شدت جوانگرایی كرده بود و هیچ كس روی این تیم حساب نمی كرد، رتبه سومی اش به گونه ای یك توفیق بود.

از سوی دیگر روش تهاجمی و بازی رو به جلوی این كشور در اكثر دیدارهایش روح ها را تازه و تماشاگران را سیراب می كرد. اگر ژرمن ها از بازی تیم شان هم راضی بوده اند و به این خاطر از كلینزمن خواسته اند كه بماند، در انگلیس فقط باید از تماشاگران این كشور تقدیر كرد زیرا آشوب هایی كه به راه انداختند هرگز وسیع نشد و به حد و اندازه ای نرسید كه عده ای بیم آن را داشتند. آلمان هم می تواند از این بابت به خود ببالد، زیرا با همكاری با نیروهای امنیتی انگلیس كاری كرد كه هولیگان های این كشور حتی المقدور مجوز سفر به آلمان را نیابند و اگر هم صاحب چنین مجوزی شوند، اجازه تاخت و تاز در آنجا را نداشته باشند.

ولی نه آلمان و نه فیفا (كه توسط رئیس خود این دوره جام جهانی را بهترین در تاریخ خواند) نتوانستند موضوع داوری و نحوه قضاوت عجیب برخی داوران را جمع و ضایعات را محو كنند. موضوع فقط موضوع والنتین ایوانوف و كلكسیون اخطارها و اخراج های این داور روسی طی مسابقه هلند با پرتغال نبود بلكه در دیدارهای دیگر داوران در قبال خطاهایی مشابه تصمیم هایی كاملاً متضاد با تصمیم های وی و برخی قاضیان دیگر اتخاذ می كردند و بازیگران دچار دوگانگی و سرگشتگی می شدند و كسی هم نبود كه بگوید خطای سبك كدام است و خطای توام با كارت قرمز كدام. استاندارد داوری در جام هجدهم بر این اساس نه فقط عالی نبود بلكه قابل قبول هم نبود و این حقیقت با اظهارات سپ بلاتر در این خصوص تضاد و منافات كلی داشت.

● حوادث شیرین

با این حال بگذارید حوادث خوب را به یاد بسپریم و یك جمع بندی قشنگ داشته باشیم. مثلاً به یاد بیاوریم كه زین الدین زیدان در مسابقه با برزیل چه ها كرد، فراموش نكنیم كه گل های ماكسی رودریگز آرژانتینی به مكزیك و جو كول انگلیسی به سوئد چقدر زیبا و استثنایی بودند و یا پاس عمقی و «تودر» آندریا پیرلو برای فابیو گروسو در واپسین دقایق وقت اضافی بازی نیمه نهایی ایتالیا با آلمان تا چه حد چشم ها را خیره كرد و یا اینكه بازی فینال تا چه میزان سنگین و پرتنش و البته تماشایی بود.جام ۲۰۱۰ برای اولین بار به آفریقا می رود و هر چند باید آرزو كرد كه تعداد گل هایش بیشتر از این جام باشد و یك پله جدید ظهور كند (كه البته نمی كند!) اما می توان امیدوار بود كه بازی های تدافعی شده جام هجدهم به گونه ای بازتاب فوتبال علمی تر و مدرن تر روز باشد و طبعاً با گذشت چهار سال راه حلی برای زیباتر شدن این «علم خشك و نازیبا» نیز حاصل آید.

منبع: observer

ترجمه:وصال روحانی



همچنین مشاهده کنید