چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

انقلاب دغدغه ذهنی نویسنده ها شده


انقلاب دغدغه ذهنی نویسنده ها شده

گفت وگو با محسن مومنی نویسنده

با وجود آنکه انقلاب اسلامی یکی از مهم‌ترین اتفاقات کشور ما بوده در مقایسه با سایر وقایع، در ادبیات داستانی ما چندان نمود نداشته است، اگر چه سازمان‌ها و نهاد‌های مختلف هر کدام به نوعی پرداختن به انقلاب را در صدر کارهای خود قرار داده‌اند، اما بی‌توجهی نویسندگان حرفه‌ای به این حوزه، باعث شده که امروز حتی با گذشت ۳۰ سال از انقلاب نیز نتوانیم ۱۰ داستان خوب مربوط به این واقعه را نام ببریم.

محسن مومنی، مدیر مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه هنری، در این گفت‌وگو به بررسی ادبیات انقلاب پرداخته است:

▪ به نظر شما چرا روایت داستانی ماندگار از انقلاب اسلامی در مقایسه با روایت تاریخی کمتر ارائه شده است؟

ـ به نظر من حتی روایت تاریخی هم از انقلاب بسیار کم بوده و آنچه منتشر شده نیز چندان زیاد و قابل توجه نبوده است. حتی تعداد کتاب‌های خوب منتشر شده در زمینه تاریخ انقلاب به تعداد انگشتان دست هم نمی‌رسد. اما این درحالی است که سرنگونی نظام شاهنشاهی، در آثار نویسندگانی که جمهوری اسلامی را قبول ندارند هم آمده و مورد توجه قرار گرفته. اما درباره آن بخش از انقلاب که وجه ممیز ما با سایر انقلاب‌های جهان است، هیچ داستان و حتی روایت تاریخی درخور توجهی، نوشته نشده است.

از طرفی حدود ۱۵ سال که از فروردین ۴۲ تا پیروزی انقلاب را در بر می‌گیرد، فراموش شده و کتابی درباره این دوره تاریخی که زمینه شکل‌گیری انقلاب را فراهم کرد، نوشته نشده است. درحالی که انقلاب یک شبه شکل نگرفته و از سال‌ها پیش از پیروزی انقلاب، در محافل مذهبی و مجالس وعظ، جرقه‌های آن زده شده است.

البته لازم به ذکر است که هر واقعه‌ای که رخ می‌دهد ممکن است با وقوع حوادثی، فراموش شود. انقلاب اسلامی نیز با وقوع جنگ تا حدودی به حاشیه رانده شد. چون اغلب نویسندگان به دفاع مقدس و جنگ علاقه‌مند شدند. هر چند که من معتقدم، داستان‌های دفاع مقدس هم جزو ادبیات انقلاب قرار می‌گیرند. چون زمینه نگارش آنها با یکدیگر در ارتباط است. در واقع جنگ به دلیل حفاظت و حراست از انقلاب، شروع شد. بنابراین باید در بررسی ادبیات انقلاب، ادبیات جنگ و دفاع مقدس را هم در نظر بگیریم.

▪ برای نگارش یک روایت داستانی از انقلاب، چه نکاتی را باید در نظر داشت؟

ـ در واقع کسی که می‌خواهد انقلاب را موضوع داستان خود قرار دهد؛ باید بداند که انقلاب اسلامی دو بخش است.یک بخش آن مربوط به سرنگونی یک نظام کهن شاهنشاهی است که از این جهت با بسیاری از انقلاب‌های دنیا، شباهت پیدا می‌کند. البته اغلب نویسندگان و هنرمندان درباره این بخش کار کرده و کتاب‌هایی را ارائه داده‌اند.

اما بخش دیگر انقلاب مساله تاسیس نظام جمهوری اسلامی است که پرداختن به آن دشواری‌هایی دارد. چون نمونه چنین نظامی در جهان وجود نداشته و در نتیجه الگو یا پیش زمینه‌ای درباره آن وجود ندارد. از طرفی پرداختن به این موضوع در ادبیات داستانی نیز برای نویسندگان مشکل است. این همان بخش از انقلاب است که به آن پرداخته نشده. بنابراین نویسنده‌ای که می‌خواهد درباره انقلاب بنویسد، باید اطلاعات تاریخی و واقعه انقلاب را از همه جوانب بررسی کرده و بگذارد این مطالعات و اطلاعات در ذهنش ته‌نشین شود و پس از مدتی این نکات تاریخی را در قالب داستان بریزد. طبیعی است که چنین کاری به زمان زیادی نیاز دارد و نمی‌توان از نویسنده انتظار داشت با خواندن چند کتاب تاریخی، اثر ماندگار ادبی مربوط به آن وقایع را ارائه دهد.

▪ به نظر شما روایت تاریخی از انقلاب موثر‌تر است یا روایت داستانی؟

ـ به نظر من هر دو لازمند. اما نباید فراموش کرد که انقلاب در بستر تاریخ اتفاق افتاده و در روایت داستانی نمی‌توان نسبت به تاریخ بیگانه بود. الان نسل جوان ما به دلیل بی‌اطلاعی و کمبود آگاهی، سوالاتی می‌پرسند که برای ما عجیب است. من همیشه فکر می‌کنم چرا کتاب‌هایی نوشته نشده‌اند که حداقل اطلاعاتی را درباره زمینه‌های شکل‌گیری انقلاب و شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آن زمان، به جوانان ارائه دهد. بنابراین بدون توجه به این مسائل و قبل از پرداختن به آنها، نمی‌توان از جوانان انتظار داشت که عظمت انقلاب را درک کنند.

▪ قبول دارید که ممکن است پرداختن به داستان باعث کمرنگ شدن جنبه‌های تاریخی انقلاب شود و برعکس؟

ـ بله، ممکن است. اما گریزی از آن نیست.چون تنها توجه کردن به یکی از این نوع روایت، ناقص است و نمی‌تواند از سوی مخاطبان جوان امروز، به عنوان یک اثر ماندگار انقلابی، مورد توجه قرار گیرد.

▪ به نظر شما مهم‌ترین مشکل ادبی داستان‌هایی که تاکنون درباره انقلاب نوشته شده‌اند، چیست؟

ـ در اغلب داستان، به‌طور جزئی به انقلاب پرداخته شده و راوی از نگاه مردم و خیلی ساده و جزئی، انقلاب را روایت کرده. درحالی که اگر با دیدی کلی و از نگاه یک دانای کل، انقلاب را بررسی کنیم با مواردی روبه‌رو می‌شویم که می‌تواند موثر‌تر از روایت تک‌تک و جزئی وقایع باشد. البته روایت تک تک وقایع تاریخی مرتبط با انقلاب نیز مهم است. اما برای کسی که انقلاب را از نزدیک درک نکرده، نمی‌تواند چندان مفید باشد. البته باز هم تاکید می‌کنم که مساله دیگری هم وجود دارد که به محتوای این آثار مربوط می‌شود. متاسفانه سال‌های دهه چهل و اوایل دهه پنجاه که اوج دیکتاتوری نظام شاهنشاهی بود، در ادبیات ما نادیده گرفته شده است.

▪ یک داستان خوب درباره انقلاب اسلامی چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد؟ و نویسنده تا چه حد مجاز است از تاریخ فاصله بگیرد و تا چه اندازه می‌تواند تخیل را وارد نوشته‌اش کند؟

ـ هر اثر هنری باید ابتدا جذاب باشد و توجه مخاطب را جلب کند. به نظر من نویسنده اجازه ندارد تاریخ را تحریف کند.البته ممکن است برخی وقایع در ذهن نویسنده به شکل دیگری، ثبت شده و با اصل واقعه همخوانی نداشته باشد. نمونه چنین اتفاقی را در آثار برخی از نویسندگان دیده‌ایم که در آنها نویسنده آگاهانه یا غیرآگاهانه، به تحریف تاریخ پرداخته ولی داستان جذابی را ارائه داده است. بنابراین تخیل نیز در روایت چنین اتفاق بزرگی، تا حدودی مجاز است. نویسنده می‌تواند تا آنجا که تاریخ انقلاب دستخوش تحریف نمی‌شود، تخیل را وارد کار خود کند. از سوی دیگر انقلاب اسلامی حتی برای بزرگ‌ترین تحلیلگران سیاسی جهان نیز غیرقابل پیش‌بینی بود.در نتیجه نویسنده باید با مشورت منتقدان و تحلیلگران سیاسی و ادبی، به نگارش داستانی با موضوع انقلاب بپردازد.

▪ شما سال‌هاست که در دفتر آفرینش‌های ادبی حوزه هنری فعالیت دارید. این دفتر چه برنامه‌هایی در زمینه انقلاب اسلامی دارد؟

ـ ما فکر می‌کنیم که ادبیات انقلاب دچار غفلت شده و این بی‌توجهی، پس از گذشت حدود ۳۰ سال از انقلاب، با هیچ توجیهی قابل پذیرش نیست. به همین دلیل چند سال است که به‌طور جدی به این موضوع می‌پردازیم که نتیجه آن را به امید خدا سال آینده خواهید دید. چون چندی است که انقلاب دغدغه ذهنی تعدادی از نویسندگان شده است.

سیروس سلامتی



همچنین مشاهده کنید