جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

شجاعت نداریم


شجاعت نداریم

در مباحث رهبری و مدیریت leadership یکی از مهمترین واژگان شجاعت اخلاقی یا صداقت و توان اظهار اشتباه و اعتراف به خطا است و در هیچ مقطعی وسازمانی این مسئله پذیرفته نمی شود که مدیر یک مجموعه بخواهد با ادله بی پایه و فرافکنی و ضعف خود و زیر مجموعه اش را پوشش داده و کماکان بر این مسئله اصرار داشته باشد که گل بی عیبی است و هر کس که از او ایراد می گیرد یا مغرض است و یا دشمن و می خواهد سیاه نمائی کند اما گویا در فوتبال ما به این اصل بزرگ دنیای مدیریت نه توجهی می شود و نه قرار است که الطفاتی شود که اگر این گونه نبود آن گاه …

در مباحث رهبری و مدیریت ( leadership) یکی از مهمترین واژگان شجاعت اخلاقی یا صداقت و توان اظهار اشتباه و اعتراف به خطا است و در هیچ مقطعی وسازمانی این مسئله پذیرفته نمی شود که مدیر یک مجموعه بخواهد با ادله بی پایه و فرافکنی و ضعف خود و زیر مجموعه اش را پوشش داده و کماکان بر این مسئله اصرار داشته باشد که گل بی عیبی است و هر کس که از او ایراد می گیرد یا مغرض است و یا دشمن و می خواهد سیاه نمائی کند اما گویا در فوتبال ما به این اصل بزرگ دنیای مدیریت نه توجهی می شود و نه قرار است که الطفاتی شود که اگر این گونه نبود آن گاه …

۱) مهدی تاج رئیس کمیته تیمهای ملی باخت به قطر و مالی … را اتفاق مبارکی نمی دانست براستی در کجای دنیا باختن و چهارم شدن در یک تور نمت چهار تیمی در جه … ام را اتفاق مبارکی می دانند ؟آیا باید با همین استدلال جناب رئیس کمیته تیمهای فنی باخت به اردن و بحرین را هم اتفاق خجسته ای بدانیم ؟آیا حذف از جام جهانی را هم باید همین گونه میمون و خجسته دانسته و شادباش به مسئولین ورزش و فوتبال گوئیم ؟ براستی چرا نباید شجاعت اخلاقی داشته باشیم و بپذیریم که تیم ملی دچار اشکالهای بنیادین است و این نقیصه ها را نمی توان نادیده گرفت؟ چرا شکستها و ناکامیها را مسئولی نیست که به گردن گیرد و با فرافکنی سعی دارند که ضعف مدیریت و بودجه فدراسیون فوتبال در ازای استخدام یک سر مربی موجه نظیر فاتح تریم و…. برای تیم ملی توجیه کنند ؟آقایان بیائید براحتی بگوئید که فدراسیون فوتبال توان مالی استخدام مربی موجه برای تیم ملی را ندارد و مجبور است قطبی را تحمل و آن را به ملت و فوتبال ایران تحمیل کند

۲) وقتی که مدیریک مجموعه این گونه سخن بگوید به طور حتم عوامل زیر دست او نیز بهتر عمل نمی کنند که افشین قطبی نمونه ای از کسانی است که تحت اوامر جناب تاج ,چون او در افشانی می کند ایشان می گوید بعد از پیروزی تیم ملی ایران بر هر رقیبی من خوشحالی می کنم زیرا تیم ملی ایران را دوست دارم به نظر می آید حکایت جناب قطبی چون حکایت تاج باشد که اصل داستان را از یاد برده سعی در توجیه مسئله دارد باید بگوئیم اصلا برای طرفداران فوتبال ایران این مهم نیست که آقای قطبی بعد از گل زدن ایران به سنگاپور و قطر و بحرین و اردن و… رکورد دو ۱۰۰ متری را بشکنند و یا این که پشتک بزنند و یا این که چون آن مربی سالهای دور پرسپولیس روی چمن غلطان شوند مهم اندیشه ها و ظرفیتهائی روحی کسی است که چنین در برابر فوتبال سنگاپور شادمان است بحث اصلی شادمانی قطبی نیست بلکه توان روحی او است که مورد انتقاد نه شخص او که انتخاب کنندگانش هستند که بخاطر ضعف مالی فدراسیون مجبورند که چنین فردی با این طرز فکر و توان روحی بسیار پایین تر از شان سر مربی تیم ملی فوتبال ایران را بر مسند کار بگذارند باید بگوئیم قطبی هم چون مدیرانش فاکتور شجاعت را تنها در بین واژگان رنگ و رو رفته و مستعمل شده ای چون ” قلب شیر ” و ” فوتبال بین المللی “ یافته و هیچگاه این جسارت را نداشته که به بی دانشی ها و ناتوانی و عدم لیاقتهایش برای احراز پست سر مربیگری تیم ملی اذعان کند

۳) حکایت عدم شجاعت اخلاقی تنها در مورد مردان تصمیم گیرنده تیمهای ملی ما رواج پیدا نکرده بلکه در بین مدیران و مربیان باشگاهی هم شاهدیم که نمونه واضح آن اتفاقاتی است که در تیم استقلال می افتد تیم استقلال بعنوان یکی از نماینده های ایران در رقابتهای لیگ آسیا و مدافع عنوان قهرمان سال گذشته و قهرمان جام حذفی دو دوره پیش روز گار خوبی را نمی گذراند مشکلات فنی از بعد بازیکن و تفکرات و اندازه های فنی سر مربی این تیم به گونه ای شرایط را بوجود آورده که استقلال را تیم نجات در لحظه های آخر نام نهاده اند و در این میان اظهار نظر های واعظ آَشتیانی کسی که مسول اول این تیم است بسیار غیر شجاعانه است ایشان می گویند علت آن که دست به تغییر سرمربی تیم قهرمان و انتخاب سرمربی چون صمد مرفاوی را داشته اند این است که در فوتبال ایران دو گونه مربی یافته می شوند که گروه اول مربیان پاک و گروه دوم غیرپاکها و رانت خواران هستند و ایشان مجبور بوده اند که پاکی را انتخاب کرده و دست به دامان مرفاوی شوند سوال این است که چرا در تقسیم بندی ایشان مربیان پاک و صاحب تجربه و با دانش فنی بالاوجود نداشته اند ؟ و این که به چه دلیل از سرمربیان خارجی بهره نگرفته اند ؟ ایشان می گویند سر مربی خارجی در ایران جواب نمی دهد ؟

آیا این دلیل درست است ؟یعنی در ایران هیچگاه سرمربی خارجی نبوده که موفق باشد ؟یکی از بهترین سرمربیان خارجی تاریخ فوتبال ایران در همین تیم استقلال سرمربیگری می کرد از رایکوف صحبت می کنیم در کنار او مردانی چون استانکو و بگوویچ و بوناچیچ و دنیزلی … اگر دارای پشتیبانی چون واعظ در برابر مرفاوی داشتند شاید سالها در ایران می ماندند اما فوتبال ما دوست نداشته است که مربی صاحب سبک دوران طولانی در ایران بماند زیرا مدیرانش توان ارائه خدمات بیشتر به او را نداشته اند و نمی توانستند که به او بازیکن و یا عقیده ای را تحمیل کنند اما همگان می دانند اگر فوتبال ترکیه در دهه ۷۰ میلادی سیر تکاملی خود را شروع کرد به این علت بود که شجاعت اخلاقی نداشتن دانش کافی مربیانش را علی رغم آن که مردان پاکی نیز بودند پذیرفت همین حکایت در مورد مرفاوی است او نیز چون واعظ گله از مافیا و عوامل پشت پرده و… دارد اما می گوئیم اگر شما کارنامه خوبی داشتید کسی می توانست علیه شما شعار دهد ؟ اگر همه عواملی که انتقاد به شما دارند عضو مافیا هستند پس چرا طرفدارانتان با آنها حداقل مخالفتی ندارند می بینید شجاعت اخلاقی یعنی پذیرفتن مسئولیت ناکامیها درد بزرگی است که فوتبال ایران به شدت از آن رنج می کشد

تورج عاطف



همچنین مشاهده کنید