چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

چرا دایی آخرین بود


چرا دایی آخرین بود

کارشناسان از نبود مهاجم هدف تمام عیار در فوتبال ایران می گویند

در گذشته‌ای نه‌چندان دور و در سال‌های اوج فوتبال ایران، با گلزنی‌های پیاپی مهاجمان بلندزنی چون همایون بهزادی، حسین کلانی، مرحوم صفر ایرانپاک، غلامحسین مظلومی، غفور جهانی ، نه تنها کشورمان ۱۲ سال پیاپی قهرمان جام ملت‌های آسیا باقی ماند بلکه پای ثابت حضور در المپیک و در نهایت حضور در بین ۱۶ تیم برتر دنیا در جام جهانی آرژانتین شد.

در سال‌های بعد از آن هم گرچه با افولی در نتیجه‌گیری روبه‌رو شدیم ولی مهاجمان بلند قامت و گره‌گشایی چون حسین فرکی، عبدالرضا برزگری، پرویز مظلومی، کریم باوی، عبدالصمد مرفاوی، جمشید شاه‌محمدی، حسین خطیبی و علی دایی با استفاده از شعور فوتبال، شم گلزنی و بویژه قدرت سرزنی، گره‌گشای خروج از بن‌بست‌های تاکتیکی می‌شدند. در این بین، علی دایی با استفاده از فرصت بسیار مناسب حضور در فوتبال اروپا و بازی‌های پرشمار تدارکاتی و رسمی تیم ملی به شهره و اعتباری جهانی دست پیدا کرد. اما امروز با گذشت چند سال از کنار رفتن دایی از تیم ملی و رسیدن وحید ‌هاشمیان به پایان عمر فوتبال ملی خود، مدت‌هاست دیگر مهاجمی با خصوصیات فنی چنین بازیکنانی یافت نمی‌شود و از این حیث، فوتبال ملی ما با معضل و خلایی جدی روبه‌روست آنچنان‌که مهاجمان ارزشمند سرعتی ـ تکنیکی موجود هم به دلیل در کنار نداشتن بازیکنانی مکمل، نمی‌توانند بالاترین سطح کارایی خود را در زمین بازی پیاده کنند.

این‌که ویژگی‌های فنی ـ فیزیکی یک مهاجم هدف (target) چیست و چرا دیگر چنین مهاجمانی در فوتبال ملی ما یافت نمی‌شوند و در نهایت راهکار مناسب برای پرورش چنین بازیکنانی چیست پرسش‌های مشترکی است که تعدادی از کارشناسان و مربیان با تجربه فوتبال ایران در گفت‌وگو با جام‌جم به آن پاسخ گفته‌اند.

همایون بهزادی که در فوتبال ایران با لقب سر طلایی شناخته می‌شد مهاجم هدفی نمونه و بی نقص در تاریخ فوتبال ما محسوب می‌شود. او داشتن یک دروازه‌بان،‌ یک مدافع میانی، یک‌هافبک میانی و یک مهاجم نوک خوب را رمز موفقیت هر مربی می‌داند و ظهور خود را مرهون استعدادیابی کارشناسانه و ایجاد فضایی مناسب برای پرورش و بالندگی استعداد‌ها می‌داند.

بهزادی می‌گوید: در زمان بازی من، ایران بیش از ۱۰ مهاجم نوک عالی در اختیار داشت که رقابتی بسیار خوب بین‌شان دنبال می‌شد. من در سال‌های ابتدایی بازی، در پست دفاع میانی بازی می‌کردم تا این‌که روزی مرحوم دکتر اکرامی، مربی شاهین تصمیم گرفت فردی را برای نبرد هوایی با سرزن متبحر استقلال یعنی عارف قلی‌زاده انتخاب کند که این وظیفه را به من سپرد شاید به این دلیل که در آن زمان در پرش ارتفاع یک متر و هشتاد و هفت سانتی‌متر می‌پریدم و ۱۰۰ متر را با اختلاف ۶ دهم ثانیه نسبت به رکورد ملی می‌دویدم. بعد از آن آزمایش موفق، برای استفاده بهتر از توان سرزنی و تهاجمی، تصمیم گرفته شد در شاهین و تیم ملی، مهاجم نوک باشم.

بهزادی در مورد خلأ فعلی نبود یک مهاجم هدف تمام عیار در تیم ملی گفت: نمی‌خواهم نامی از کسی ببرم، ولی معتقدم افرادی در اختیار داشتیم که بتوانند این مشکل ما را حل کنند ولی متاسفانه آنها سال‌ها به تیم ملی دعوت نشدند تا آنجا صیقل بخورند.

شاید تاثیر منفی دوری چند ماهه یک بازیکن از تیم ملی قابل جبران باشد ولی اگر این دوری به یک یا چند سال بکشد قابل جبران نیست. در حقیقت ما در حمایت از مهاجمان آینده‌دار خود کوتاهی کرده‌ایم. نکته دیگر این است که در استعدادیابی و پرورش این نوع بازیکن، غلط کار کرده‌ایم و از افراد زبده و متخصص همین حرفه در بخش آموزش بهره نگرفته‌ایم.

خود من از تیم خردسالان شاهین برگزیده شدم و روی خطوط زمین بسکتبال دانشسرای مقدماتی، هفته‌ای ۴ روز و هر روز ۳ ساعت با توپ‌های شماره ۳ انگلیسی توسط دکتر فاخری به مرور آموزش‌های بازی هوایی مشغول شدم تا با رسیدن به مهارت در جاگیری، تایمینگ و شناخت محل پرواز ، توپ‌هایی را با سر و پا از حلقه و تور بسکتبال آن زمین عبور دهم. یک مهاجم هدف تفاوتی در بازی با دیگر همدسته‌های خود دارد و آ ن این‌که بر خلاف بقیه باید پشت به دروازه حریف کار کند. او باید شبیه یک شیر باقدرت توپ را بگیرد و مثل یک روباه زیرکانه به هدفی کوچک هدایت کند.یعنی در حقیقت باید هم شجاع و هم متفکر باشد.

● پناهگر: آلمانی‌ها هم با همین مشکل روبه‌رو شدند

قاسم پناهگر کارشناس و مربی باسابقه ایران هم در تشریح این موضوع می‌گوید: در فوتبال نوین، بیشتر تیم‌ها با یک مهاجم هدف به میدان می‌آیند که این نوک کلاسیک باید دارای فیزیکی خوب به منظور موفقیت در نبردهای تن به تن با ۲مدافع حریف، مهارت و هنر فردی برای حفظ توپ و تحرک و سرعتی بالا باشد تا با توپ‌گیری مطلوب بخوبی بتواند مانور و موقعیت‌سازی کند. همچنین توانایی بالا در زدن ضربات سر از دیگر شاخصه‌های بازی در این پست است. اتوئو، زلاتان، ایگواین و... نمونه‌های بارزی در این زمینه هستند که البته همواره از حضور مهاجم سایه یا دو بال کناری در طرفین خود بهره می‌برند. متاسفانه ما در مقوله حضور مهاجم سایه هم در فوتبالمان دچار کمبود هستیم و تنها محمد نوری است که ویژگی‌های تعریف شده یک مهاجم سایه را بخوبی داراست.

پناهگر معتقد است بعد از علی دایی که حتی نام خود را در کتاب گینس ثبت کرد و در دوران اوجش دروازه میلان را هم در سن‌سیرو گشود و این تیم را وادار به پذیرش شکست ساخت. دیگر مهاجم نوک تمام عیاری در فوتبال ما تولید نشد که این شاید به بی‌علاقگی مربیان در استفاده از مهاجم بلندزن و اشتیاقشان به استفاده از بازیکنانی که توپ را روی زمین پیش می‌برند مثل خلعتبری و غلامرضا رضایی بر می‌گردد.

به گفته وی البته در مقطعی قبل از قهرمانی آلمان‌ها در جام جهانی ۱۹۹۰ آنها هم تا حدی با چنین مشکلی روبه‌رو شده بودند:به خاطر می‌آورم دتمار کرامر، مدرس سرشناس آلمانی، ۲ روز پیش از پایان کلاس آموزشی سال ۱۳۶۷ خود ، تهران را ترک و به آلمان برگشت تنها به این دلیل که آنها می‌خواستند در جلسه هم اندیشی بکن باوئر با مربیان بزرگ آن کشور راهکاری برای آن مشکل بیابند. ما حصل آن جلسه، دستورالعملی بود که آنها به باشگاه‌های خود دادند تا برای تمرین روی این مقوله در تمام رده‌های سنی، زمان بیشتری مصروف کنند.

● زادمهر: الان هم مهاجم هدف شاخص داریم

محمدرضا زادمهر مهاجم موفق دهه ۵۰ ایران حضور یک مهاجم هدف را در سیستم‌های نوین فوتبال از ابزارهای لازم می‌داند و فیزیک قوی، قدرت سرزنی، حفظ و حمل توپ و فضاسازی و استفاده مناسب از فضاها را لازمه کار در این پست می‌داند. به اعتقاد او معمولا طول عمر بازی در این پست به دلیل بروز درگیری‌های فراوان و آسیب دیدگی‌های زیادش کوتاه است. زادمهر معتقد است هنوز هم فوتبال ایران، مهاجمان هدف شاخصی مثل کریم انصاری‌فرد، محمد غلامی، رضا نوروزی و مهرداد اولادی را در اختیار دارد، ولی نبود حمایت کافی از این بازیکنان موجب شده پرورش کامل پیدا نکنند و به شرایط یک مهاجم هدف تمام عیار نرسند. برای مثال، مهرداد اولادی در سال ۲۰۰۶ از آمادگی بسیار بالایی برخوردار بود ولی دعوت نشدن به تیم ملی و غیبت در جام جهانی، ضربه سنگینی به فوتبال او زد.

● اقبالی: باید به فکر راهکارهای جایگزین باشیم

مسعود اقبالی، مدرس کنفدراسیون فوتبال آسیا و رئیس پیشین کمیته آموزش فدراسیون، حضور یک مهاجم هدف در کنار یک مهاجم سایه را تفکری ابداع شده در ۲ دهه پیش دانست و گفت: در این تعریف، مهاجم هدف باید بازیکنی تکنیکی ـ فیزیکی و در عین حال، بسیار هوشمند باشد که بخوبی توپ را حفظ و کنترل کند و با حرکت مداوم بین مدافعان برای مهاجم دوم که رابط بین او و خط میانی است و همچنین ‌هافبک‌ها فضاسازی کند. متاسفانه در فوتبال ما اغلب کارها به روش تقلید کورکورانه انجام می‌شود و حتی تیم‌هایی که بازیکن مناسب برای حضور در این پست نیز ندارند به اشتباه بازیکنی را به این کار می‌گمارند در حالی‌که در فوتبال پیشرفته این‌طور نیست و تیمی مثل بارسلونا که از حضور یک بازیکن قد بلند با خصوصیات مهاجم اول برخوردار نیست، در ارسال توپ روی دروازه با بهره‌گیری از سانترهای زود هنگام یا دیر هنگام کوتاه و کم‌ارتفاع و تکیه بر مهارت بالای بازیکنان نه‌چندان بلندقامت خود در تایمینگ (زمانبندی) و سرزنی به اهداف خود می‌رسد همچنان‌که چنین رویه‌ای را در ذوب‌آهن هم می‌بینیم. در حقیقت باید مثل این تیم برای رفع معضلات فنی خود، به دنبال جایگزین‌سازی باشیم. اقبالی معتقد است بعد از دایی که او هم با وجود فیزیک و هوش خوب با مشکلات مهارتی در فوتبال خود روبه‌رو بود، مهاجم هدف شاخصی در فوتبال ایران ظهور نکرده است.

● فرکی: باید تمرین‌های اختصاصی داشت

حسین فرکی تنها ایرانی‌ای محسوب می‌شود که هم به عنوان بازیکن و هم مربی در جام جهانی حضور داشته است. او که از مهاجمان هدف بلندقامت و زهردار فوتبال ایران محسوب می‌شد، معتقد است موفقیت در این پست هم ‌ذاتی و هم‌ مهارتی است. فرکی معتقد است باید تمرین‌های اختصاصی فراوانی روی مهاجمان با استعداد و دارای خصوصیات ذاتی انجام گیرد تا رفته‌رفته، مشکل مهم نبود مهاجمان هدف گلزن رفع شود.

● خداداد: دایی هم کمبود‌هایی داشت

به اعتقاد احمد خداداد که در المپیک دانشجویی شیفیلد انگلیس، مربی علی دایی بوده است حتی او هم در دوران بازیگری با ضعف‌هایی روبه‌رو بود. وی به جام‌جم می‌گوید: دایی برخلاف جنگندگی، سرزنی و فیزیک ممتازش، کنترل خوبی روی توپ نداشت بر خلاف دایی، اکنون پدیده‌ای به نام انصاری‌فرد از اردبیل ظهور کرده که کنترلی فوق‌العاده دارد، ولی فاقد جنگندگی لازم و سرزنی عالی است. خداداد که انصاری‌فرد را از دوره نونهالی زیر آموزش کمیته جوانان فدراسیون گرفته بود در مورد خصوصیات یک مهاجم هدف مناسب می‌گوید: چنین بازیکنی باید هم در هوا و هم روی زمین مهارت خود را نشان دهد، از سرعت خوب و از آن مهم‌تر از تغییر آهنگ مناسب در سرعت و نیز استقامت در سرعت برخوردار باشد، در درگیری‌های فیزیکی موفق عمل کند و... در غیر این‌صورت نمی‌تواند جوابگوی کار تیم باشد. این توانایی‌ها برمی‌گردد به استعدادیابی خوب و کاری که در باشگاه‌ها و مدارس فوتبال انجام می‌شود. البته کمبود بازیکنی که در این پست مشاهده می‌شود تنها منحصر به همین پست نیست و فوتبال ایران در پست مدافع میانی، مدافع چپ و ‌هافبک هم با توقف ظهور پدیده روبه‌رو شده است. اگر هم در سال‌های اخیر برخی بازیکنان نظیر حاج صفی یا انصاری‌فرد ظهور کرده‌اند به خاطر حرکت استعدادیابی و پرورشی چند سال پیش فدراسیون بوده است. اگر بخواهیم در هر پستی به ۱۰ تا ۱۵ بازیکن خوب برسیم که در بین‌شان ۲ تا۳ بازیکن ممتاز پیدا شود نیازمندیم که با سرمایه‌گذاری لازم، چنان حرکتی را علاوه بر فدراسیون به تک‌تک باشگاه‌ها هم بسط و گسترش داد.

● جلال طالبی: باید روی جوانان کار کنیم

جلال طالبی، سرمربی تیم ملی در جام جهانی فرانسه، نقش مهاجم هدف در فوتبال امروز را تا حدی کمرنگ‌تر از سال‌های گذشته می‌داند و می‌گوید: مهاجمان اکنون عمدتا به طور شناور در زمین حاضر می‌شوند و کمتر در منطقه‌ای ثابت می‌مانند. به طور کل یک مهاجم هدف باید پشت به دفاع، طوری عمل کند که نگذارد بازیکن حریف صاحب توپ شود و با چرخش‌هایش بازیکنان خودی را صاحب توپ نموده یا خود به دروازه حمله کند. چنین مهاجمی به علت آن که معمولا پاس‌های بالای ۲۰ متر را دریافت می‌کند، جدا از قدرت، فیزیک، سرزنی، حرکت در عرض و طول، پاس‌های خوب و... باید کنترل خوبی هم روی توپ‌ها داشته باشد. در حالی‌که الان بازیکن شاخصی با این ویژگی‌ها در فوتبال‌مان دیده نمی‌شود. طالبی می‌گوید اکنون سال‌هاست می‌گوییم دفاع چپ نداریم و ناچاریم در تیم ملی پست حاج صفی را عوض کنیم و او را به این پست ببریم. چه کسانی باید این نقایص را رفع کنند؟ به نظر من باید سازندگی کنیم و این کار را در تیم‌های پایه و جوانان صورت دهیم تا به اینجا نرسیم که با خداحافظی علی دایی جانشینی برای وی نداشته باشیم.

● عبدالهی: در آسیا واقعا به مهاجم هدف نیاز داریم

نصراله عبدالهی علاوه بر این‌که با بسیاری از سانتر فورواردهای نامی فوتبال ایران همبازی بوده است کریم باوی را هم از خط دفاع جدا و به این پست منتقل کرده است که خود او الگوی فنی علی دایی به شمار می‌آید.

سرمربی پیشین استقلال در مورد حضور مهاجم هدف در فوتبال امروز می‌گوید: استفاده از چنین مهاجمی به تاکتیک هر تیم بر می‌گردد که گاه حضور چنین بازیکنانی تیم را از بن‌بست تاکتیکی خارج می‌کند، البته تیمی مثل بارسلونا در حال حاضر از چنین بازیکنی بهره نمی‌برد یا تیم رم در سال گذشته با ۶‌ هافبک و بدون حضور حتی یک مهاجم به میدان می‌رفت، در حالی‌که به نظر من تیم ایران در میدان‌های آسیایی و به علت برخوردار نبودن از تنوع و خلاقیت تاکتیکی در برابر حریفان شرق این قاره کاملا به داشتن یک مهاجم هدف نیازمند است. شاید یکی از دلایلی که اکنون با کمبود شدید مهاجم هدف بلندزن روبه‌رو شده‌ایم خلاقیت‌های تاکتیکی سال‌های قبل مربیانمان باشد که آنها را به دلیل کندی متداول مدافعانمان، علاقه‌مند به استفاده از مهاجمان صرفا سرعتی نظیر برهانی و غلامرضا رضایی کرد که با گذشت چندین سال اغلب مهاجمانمان صرفا دارای خصوصیت سرعت شده‌اند. به هر حال امیدوارم با سازندگی اساسی چنین مشکلاتی را کاهش دهیم.

● حسین خطیبی: آرژانتین یک مارادونا داشت ما یک دایی

حسین خطیبی آقای گل پیشین لیگ و تنها بازیکنی که توانست در دوران اوج علی دایی و حضور او در بایرن مونیخ، بخوبی در پست او در تیم ملی بدرخشد، ۵۰ تا ۶۰ درصد گلزنی و حضور موفق در پست مهاجم هدف را ذاتی برآورد می‌کند و می‌گوید: به همین جهت باید استعداد‌های ویژه موفق در این پست را شناسایی کنیم و به آنها فرصت شکوفایی دهیم. خطیبی با اشاره به این‌که بر خلاف دهه‌های ۶۰ و۷۰ ظهور پدیده‌ها در فوتبال ایران متوقف شده است گفت: اکنون اوضاع آنقدر نگران کننده است که ۵ سال بعد و پس از پایان دوره بازی نکونام، در خط میانی هم به معضل جدی حضور یک‌ هافبک عالی برخورد خواهیم کرد و به همین منظور باید آسیب‌شناسی کرد و با این مشکل به شکلی ریشه‌ای و از ابعاد مختلف علمی برخورد کنیم. مربی فعلی فولاد گستر تبریز که به عنوان سرمربی، این تیم را از مسابقه‌های زیر گروه لیگ به دسته اول آورده بود با اشاره به این‌که از دیرباز در تیم ملی ما افراد خبره و صاحب تجربه در هر پستی به عنوان مربیان اختصاصی آن پست با دعوت شده‌ها کار کرده‌اند گفت: اطلاع دقیقی از شرایط فعلی تیم ملی و نحوه کار سرمربی آن ندارم ولی چنین تجربه‌ای عملا در فوتبال ما نتایج مفیدی در بر داشته است و سرمربی تیم ملی باید بپذیرد به تنهایی نمی‌تواند در هر سه خط وظایف بازیکنان را القا کند، بلکه باید از مربیان متخصص در هر خط بهره گیرد. در خط حمله و در حقیقت پست مهاجم هدف بازیکنانی نظیر انصاری فرد و غلامی نشان داده‌اند در صورت توجه و فرصت‌یابی، مهاجمان هدف خوبی می‌شوند. ضمن این‌که اولادی هم مایه‌های خوبی دارد ولی فیزیکش برای این پست ایده‌آل نیست.

علی دایی در سال‌های ابتدایی فوتبال خود، در کنار من بازی می‌کرد. او همان زمان هم قابلیت‌های بالایی از خود نشان می‌داد. جنگندگی و دوندگی بی‌امانی داشت هر چند در تکنیک و مهارت ضعیف و با کمبود وزن مواجه بود. به هر حال او با استفاده از مشاوران خوب و بهره‌گیری مناسب از شانس، در ادامه راه خود آنقدر پیشرفت کرد که خوشبختانه الان می‌گویم همان‌طور که آرژانتین یک مارادونا داشت ایران هم یک دایی دارد.به هر حال باید پس از شناسایی استعداد‌های پایه بالقوه به آنها برنامه‌های فردی و تخصصی و میدان‌های تدارکاتی و رسمی دهیم تا از ابعاد مختلف شکوفا شوند. ضمن این‌که هماهنگی مخدوش شده بین باشگاه‌ها و تیم ملی را بازگردانیم.

نکته جالب توجه در اظهارات کارشناسان مختلف در مورد بحث کمبود مهاجم هدف در فوتبال ایران، دیدگاه‌های کمابیش مشترک یا نزدیک به هم آنها و اتفاق نظرشان در مورد لزوم استعدادیابی و پرورش بازیکنانی با دارا بودن ویژگی‌های اولیه مورد نیاز است.

مجید عباسقلی



همچنین مشاهده کنید